شفا گرفتن بیماران در حرم ائمه(ع)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۴ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{س...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


سؤال

آيا شفا گرفتن افراد در حرم ائمه (ع) صحت دارد؟ در صورتي که ائمه (ع) در زمان حياتشان سعي مي کردند به صورت عادی زندگي کنند، نه اينکه دخل و تصرفي بکنند؟ اگر صحت دارد، وجه آن چیست و برای چه کسانی این اتفاق می¬افتد و چه کسانی می¬توانند شفای خود را از حضرات معصومین بگیرند؟


در این¬که شفا گرفتن افراد و بیماران در حرم¬های امامان معصوم (ع) صحت دارد و این امر بسیار اتفاق افتاده است، در آن شکي نيست. در حرم حضرت امام رضا (ع)، حرم حضرت معصومه (س) قسمتي وجود دارد که چنين مواردي را ثبت کرده و اسم و مشخصات و آدرس ... شفا يافتگان را به صورت دقيق يادداشت مي کنند. که با سفر به اين اماکن مقدس می-توان جوياي آنها شد. هم چنين خيلي از خادمين اين اماکن مقدس (حتي عتبات عاليات) با چشم خود شاهد چنين صحنه هايي بوده اند و آن را نقل کرده اند. نگارندهنيز شاهد بعضي از اين موارد بوده و مصاديق آن را سراغ دارد.

اما اين مطلب که ائمه اطهار در زمان حیات مبارک شان مانند مردم عادي زندگي مي کرده اند، سخنی درستي است، ولي اين مطلب با شفا دادن بعضي از مريضان و رفع بعضي گرفتاري ها منافاتي ندارد، چرا که از اين دست کرامات به صورت محدود در زمان حيات پيشوايان معصوم (ع) نيز از آنان صادر مي شده است. و تعدادي از آنها در کتب روايي ثبت شده است. به طور مثال در فضائل امير المومنين علي (ع) نقل شده دختري که آبله چشمانش را کور ساخته بود با دست مبارک حضرت شفا يافت. [۱]

هم چنين در فضائل امام سجاد (ع) شيخ صدوق نقل کرده ايشان «حبابه» را که پير شده بود جوان ساخت.[۲] و در فضائل امام صادق (ع) مفضل نقل مي کند: «با حضرت در مکه راه مي رفتيم، به زني که جلوي گاو ماده خود که مرده بود نشسته بود و مي گريست برخورديم، حضرت فرمودند: چه شده است؟ آن زن گفت: من و کودکانم از اين گاو معاش مي کرديم، حضرت دعائي خواند و گاو زنده شد.[۳] و در فضائل امام باقر (ع) نقل شده که ايشان ابو بصير را بينا و به حالت اول برگرداند[۴] در فضائل امام جواد (ع) نقل شده که محمد بن ميمون که نابينا شده بود را شفا داد.[۵]

و همان طور که اشاره شد بروز اين کرامات منافاتي با عادي زندگي کردن آنها ندارد، چرا که گرچه حيات پيشوايان معصوم (ع) شکل طبيعي و عادي داشته اما در موارد محدود و با وجود شرائط خاصي و به صلاح ديد آنان، گاهي در عین زندگي عادي کردن کرامت هايي نيز از آنان صادر شده است و اين زندگي را از حالت عادي خارج نمي کند هم چنان که پيامبران زندگي عادي داشته اند اما گاهي معجزاتي نيز ارائه دادند.

اما اينکه چرا حضرات معصومين (ع) در بعضي موارد اين گونه کرامات را بروز مي دادند؟ در جواب بايد گفت: ممکن است وجوهي بسياري داشته باشد، شايد مهم ترين وجه که به ذهن مي آيد اثبات حقانيت خود باشد، بخاطر اينکه اکثر مردم جامعه عوام هستند و اهل استدلال و برهان عقلي نيستند لذا، خيلي از اعتقادات آنها عقلي و برهاني نيست که از استدلال بتوان امامت را براي آن ها اثبات کرد (البته ما دلايل بسيار قوي عقلي و نقلي بر امامت ائمه اطهار (ع) داريم که در کتب مربوطه وجود دارد)، لذا بروز اين کرامات مي تواند براي آنان دليلي بر اثبات مطلب باشد و دليلي بر بالا بودن حيث معنوي و تقواي آنان، و طبق آن چه در کتب تاريخي ثبت شده اين راه بسيار مؤثر بوده و افرادي با ديدن اين کرامات به امامت آنان اقرار کرده و شيعه گشته اند در حالي که حتي يک مورد از اين کرامات در حق ديگران که ادعاي جانشيني پيامبر اکرم (ص) را داشتند ديده نشده و در تاريخ هاي معتبر وجود ندارد. امام نيز وظيفه هدايت گري مردم و تبيين و تفسير دين را بر عهده دارد، پس اشکالي ندارد براي هدايت مردم بعضي از کرامات خود را نشان دهند.

وجه ديگري که به ذهن مي آيد اين است که انسان به اين باور قلبي مي رسد که آن بزرگواران مي توانند تصرف الهي در زندگي انسان داشته باشند، لذا با اعتقاد محکم تري امامت آنان را پذيرفته و باور مي کند آنان ولي خدا در روي زمينند و قطعاً اطمينان بيشتري به آنان حاصل خواهد شد و اطاعت از آنان راحت تر و بيشتر خواهد شد. چون ممکن است انسان هر چند با دلايل عقلي محکم امري را بپذيرد ولي در قلب خود همچنان احساس آرامش و طمأنينه نکند و نياز به امري عيني داشته باشد، تا قلب او آرام گيرد مانند آنچه در داستان حضرت ابراهيم (ع) نقل شده که با اينکه به قيامت و حشر و نشر اعتقاد داشت ولي به خداوند عرض کرد، زنده شدن مردگان را به من نشان بده تا قلب من آرام گيرد.[۶] لذا شيعيان و ياران حضرت نيز با ديدن اين کرامت قطعا به آن طمأنينه و آرامش قلبي مي رسيدند و اطاعت پذيري آنان از حضرت بيشتر مي گرديد.

اما وجه سومي که البته اختصاص به حرم ائمه اطهار (ع) دارد، اين است که، چون هميشه گذر ايام، حادثه اي را دچار فراموشي و کم اهميتي مي کند، لذا ممکن است براي بعضي از انسان ها اين گذشت ايام و فاصله با زمان امامان معصوم (ع) چنين حالتي را به وجود بياورد و فکر کنند آنان در زمان کنوني ديگر نمي توانند تأثيرگذار باشند و در عقيده خود نسبت به آنان متزلزل گردد و آرام آرام به بيراهه کشيده شود، لذا بروز چنين حوادثي مي تواند جلو چنين کارهايي را بگيرد و از اين پيشامد و تزلزل جلوگيري کند و باعث دل گرمي و اعتقاد کامل مردم عادي به اهل بيت (ع) گردد و گذشت ايام سبب حصول چنين حالتي نگردد و مردم به عيان ببينند همچنان آن بزرگواران مي توانند در زندگي آن ها تأثير گذاشته و حقانيت آنان اثبات شود و اطمينان قلبي مردم را به همراه داشته باشد، لذا سعي کنند هر چه بيشتر به آنان نزديک شده و توجه آنان را جلب کنند.

اما اينکه به چه کساني توجه مي کنند، واقعا نمی¬توان به صورت قطع کسانی را مشخص کرد ولی آنچه مسلم است، آنان که با خلوص نيت و با حالت انقطاع از اسباب مادي، به در خانه اهل بيت (ع) رجوع کنند، قطعا بي جواب نخواهند ماند و اگرخير و صلاح در حاجت و شفاي بيمار آنان باشد قطعا آن بزرگواران اجابت خواهند کرد. ما شيعيان بايد باور کنيم زنده يا مرده آنان فرقي نمي کند بلکه آنان حيات طيبه و بالاترين درجات بهشت برين را دارند. و شايد بتوان گفت تأثير گذاري آنان الان در زندگي ما بيشتر از حال حيات آنان است، لذا در هر کاري و در هر مشکلي بايد به آنان توسل جست و سعي کرد پيروي آنان را انجام داده و هر چه بيشتر خود را در اعمال و کردار به آنان نزديک کرده و سيره عملي آنان را در پيش گيريم که ان شاء الله سعادت دنيا و آخرت را به همراه خواهد داشت.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ منتهي الآمال، شيخ عباس قمي.

۲ـ عقايد استدلالي، علي رباني گلپايگاني، ج۲.

۳ـ الهيات، آيت الله سبحاني.


منابع

  1. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، قم، انتشارات نسيم حيات، چاپ آرمان، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۱۹.
  2. همان، ج۲، ص۴۴.
  3. همان، ج۲، ص۱۹۱.
  4. همان، ج۲، ص۱۳۷.
  5. همان،ج۲، ص۴۲۱.
  6. بقره/۲۶۰.