استقلال حوزههای علمیه: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|حوزه و روحانیت}} | ||
'''استقلال حوزههای علمیه''' از مهمترین ویژگیهای این نهاد | '''استقلال حوزههای علمیه''' از مهمترین ویژگیهای این نهاد است که به معنای استقلال و عدم وابستگی آن به دولت دانسته شده است. این نهاد در ساختار تشکیلاتی، برنامهریزی، سیاستگذاری، جهتگیری، مسائل مالی و به طور کلی مسائل مربوط به نحوه اداره آن، وابسته به دولت نبوده و در هیچکدام از این مسائل خط مشی خود را از دولت نمیگیرد و به طور مستقل عمل میکند. | ||
از دغدغههای مهم | یکی از دغدغههای مهم روحانیان برجسته حوزههای علمیه، حفظ این نهاد از دخالت حکومتها و تأثیر از آنان بوده است. ایشان هموار در تلاش بودهاند که استقلال حوزهها محفوظ بماند. استقلال حوزه، این نهاد را از آلودگیهای فکری و جور و ستمهایی که حکومتها در طول تاریخ انجام میدادند دور میساخت. عالمان دینی اعتقاد دارند حوزههای علمیه برای اینکه استقلال فکری و هویتی خود را حفظ کنند، میبایست از دیگر نهادهای حکومتی دور بمانند تا این نهاد از اهداف خود که فهم و ترویج دین اسلام است منحرف نشود. | ||
== نهاد حوزه و استقلال آن == | == نهاد حوزه و استقلال آن == | ||
بنیان حوزههای علمیه [[شیعه]] همواره بر استقلال در برابر حاکمیتها استوار بوده است.<ref>«استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.</ref> | بنیان حوزههای علمیه [[شیعه]] همواره بر استقلال در برابر حاکمیتها استوار بوده است.<ref>«استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.</ref> نه فقط در دوران حکومتهای معارض با تشیع، بلکه حتی در دوران حکومتهای شیعی مانند صفویه که در رأس کار قرار داشتند. علمای بزرگی مثل محقق کرکی و پدر شیخ بهائی و بزرگان زیادی به ایران آمدند و در مناصب گوناگون دینی قرار گرفتند، هیچگاه این علما و شاگردان و تربیت شدگان آنها مقهور سیاست صفویه نشدند و در اختیار آنها قرار نگرفتند.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1751 «استقلال حوزههای علمیه و روحانیت شیعه در طول تاریخ»] آیتالله خامنهای، تاریخ درج مطلب:۱۳۸۹، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.</ref> | ||
استقلال اقتصادی و سیاسی حوزههای شیعه از دولتها، سودها و زیانهایی را برای حوزهها و حکومتهای دینی و شیعی دربرداشت. از یک سو، استقلال سیاسی و فکری عالمانِ شیعه و حوزههای علمیه، از برکات استقلالِ اقتصادی بوده است و بینیازی حوزه از حاکمان و دولتمردان، دست آنان را در نقد و انتقاد از کارکرد آنان بازتر کرده است. عالمان شیعه در طول تاریخ با دولتها و دولتمردان ستمپیشه برخورد میکردند و مردم را از پیامدهای کارهای نادرست حکومتها مطلع میکردند. جنبشهایی چون [[نهضت تنباکو]]، [[نهضت مشروطیت]]، انقلاب عراق و [[انقلاب اسلامی ایران]]، همه و همه ریشه در حریت فکری و سیاسی عالمان شیعه و استقلال فکری و سیاسی آنان دارد که نشأت گرفته از استقلال اقتصادی است.<ref>صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰</ref> | |||
نهاد حوزههای دینی در مکتب فکری و سیاسی رهبرانی شکل گرفته است که همواره منادی مبارزه با استکبار و سلطههای جبّار بودهاند. بر این اساس این نهاد ماهیّتی استقلالخواه و بیزار از تقرّب به سلطهها بوده است. این ماهیت در اندیشه سیاسی و حتی فقهی فرقهی امامیه تأثیر زیادی داشته است. چنانکه [[شهید اول]] بر همین اساس معتقد است در عصر غیبت، قضاوت فقیهی که تمامی شرایط افتا را دارد، نافذ است. پس اگر کسی به قاضیان درباری و وابسته به جائران روی آورد گناهکار خواهد بود. شالوده این حوزهها بر زهد و تقوا و عبودیّت حق و حرّیت در قبال سلطههای باطل استوار گشته است.<ref>«استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.</ref> | |||
استقلال حوزههای شیعی برگرفته از تعالیم پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. چرا که پیامبر اکرم(ص) از نزدیکی و خدمتکاری سلطان نهی کرده و افراد نزدیک به سلطان و حامیان او را از دورترین افراد به خدا دانسته است.<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج17، ص181</ref><ref>صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص260</ref> همچنین پیامبر(ص) فقیهی را که پیرو سلطان باشد امانتدار ندانسته و از پیروی از وی نهی کرده است.<ref>«استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.</ref> | |||
حفظ استقلال حوزه در تمام جهات طبق توصیههای [[امام خمینی]] و مقام معظم رهبری و مراجع عظام از اهدافی است که در اساسنامه [[شورای عالی حوزههای علمیه]] آمده است.<ref>[http://www.schowzeh.ir/fa/law/22 اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه]، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.</ref> | حفظ استقلال حوزه در تمام جهات طبق توصیههای [[امام خمینی]] و مقام معظم رهبری و مراجع عظام از اهدافی است که در اساسنامه [[شورای عالی حوزههای علمیه]] آمده است.<ref>[http://www.schowzeh.ir/fa/law/22 اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه]، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۳: | ||
[[آیتاللّه سید محمود طالقانی]]، حوزههای علوم دینی را به اهمیت استقلال سیاسی توجه داده و آن را از عوامل عزت نفس و موفقیت روحانیت شیعه در عمل به وظایف خود شمرده است. [[شهید مطهری]] نیز، استقلال اقتصادی روحانیت شیعه را از مزایای مهم آن شمرده و استقلال سیاسی و موفقیت حوزهها و علمای شیعی را در مبارزه با فساد و انحرافات بزرگ، از پیامدهای مبارک آن دانسته است.<ref>صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰</ref> | [[آیتاللّه سید محمود طالقانی]]، حوزههای علوم دینی را به اهمیت استقلال سیاسی توجه داده و آن را از عوامل عزت نفس و موفقیت روحانیت شیعه در عمل به وظایف خود شمرده است. [[شهید مطهری]] نیز، استقلال اقتصادی روحانیت شیعه را از مزایای مهم آن شمرده و استقلال سیاسی و موفقیت حوزهها و علمای شیعی را در مبارزه با فساد و انحرافات بزرگ، از پیامدهای مبارک آن دانسته است.<ref>صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰</ref> | ||
[[مقام معظم رهبری]] درباره استقلال حوزه میگوید استقلال حوزه به معنای انعزال حوزه از دستگاههای جاری کشور یا عدم برقراری ارتباط عناصر حوزه با کارهای خارج از حوزه نیست. مستقل بودن حوزه به این نیست که حوزویان در قبال نظام و دستگاههای حکومت اسلامی احساس مسؤولیت نکنند و در امور حکومتی شرکت نداشته باشند. معنای استقلال حوزه این است که همچنان که روحانیت شیعه تاکنون مستقل و به خود متکی بوده است و مدیریت آن از درون حوزهها جوشیده و بهطور طبیعی انجام شده، نه به صورت تحمیلی و خارج از حوزه، از این به بعد هم باید همین استقلال ادامه پیدا بکند.<ref>صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰</ref> | [[مقام معظم رهبری]] درباره استقلال حوزه میگوید: استقلال حوزه به معنای انعزال حوزه از دستگاههای جاری کشور یا عدم برقراری ارتباط عناصر حوزه با کارهای خارج از حوزه نیست. مستقل بودن حوزه به این نیست که حوزویان در قبال نظام و دستگاههای حکومت اسلامی احساس مسؤولیت نکنند و در امور حکومتی شرکت نداشته باشند. معنای استقلال حوزه این است که همچنان که روحانیت شیعه تاکنون مستقل و به خود متکی بوده است و مدیریت آن از درون حوزهها جوشیده و بهطور طبیعی انجام شده، نه به صورت تحمیلی و خارج از حوزه، از این به بعد هم باید همین استقلال ادامه پیدا بکند.<ref>صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰</ref> | ||
[[آیتاللّه گلپایگانی]] نسبت به حفظ حوزه علمیه بخصوص حوزه علمیه قم اهتمام بسیار داشتند و همیشه تلاش داشتند که حوزه از هم متلاشی نشود و روی استقلال حوزه خیلی حساس بودند. در زمان حکومت پهلوی آیت الله گلپایگانی گفته بود ما اجازه نمیدهیم مقامات دولتی در حوزه دخالت کنند و به استقلال حوزه لطمه وارد سازند.<ref>لطفی، مهدی، نوری از ملکوت، زندگانی آیتاللّه العظمی گلپایگانی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۸۱، ص۳۴۱.</ref> | [[آیتاللّه گلپایگانی]] نسبت به حفظ حوزه علمیه بخصوص حوزه علمیه قم اهتمام بسیار داشتند و همیشه تلاش داشتند که حوزه از هم متلاشی نشود و روی استقلال حوزه خیلی حساس بودند. در زمان حکومت پهلوی آیت الله گلپایگانی گفته بود ما اجازه نمیدهیم مقامات دولتی در حوزه دخالت کنند و به استقلال حوزه لطمه وارد سازند.<ref>لطفی، مهدی، نوری از ملکوت، زندگانی آیتاللّه العظمی گلپایگانی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۸۱، ص۳۴۱.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
== عدم منافات استقلال با تعامل و همکاری == | == عدم منافات استقلال با تعامل و همکاری == | ||
استقلال در برابر وابستگی قرار دارد و منافاتی با تعامل | استقلال در برابر وابستگی قرار دارد و منافاتی با تعامل و همکاری ندارد. دو نهاد مستقل در عین استقلال میتوانند بر پایه اهداف، خط مشیها و مسئولیتهای مشترک با یکدیگر ارتباط و تعامل مناسب داشته باشند. حوزه علمیه و دولت اسلامی با توجه به اهداف و وظایف مشترکی که بر عهده دارند با یکدیگر در تعامل و همکاری هستند و هر دو نهاد خود را نسبت به حمایت از نهاد دیگر موظف میداند. نظام اسلامی مرهون مجاهدتها و تلاشهای حوزه و روحانیت بوده و نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. حوزه و روحانیت نیز که برای برپایی نظام اسلامی و اجرای احکام اسلامی تلاش نمودهاند، نمیتوانند از نظام اسلامی فاصله گرفته و آن را در رسیدن به اهداف و آرمانهای مقدسی که برگرفته از مبانی و اصول اسلامی است یاری نکنند؛ زیرا در این صورت به وظیفه و مسئولیت خویش عمل نکردهاند. | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |
نسخهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۹
استقلال حوزههای علمیه از حکومتها به چه معناست؟
استقلال حوزههای علمیه از مهمترین ویژگیهای این نهاد است که به معنای استقلال و عدم وابستگی آن به دولت دانسته شده است. این نهاد در ساختار تشکیلاتی، برنامهریزی، سیاستگذاری، جهتگیری، مسائل مالی و به طور کلی مسائل مربوط به نحوه اداره آن، وابسته به دولت نبوده و در هیچکدام از این مسائل خط مشی خود را از دولت نمیگیرد و به طور مستقل عمل میکند.
یکی از دغدغههای مهم روحانیان برجسته حوزههای علمیه، حفظ این نهاد از دخالت حکومتها و تأثیر از آنان بوده است. ایشان هموار در تلاش بودهاند که استقلال حوزهها محفوظ بماند. استقلال حوزه، این نهاد را از آلودگیهای فکری و جور و ستمهایی که حکومتها در طول تاریخ انجام میدادند دور میساخت. عالمان دینی اعتقاد دارند حوزههای علمیه برای اینکه استقلال فکری و هویتی خود را حفظ کنند، میبایست از دیگر نهادهای حکومتی دور بمانند تا این نهاد از اهداف خود که فهم و ترویج دین اسلام است منحرف نشود.
نهاد حوزه و استقلال آن
بنیان حوزههای علمیه شیعه همواره بر استقلال در برابر حاکمیتها استوار بوده است.[۱] نه فقط در دوران حکومتهای معارض با تشیع، بلکه حتی در دوران حکومتهای شیعی مانند صفویه که در رأس کار قرار داشتند. علمای بزرگی مثل محقق کرکی و پدر شیخ بهائی و بزرگان زیادی به ایران آمدند و در مناصب گوناگون دینی قرار گرفتند، هیچگاه این علما و شاگردان و تربیت شدگان آنها مقهور سیاست صفویه نشدند و در اختیار آنها قرار نگرفتند.[۲]
استقلال اقتصادی و سیاسی حوزههای شیعه از دولتها، سودها و زیانهایی را برای حوزهها و حکومتهای دینی و شیعی دربرداشت. از یک سو، استقلال سیاسی و فکری عالمانِ شیعه و حوزههای علمیه، از برکات استقلالِ اقتصادی بوده است و بینیازی حوزه از حاکمان و دولتمردان، دست آنان را در نقد و انتقاد از کارکرد آنان بازتر کرده است. عالمان شیعه در طول تاریخ با دولتها و دولتمردان ستمپیشه برخورد میکردند و مردم را از پیامدهای کارهای نادرست حکومتها مطلع میکردند. جنبشهایی چون نهضت تنباکو، نهضت مشروطیت، انقلاب عراق و انقلاب اسلامی ایران، همه و همه ریشه در حریت فکری و سیاسی عالمان شیعه و استقلال فکری و سیاسی آنان دارد که نشأت گرفته از استقلال اقتصادی است.[۳]
نهاد حوزههای دینی در مکتب فکری و سیاسی رهبرانی شکل گرفته است که همواره منادی مبارزه با استکبار و سلطههای جبّار بودهاند. بر این اساس این نهاد ماهیّتی استقلالخواه و بیزار از تقرّب به سلطهها بوده است. این ماهیت در اندیشه سیاسی و حتی فقهی فرقهی امامیه تأثیر زیادی داشته است. چنانکه شهید اول بر همین اساس معتقد است در عصر غیبت، قضاوت فقیهی که تمامی شرایط افتا را دارد، نافذ است. پس اگر کسی به قاضیان درباری و وابسته به جائران روی آورد گناهکار خواهد بود. شالوده این حوزهها بر زهد و تقوا و عبودیّت حق و حرّیت در قبال سلطههای باطل استوار گشته است.[۴]
استقلال حوزههای شیعی برگرفته از تعالیم پیامبر و اهل بیت علیهم السلام است. چرا که پیامبر اکرم(ص) از نزدیکی و خدمتکاری سلطان نهی کرده و افراد نزدیک به سلطان و حامیان او را از دورترین افراد به خدا دانسته است.[۵][۶] همچنین پیامبر(ص) فقیهی را که پیرو سلطان باشد امانتدار ندانسته و از پیروی از وی نهی کرده است.[۷]
حفظ استقلال حوزه در تمام جهات طبق توصیههای امام خمینی و مقام معظم رهبری و مراجع عظام از اهدافی است که در اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه آمده است.[۸]
استقلال حوزه در بیان عالمان
آیتاللّه سید محمود طالقانی، حوزههای علوم دینی را به اهمیت استقلال سیاسی توجه داده و آن را از عوامل عزت نفس و موفقیت روحانیت شیعه در عمل به وظایف خود شمرده است. شهید مطهری نیز، استقلال اقتصادی روحانیت شیعه را از مزایای مهم آن شمرده و استقلال سیاسی و موفقیت حوزهها و علمای شیعی را در مبارزه با فساد و انحرافات بزرگ، از پیامدهای مبارک آن دانسته است.[۹]
مقام معظم رهبری درباره استقلال حوزه میگوید: استقلال حوزه به معنای انعزال حوزه از دستگاههای جاری کشور یا عدم برقراری ارتباط عناصر حوزه با کارهای خارج از حوزه نیست. مستقل بودن حوزه به این نیست که حوزویان در قبال نظام و دستگاههای حکومت اسلامی احساس مسؤولیت نکنند و در امور حکومتی شرکت نداشته باشند. معنای استقلال حوزه این است که همچنان که روحانیت شیعه تاکنون مستقل و به خود متکی بوده است و مدیریت آن از درون حوزهها جوشیده و بهطور طبیعی انجام شده، نه به صورت تحمیلی و خارج از حوزه، از این به بعد هم باید همین استقلال ادامه پیدا بکند.[۱۰]
آیتاللّه گلپایگانی نسبت به حفظ حوزه علمیه بخصوص حوزه علمیه قم اهتمام بسیار داشتند و همیشه تلاش داشتند که حوزه از هم متلاشی نشود و روی استقلال حوزه خیلی حساس بودند. در زمان حکومت پهلوی آیت الله گلپایگانی گفته بود ما اجازه نمیدهیم مقامات دولتی در حوزه دخالت کنند و به استقلال حوزه لطمه وارد سازند.[۱۱]
آیتالله موسوی اردبیلی معتقد بود اگر موجودیت، اصالت و استقلالِ حوزههای علمیه شیعه حفظ شود، این حوزهها بهترین سنگری هستند که میتوانند زیربنا و استخوانبندیِ جامعه و نظام اسلامی را آن گونه که لازم است، حفظ کنند.[۱۲] برخی فقیهان گفتهاند ماهیت حوزه این است که هیچ جناحی در حوزه تسلط نداشته باشد، برای اینکه این مانع از آزاداندیشی اوست.[۱۳] آیتالله گرامی از مراجع تقلید، گفته است مهمترین چیزی که برای روحانیت مسئله است بعد از پیوند معنوی با مقامات الهی، استقلال حوزه است.[۱۴] آیتالله گرامی معتقد است مدیریت حوزه فقط باید بهدست مراجع باشد. نتیجه عدم استقلال حوزه را از بین رفتن استقلال و احترام روحانیت در جامعه و از بین رفتن نفوذ آن در بین مردم میداند.[۱۵]
آیتالله صافی گلپایگانی استقلال حوزهها را بسیار مهم و آن را افتخاری برای شیعه میدانست.او اعتقاد داشت که استقلال حوزههای علمیه هرچه بیشتر برقرار شود و تمام تصمیمات و برنامهریزیهای مرتبط با حوزه در همه جهات، زیر نظر حوزه و علما و حوزویان باشد، خط موفق و واقعی حوزههای علمیه محفوظ میماند؛ خطی که بهگفتهٔ این مرجع تقلید، از اسلاف این نهاد بابرکت و مهم برجای مانده است. بر این اساس، عدم دخالت مطلق نهادها و اشخاص خارج از حوزههای علمیه در مدیریت آن، اصلیترین شاخص استقلال حوزههاست.[۱۶]
آیتالله شبیری زنجانی، حفظ استقلالی مالی حوزههای علمیه از دولتها را یک ضرورت میدانست و گفتهاند دست حوزه نباید مقابل دیگران دراز باشد.[۱۷]
عدم منافات استقلال با تعامل و همکاری
استقلال در برابر وابستگی قرار دارد و منافاتی با تعامل و همکاری ندارد. دو نهاد مستقل در عین استقلال میتوانند بر پایه اهداف، خط مشیها و مسئولیتهای مشترک با یکدیگر ارتباط و تعامل مناسب داشته باشند. حوزه علمیه و دولت اسلامی با توجه به اهداف و وظایف مشترکی که بر عهده دارند با یکدیگر در تعامل و همکاری هستند و هر دو نهاد خود را نسبت به حمایت از نهاد دیگر موظف میداند. نظام اسلامی مرهون مجاهدتها و تلاشهای حوزه و روحانیت بوده و نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد. حوزه و روحانیت نیز که برای برپایی نظام اسلامی و اجرای احکام اسلامی تلاش نمودهاند، نمیتوانند از نظام اسلامی فاصله گرفته و آن را در رسیدن به اهداف و آرمانهای مقدسی که برگرفته از مبانی و اصول اسلامی است یاری نکنند؛ زیرا در این صورت به وظیفه و مسئولیت خویش عمل نکردهاند.
مطالعه بیشتر
- استقلال حوزه علمیه و دولت جمهوری اسلامی، رضا عیسی نیا، نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم.
- صد سالگی حوزه، رسول جعفریان، نشر مورخ، قم.
منابع
- ↑ «استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.
- ↑ «استقلال حوزههای علمیه و روحانیت شیعه در طول تاریخ» آیتالله خامنهای، تاریخ درج مطلب:۱۳۸۹، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰
- ↑ «استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج17، ص181
- ↑ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص260
- ↑ «استقلال حوزه»، دوفصلنامه حوزه، شماره۷۲، اسفند ۱۳۷۴، ص۷.
- ↑ اساسنامه شورای عالی حوزههای علمیه، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰
- ↑ صالحی، سید عباس، «تعالی و همبستگی در پرتو تعامل علمی حوزههای علمیه جهان اسلام»، دوفصلنامه حوزه، شماره ۱۵۵، فروردین ۱۳۸۹، ص۱۰
- ↑ لطفی، مهدی، نوری از ملکوت، زندگانی آیتاللّه العظمی گلپایگانی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۸۱، ص۳۴۱.
- ↑ موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم، همپای انقلاب، قم، دانشگاه مفید، ۱۳۸۵، ص۴۶۹.
- ↑ فاضل لنکرانی، محمد جواد، استقلال حوزه؛ بایدها و نبایدها،، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۸، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ گرامی، محمدعلی، استقلال حوزهها، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۷، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.
- ↑ اهمیت استقلال حوزههای علمیه؛ وحدت در کثرت،، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۵، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ اهمیت استقلال حوزههای علمیه؛ وحدت در کثرت،، تاریخ درج مطلب:۱۳۹۵، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.
- ↑ «آیتالله شبیری زنجانی: حفظ استقلال مالی حوزههای علمیه از دولتها ضروری است.»، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۸، تاریخ بازدید:۱۴۰۱.