سؤال

سوره والعصر چه پیامی دارد؟

مراد از عصر

قسم و سوگند یادکردن به هر چیزی نشانه اهمیت آن چیز می‌باشد. در سوره «عصر» خدا به «عصر» سوگند خورده است. در معنای مراد از عصر چند احتمال داده شده است:

  • عصر ظهور و طلوع خورشید اسلام و پیامبر(ص) است.
  • عصر قیام حضرت مهدی(عج) و عملی شدن شریعت اسلام بطور کامل
  • مراد نماز عصر می‌باشد.
  • مراد از آن آخر روز و هنگام غروب آفتاب است.
  • منظور تمام عصرها و زمان‌ها باشد

مراد از خسران انسان

خسران به معنای از دست دادن سرمایه است، بدون آن که چیزی جایگزین آن شود. گاهی این سرمایه از امور مربوط به آخرت است و خسران نفس این است که انسان نفس را در معرض هلاکت و بدبختی قرار دهد و چنین خسرانی را قرآن کریم[۱] خسارت حقیقی می داند ﴿إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده‌اند(زمر:۱۵)

مطلبی که خدا برای آن سوگند یاد کرده این است که انسان که انسان هر روز پاره‌ای از سرمایه عمر خود را از دست می‌دهد. انسان چه بخواهد و چه نخواهد در برابر چنین خسران قهری و بزرگی قرار دارد که هر لحظه سرمایه عمر او نابود می‌شود. بر اساس روایتی از امام هادی(ع)، دنیا بازاری است که عده اي در آن سود می برد و عده اي زیان می بیند.[۲]

هر کسی در این دنیا در عمل و عقیده از حق پیروی کند تجارتش سودبخش و از این خسارت خارج شده است و در آخرت از عذاب ایمن خواهد بود.

شرایط خروج از خسران

در آیه سوم سوره عصر، ۴ رکن اساسی برای خروج از خسران ذکر شده است

  • ایمان: شامل ایمان به خدا و صفات باری تعالی، ایمان به تمام انبیا، کتب آسمانی، اوصیا و ایمان به قیامت و معاد. بنابر این انسان برای نجات خویش در مرحله اول ایمان داشته باشد چون ایمان زیر بنای فعالیت های انسان را تشکیل می دهد و اعمال و رفتار انسان تبلوری است از افکار و عقاید او و به همین دلیل انبیا در آغاز قیام خودشان به اصلاح مبانی عقیدتی مردم پرداخته و با عقاید خرافی مبارزه نموده اند.
  • عمل صالح و شایسته رکن دوم دستور العمل نجات بخشی است که آیه ۳ سوره والعصر ارائه می دهد و چون در این آیه تعبیر به «صالحات» یعنی کارهای شایسته نموده است، همه کارهای خیر را شامل می شود از برداشتن یک سنگ مزاحم از سر راه گرفته تا نجات میلیون ها میلیون انسان از گمراهی و ضلالت و نشر و تبلیغ ایمان و عمل صالح و هر کاری که وسیله تکامل انسان شود آری عمل صالح میوه درخت ایمان است که در دل انسان غرس شده زیرا ایمان تنها یک اندیشه در زوایای روح و فاقد هر گونه تاثیر عملی نیست بلکه چراغ ایمان اگر در سرای قلب روشن شده باشد و آن را نورانی نماید، تمام وجود انسان را همرنگ خود می کند و نور آن از زبان، چشم، گوش، دست و پای انسان منعکس می شود و حرکات هر یک از آن ها نشان می دهد که در خانه دل نوری هست و به همین دلیل غالباً در قرآن ایمان و عمل صالح در کنار هم ذکر می شود و این نکته را می فهماند که ایمان بدون عمل صالح و عمل خیر بدون ایمان فایده به حال انسان ندارد.
  • تواصی به حق و شناخت آن، ماده سوم آن دستور العمل است و آن عبارت است از دعوت همگانی بسوی حق. توصیه به حق هم شامل امر به معروف و نهی از منکر می شود و هم تعلیم و ارشاد جاهل و تنبیه غافل و هم تبلیغ ایمان و کارهای شایسته را در بر می گیرد ولی عنوان امر به معروف و نهی از منکر شامل اعتقادیات و مطلق ترغیب به عمل صالح نمی شود.
  • سفارش کردن همدیگر به صبر، رکن چهارم آن برنامه سعادت بخش است و تا انسان استقامت نداشته باشد هرگز در مسیر انجام اعمال صالح هنگام برخورد با موانع، موفق نخواهد بود.

حفظ ایمان، احقاق حق و اجرای آن در جامعه جز با یک حرکت عمومی و استقامت در برابر مشکلات ممکن نیست و در حقیقت تداوم ایمان و عمل صالح بستگی دارد به توصیه به حق و توصیه به صبر و روی همین لحاظ آن دو را با این که مشمول «اعمال صالح» است جداگانه ذکر نموده و فرموده است: ﴿و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر[۳]


منابع

  1. زمر / ۱۵.
  2. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، قم، موسسه النشر الاسلامی، دوم، ۱۳۶۳، ص۴۸۳.
  3. در این نوشتار از دو کتاب ذیل استفاده شده است: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج۲۷، ص۲۹۰ به بعد. و علامه طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ج۲۰، ص۶۰۸ به بعد.