عوامل کینه
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
در اینجا به چند مورد از موجبات کینه اشاره میشود:
۱. خصومت
یکی از عوامل و موارد ایجاد دشمنی و عداوت، بحثهای علمی است که آمیخته به خصومت باشد. اسلام چنین بحثی را ناروا و ممنوع شناخته و در کتب اخبار، علمای حدیث، باب مخصوصی را برای آن روایات باز نمودهاند.[۱] در بحثهای علمی که کار به مِراء و جدال میکشد و هیچکدام حرف دیگری را نمیپذیرد، اسلام از این کار به شدت نهی میکند و توصیه مینماید که از آن بپرهیزند تا بذر کینه و دشمنی کاشته نشود.[۲]
۲. توقع بیش از حد
در روایات اهل بیت چنین آمده که اگر انسان از برادر خود بیش از حد و اندازه ای که او در آن وضعیت و موقعیت قرار دارد، انتظار داشته باشد و در نتیجه او را به جهت عدم برآوردن انتظارش سرزنش و ملامت کند، این ملامت و سرزنش باعث میشود شخص ملامت شونده نسبت به ملامت کننده کینه به دل بگیرد. این مورد در بین دو دوست، دو برادر، استاد و شاگرد، والدین و فرزندان، زن و شوهر و… ممکن است روی دهد. در این باره روایتی از حضرت امیر(ع) نقل شده که فرمودهاند: «برادرت را با همان وضعی که دارد تحمل کن و زیاد سرزنش نکن؛ زیرا این کار کینه میآورد.»[۳]
۳. فقدان یک فضیلت
اگر انسان پیش دیگری، از یک چیزی که دارد صحبت کند و به آن افتخار کند؛ در حالیکه آن شخص آن چیز را ندارد و در بعضی مواقع امکان تحصیل آن را هم ندارد مثل شرافت خانوادگی که شخصی به آن افتخار میکند و طرف مقابل چون این شرافت خانوادگی را ندارد و قابل کسب هم نمیباشد در نتیجه کینه طرف را به دل میگیرد. از حضرت امام علی(ع) در این مورد روایتی نقل شده است: «بپرهیز از بیان علم نزد کسی که اشتیاقی به آن ندارد و از بیان مقام و شرافت گذشته در نزد کسی که گذشته افتخارآمیزی ندارد؛ زیرا این امر موجب کینه توزی او نسبت به تو میگردد.»[۴]
۴. غیبت
از آنجا که غیبت، آبروی مؤمنی را میریزد، او را دشمن غیبت کننده میکند. همچنین دوستان کسی که از او غیبت شده، به غیبت کننده به دیده دشمنی مینگرند؛ هر چند دیدشان درباره کسی که نقصش بیان شده است نیز عوض شود؛ پس غیبت کننده هم خشم پروردگار و هم خشم و کینه بندگان او را برمیانگیزد. امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «ایّاک و الغیبه فانها تعقتک الی الله و الناس و تحبط أجرک» از غیبت بپرهیز؛ چون موجب میشود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرارگیری و پاداشت نابود شود.[۵]
۵. مراء و خردهگیری از گفتار دیگران
خردهگیری از گفتار دیگران، دوستیها را از بین برده، دلها را از هم چرکین میکند تا جایی که در پی آن دشمنی و کینه پدید میآید. در این صورت شخص یا دشمنی خودش را ظاهر میکند یا اگر نتوانست، به ظاهر ادعای دوستی کرده، در باطن کینه میورزد که این رفتار دوروئی است.
امام صادق(ع) به نقل از حضرت علی(ع) میفرماید: «ایاکم و المراء و الخصومه فإنهما یمرضان القلوب علی الاخوان و ینبت علیهما النفاق.»؛ از مراء و دشمنی بپرهیزید. همانا این دو، دلهای برادران دینی را بیمار میکند و نفاق بر آن دو میرویاند.[۶]
۶. جدال
هرگاه هیچیک از دو طرف بحث زیربار مطالب دیگری نرفته، تسلیم نشود، چه بسا میان آنها دشمنی پدید آید. حضرت صادق(ع) در جمله ای بسیار زیبا به این مطلب اشاره فرمود: «از ستیزهجویی در دین بپرهیزید؛ زیرا دلها را از یاد خدا بازداشته، نفاق را به ارث میگذارد و کینه و دشمنی را زنده میکند.»[۷]
۷. لعن و نفرین
لعن و نفرین، کینه و دشمنی دیگران را برای لعنت کننده پدیدمیآورد. البته منظور از لعن و نفرین در اینجا، موارد نکوهیده و ناپسند لعن و نفرین میباشد، وگرنه موارد جواز لعن و نفرین از محل بحث خارج میباشد. در لعن و نفرین نکوهیده، نفرین کننده بذر دشمنی و کینه را در دل نفرین شده و اطرافیان وی میپاشد و کدورت و دل شکستگی را در وی به وجود میآورد.[۸]
۸. فحش
فحش و ناسزاگویی بذر دشمنی را در دل دیگران میپاشد و آنها را از فحش دهنده متنفر میکند؛ چنین فردی به جای کسب دوستی، بر تعداد دشمنان خود میافزاید. غالباً مردم از افراد فحّاش، دوری میکنند و به سبب کینه ای که از او در دل دارند. حاضر به دوستی و مراوده با او نیستند. رسول اکرم(ص) میفرماید: «لا تسبوا الناس فتکسبوا العداوه لهم» به مردم دشنام ندهید تا دشمنی ایشان را بدست نیاورید.[۹]
۹. استهزاء و مسخره کردن
اگر کسی، دیگری را مسخره کند و آن شخص نتواند از خود دفاع کند خشم او را در دل میگیرد و تبدیل به کینه میکند تا هر موقع بتواند به اوضربه بزند.[۱۰]
۱۰. طمع
اگر به مال کسی طمع کردیم و دست نیاز به سویش دراز کردیم و حاجت خواستیم و او برآورده نکرد با او دشمن میشویم. حضرت سجاد – علیه السلام- فرمود: «من همه خیر را در این دیدم که باید طمع را از هر چه در دست مردم است برید».[۱۱]
البته به نظر میرسد موارد دیگری هم باشند که باعث کینه و عداوت شوند؛ ولی موارد ذکر شده، از أهم عوامل کینه زا بودند؛ که اگر رعایت شود و انسان مرتکب هیچیک از اینها نشود، کینه را در دل دیگران نخواهد کاشت.
باید توجه داشت مؤمن، بنابر آیات و روایات متعددی که نقل شده است، هیچگاه کینه دیگران را در دل خود نگه نمیدارد و در مجلسی که کینه به دل گرفت هنگام برخاستن از آن مجلس، کینه را هم از دلش پاک میکند. افراد کینه توز، همیشه در عذاب اند و اندوهشان دوچندان. کم آسایشترین مردم هستند، پر غلّ و غشترین دلها را دارند، بدترین همنشین هستند، کمترین دوستان را دارند، پایبند به دوستی نیستند، بوئی از بزرگ منشی نبردهاند. در واقع کافر هستند، چون در روایت داریم کینه مؤمن لحظهای است و زمانی که از برادر خود جدا شد در دل خود کینهای نسبت به او نگه نمیدارد؛ امّا کینه کافر مادم العمر است.[۱۲]
۱۱- بیتوجهی به ضررهای روانی و جسمانی بر فردکینه توز.
منابع
- ↑ فلسفی محمدتقی، گفتار فلسفی، شرح و تفسیر دعای مکارم الاخلاق، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ج۱، ص۳۹۸.
- ↑ رجوع شود به کتاب شهید ثانی؛ فیته المراید؛ باب مراء.
- ↑ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲۰ جلدی، بیروت، داراحیاء التراث، ۱۳۸۵ ق، ج۲۰، ص۳۲۲، ح ۶۹۶ و ص۳۲۷، ح ۷۴۳،
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ج۴، ص۹۵ یا ۶۵.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۱۷۳–۱۷۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۰۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۴۷.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۷۰.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، ناشر مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ج۴، ص۲۹۵.
- ↑ دستغیب، عبدالحسین، قلب سلیم، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۵۱، ص۶۶۵.
- ↑ محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا مشایخی، نشر دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۳، ص۱۲۲۱، باب حقد.