پیش نویس:عربی بودن قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
در تأیید این نظریه، ادلّه و شواهد فراوانی وجود دارد که اینک مهمترین آنها را می آوریم:
در تأیید این نظریه، ادلّه و شواهد فراوانی وجود دارد که اینک مهمترین آنها را می آوریم:


=== عقل: ===
=== عقل ===
مسلّم است که خدای تعالی حکیم است و لازمه حکمتش آن است که کارهای پسندیده انجام دهد و از کارهای ناپسند دوری کند. یکی از کارهای ناپسند آن است که وقتی کسی با مخاطبش سخن می گوید، به زبان نامعهود و ناآشنا با مخاطبش سخن گوید یا الفاظ را در قالب زبانی و فرهنگی جز آنچه در میان آنان رایج است، به کار برد.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=58|مکان=قم}}</ref>'''
مسلّم است که خدای تعالی حکیم است و لازمه حکمتش آن است که کارهای پسندیده انجام دهد و از کارهای ناپسند دوری کند. یکی از کارهای ناپسند آن است که وقتی کسی با مخاطبش سخن می گوید، به زبان نامعهود و ناآشنا با مخاطبش سخن گوید یا الفاظ را در قالب زبانی و فرهنگی جز آنچه در میان آنان رایج است، به کار برد.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=58|مکان=قم}}</ref>'''


=== سیره عقلا: ===
=== سیره عقلا ===
صرف نظر از آن که به لحاظ عقلی تکلّم به زبان نامعهود و ناآشنا با مخاطبان ناپسند و قبیح است، از خدای حکیم سر نمی زند، سیره عقلا در هر عصر نیز همواره چنین بوده است که به منظور القای مقاصد خود به زبانی که معهود مخاطبان بوده باشد سخن گفته اند. حتّی آنان که به زبان مخاطبان خود آشنایی نداشته اند، تلاش کرده اند که یا نخست به فراگیری زبان آنان روی بیاورند و سپس به تفهیم مقاصد خویش به آنان بپردازند یا از کسانی که زبان را می دانند، برای این امر کمک بگیرند. بنابراین خدای بزرگ که در رأس عقلای عالم است، به طریق اولی باید با مخاطبان خود به زبان معهود آنان مقاصد خویش را القاء کند.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=58|مکان=قم}}</ref>'''
صرف نظر از آن که به لحاظ عقلی تکلّم به زبان نامعهود و ناآشنا با مخاطبان ناپسند و قبیح است، از خدای حکیم سر نمی زند، سیره عقلا در هر عصر نیز همواره چنین بوده است که به منظور القای مقاصد خود به زبانی که معهود مخاطبان بوده باشد سخن گفته اند. حتّی آنان که به زبان مخاطبان خود آشنایی نداشته اند، تلاش کرده اند که یا نخست به فراگیری زبان آنان روی بیاورند و سپس به تفهیم مقاصد خویش به آنان بپردازند یا از کسانی که زبان را می دانند، برای این امر کمک بگیرند. بنابراین خدای بزرگ که در رأس عقلای عالم است، به طریق اولی باید با مخاطبان خود به زبان معهود آنان مقاصد خویش را القاء کند.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=58|مکان=قم}}</ref>'''


=== آیات قرآن: ===
=== آیات قرآن ===
ملاحظه آیات قرآنی و تفاسیری که [[مفسران]] پژوهشگر بر آنها نوشته اند، نشان می دهد، در قرآن هیچ واژه ای نیست که در زبان قوم رسول خدا(ص) نبوده باشد یا جمله ای نیست که در غیر قالب زبانی و فرهنگی آن قوم بوده باشد. علاوه بر این بسیاری از آیات قرآن بر نزول آن به زبان قوم پیامبر اسلام(ص) دلالت دارد. از جمله: {{قرآن|«کتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیا لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ|وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ أَعْجَمِی وَ عَرَبِی|ترجمه=(این) کتابی است که آیاتش به صورت خوانش عربی برای مردمی که (آن را) می فهمند، بیان شده است و اگر آن را خوانش غیرعربی می کردیم، می گفتند: چرا آیاتش (به زبان ما) بیان نشده است. آیا آن غیر عربی باشد و حال آن که (زبان ما) عربی است|سوره=فصلت|آیه=3و44}} چنان که ملاحظه شد، قرآن تصریح دارد که غرض از نزولش آن است که قوم پیامبر اسلام(ص) آن را بفهمند و در آن اندیشه کنند و بدیهی است لازمه این امر آن است که قرآن به زبان معهود آنان باشد، به همین رو خدای تعالی فرمود: {{قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را خوانش عربی کردیم، بلکه آن را بفهمند|سوره=یوسف|آیه=2}} آیه علاوه بر آن که صراحت بر این معنا که قرآن به زبان قوم پیامبر اسلام(ص) نازل شده، حاوی نوعی استدلال نیز بر این معناست. توضیح آن که: چنانکه گوینده‌ای با مخاطبان خود به زبان نا آشنایشان سخن بگوید، به طور طبیعی با این اعتراض آنان مواجه خواهد شد که چرا به زبان خودمان با ما سخن نمی گویی. چنین اعتراضی در خصوص قرآن نیز چنانچه به زبان قوم رسول خدا(ص) نازل نشده بود، قابل طرح است. چنان که در آیه شریفه آمده است، آنان می گفتند: «چرا قرآن (به زبان ما) بیان نشده است؟ چرا در حالی که ما عرب هستیم، قرآنی که برای ما نازل شده، به زبان غیر عربی است؟». در حالی که قرآن یکی از مهم ترین پدیده های تاریخی است و انگیزه های فراوانی برای نقل چنین اعتراضی در خصوص آن وجود داشته است، هیچ کس در تاریخ این اعتراض را از قوم پیامبر اسلام(ص) نقل نکرده است، و از این عدم اعتراض روشن می شود که قرآن به همان زبان رایج و معهود خودشان نازل شده است. این آیه، زبان قرآن را عربی خوانده و اعجمی بودن آن را انکار کرده است. این دو واژه بر معنایی ژرف تر و گسترده تر از نوع واژگان دلالت دارد، یعنی عربی بودن قرآن و اعجمی نبودن آن تنها به این معنا نیست که نوع واژگان قرآن عربی است و مثلاً [[فارسی]] و [[رومی]] [[حبشی]] و نظایر آنها نیست، بلکه بر این معنا نیز دلالت دارد که زبان قرآن قابل فهم برای آنان است و از هرگونه گنگی خالی است.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|مکان=قم|صفحه‌ها=58و61}}</ref>'''  
ملاحظه آیات قرآنی و تفاسیری که [[مفسران]] پژوهشگر بر آنها نوشته اند، نشان می دهد، در قرآن هیچ واژه ای نیست که در زبان قوم رسول خدا(ص) نبوده باشد یا جمله ای نیست که در غیر قالب زبانی و فرهنگی آن قوم بوده باشد. علاوه بر این بسیاری از آیات قرآن بر نزول آن به زبان قوم پیامبر اسلام(ص) دلالت دارد. از جمله: {{قرآن|«کتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیا لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ|وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ أَعْجَمِی وَ عَرَبِی|ترجمه=(این) کتابی است که آیاتش به صورت خوانش عربی برای مردمی که (آن را) می فهمند، بیان شده است و اگر آن را خوانش غیرعربی می کردیم، می گفتند: چرا آیاتش (به زبان ما) بیان نشده است. آیا آن غیر عربی باشد و حال آن که (زبان ما) عربی است|سوره=فصلت|آیه=3و44}} چنان که ملاحظه شد، قرآن تصریح دارد که غرض از نزولش آن است که قوم پیامبر اسلام(ص) آن را بفهمند و در آن اندیشه کنند و بدیهی است لازمه این امر آن است که قرآن به زبان معهود آنان باشد، به همین رو خدای تعالی فرمود: {{قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ|ترجمه=ما آن را خوانش عربی کردیم، بلکه آن را بفهمند|سوره=یوسف|آیه=2}} آیه علاوه بر آن که صراحت بر این معنا که قرآن به زبان قوم پیامبر اسلام(ص) نازل شده، حاوی نوعی استدلال نیز بر این معناست. توضیح آن که: چنانکه گوینده‌ای با مخاطبان خود به زبان نا آشنایشان سخن بگوید، به طور طبیعی با این اعتراض آنان مواجه خواهد شد که چرا به زبان خودمان با ما سخن نمی گویی. چنین اعتراضی در خصوص قرآن نیز چنانچه به زبان قوم رسول خدا(ص) نازل نشده بود، قابل طرح است. چنان که در آیه شریفه آمده است، آنان می گفتند: «چرا قرآن (به زبان ما) بیان نشده است؟ چرا در حالی که ما عرب هستیم، قرآنی که برای ما نازل شده، به زبان غیر عربی است؟». در حالی که قرآن یکی از مهم ترین پدیده های تاریخی است و انگیزه های فراوانی برای نقل چنین اعتراضی در خصوص آن وجود داشته است، هیچ کس در تاریخ این اعتراض را از قوم پیامبر اسلام(ص) نقل نکرده است، و از این عدم اعتراض روشن می شود که قرآن به همان زبان رایج و معهود خودشان نازل شده است. این آیه، زبان قرآن را عربی خوانده و اعجمی بودن آن را انکار کرده است. این دو واژه بر معنایی ژرف تر و گسترده تر از نوع واژگان دلالت دارد، یعنی عربی بودن قرآن و اعجمی نبودن آن تنها به این معنا نیست که نوع واژگان قرآن عربی است و مثلاً [[فارسی]] و [[رومی]] [[حبشی]] و نظایر آنها نیست، بلکه بر این معنا نیز دلالت دارد که زبان قرآن قابل فهم برای آنان است و از هرگونه گنگی خالی است.'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|مکان=قم|صفحه‌ها=58و61}}</ref>'''  


به همین رو [[راغب]] می نویسد: «عربی به معنای سخن شیوا و آشکار است» در مقابل اعجم کسی که در زبانش نوعی گنگی است، چه عرب باشد یا غیر عرب، و این به آن جهت است که عرب از (زبان) عجم (غیر عرب) کم می فهمد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معجم مفردات الفاظ القرآن|سال=1382|نام=ابو القاسم الحسين بن محمد|نام خانوادگی=الراغب الاصفهانی|ناشر=اسماعیلیان|صفحه=340|مکان=قم|فصل=ذیل عرب و نیز ماده عجم}}</ref>
به همین رو [[راغب]] می نویسد: «عربی به معنای سخن شیوا و آشکار است» در مقابل اعجم کسی که در زبانش نوعی گنگی است، چه عرب باشد یا غیر عرب، و این به آن جهت است که عرب از (زبان) عجم (غیر عرب) کم می فهمد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معجم مفردات الفاظ القرآن|سال=1382|نام=ابو القاسم الحسين بن محمد|نام خانوادگی=الراغب الاصفهانی|ناشر=اسماعیلیان|صفحه=340|مکان=قم|فصل=ذیل عرب و نیز ماده عجم}}</ref>


=== روایات: ===
=== روایات ===
[[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] فرمود: {{متن عربی|انَّ القران نزل بلغه العرب فهو یخاطب فیه اهل اللسان بلغتهم...|ترجمه=قرآن به زبان عربی نازل شده است، از اینرو در آن با اهل زبان به زبانشان سخن می گوید}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=مؤسسه الوفاء|جلد=45|صفحه=296|مکان=بیروت}}</ref>'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=62|مکان=قم}}</ref>'''
[[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] فرمود: {{متن عربی|انَّ القران نزل بلغه العرب فهو یخاطب فیه اهل اللسان بلغتهم...|ترجمه=قرآن به زبان عربی نازل شده است، از اینرو در آن با اهل زبان به زبانشان سخن می گوید}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=مؤسسه الوفاء|جلد=45|صفحه=296|مکان=بیروت}}</ref>'''<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=درآمدی بر تاریخ نگاری قرآن|سال=1380|نام=جعفر|نام خانوادگی=نكونام|ناشر=هستی نما|صفحه=62|مکان=قم}}</ref>'''


خط ۳۷: خط ۳۷:
== آثار عربی بودن قرآن ==
== آثار عربی بودن قرآن ==


=== امتیازات زبان عربی: ===
=== امتیازات زبان عربی ===
عربی کامل ترین و جامع همه زبان ها به تصدیق زبانشناسان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1364|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شیرازی|ناشر=دارالكتب الاسلامیه|جلد=13|صفحه=113|مکان=قم}}</ref>  
عربی کامل ترین و جامع همه زبان ها به تصدیق زبانشناسان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1364|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شیرازی|ناشر=دارالكتب الاسلامیه|جلد=13|صفحه=113|مکان=قم}}</ref>  


از امام(ع)  راجع به آیه «بِلِسانٍ عَرَبِی مُبِینٍ» سؤال شد، امام(ع)  فرمود: «زبان عرب می تواند مدلول سایر زبان ها را روشن سازد ولی سایر زبان ها مدلول زبان عربی را روشن نمی کنند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال=1363|نام=سید محمّد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=بنیاد علمی و فكری علاّمه|جلد=15|صفحه=510}}</ref>  
از امام(ع)  راجع به آیه «بِلِسانٍ عَرَبِی مُبِینٍ» سؤال شد، امام(ع)  فرمود: «زبان عرب می تواند مدلول سایر زبان ها را روشن سازد ولی سایر زبان ها مدلول زبان عربی را روشن نمی کنند.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ترجمه تفسیر المیزان|سال=1363|نام=سید محمّد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=بنیاد علمی و فكری علاّمه|جلد=15|صفحه=510}}</ref>  


=== حفظ زبان عربی با واژگان مشابه: ===
=== حفظ زبان عربی با واژگان مشابه ===
[[اعجاز در قرآن|اعجاز]] بیانی قرآن همین است که تمام ویژگی ها و نکات گوناگون واژه ها را رعایت نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآن (تقریرات درس آیت الله معرفت)|سال=1379|نام=محمّد جواد|نام خانوادگی=اسكندرلو|ناشر=سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از كشور|صفحه=197}}</ref>
[[اعجاز در قرآن|اعجاز]] بیانی قرآن همین است که تمام ویژگی ها و نکات گوناگون واژه ها را رعایت نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآن (تقریرات درس آیت الله معرفت)|سال=1379|نام=محمّد جواد|نام خانوادگی=اسكندرلو|ناشر=سازمان حوزه ها و مدارس علمیه خارج از كشور|صفحه=197}}</ref>


۷۱۲

ویرایش