دخالت روحانیت در سیاست و تجربه مسیحیت در قرون وسطی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
تفاوت ماهیت اسلام با آموزه‌های مسیحیت تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کلیسا همسان انگاری این دو پدیده را نادرست می‌نماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس وگریز مردم از دین به دنیاگرایی شد ناشی از عواملی بود که این عوامل در اسلام، حکومت دینی و روحانیت وجود ندارند؛ مهم‌ترین این عوامل عبارت بودند از:
تفاوت ماهیت اسلام با آموزه‌های مسیحیت تحریف شده و جایگاه و عملکرد متفاوت روحانیت و کلیسا همسان انگاری این دو پدیده را نادرست می‌نماید. تجربه مسیحیت قرون وسطایی که منجر به دوران رنسانس وگریز مردم از دین به دنیاگرایی شد ناشی از عواملی بود که این عوامل در اسلام، حکومت دینی و روحانیت وجود ندارند؛ مهم‌ترین این عوامل عبارت بودند از:


آموزه‌های تحریف شده مسیحیت و تفسیر به رأی آن
== آموزه‌های تحریف شده مسیحیت و تفسیر به رأی آن ==
تفسیر به رأی‌ها، بدعت‌ها، زمینه‌ساز تحریف انجیل و گسترش خود محوری و قدرت طلبی در میان ارباب کلیسا گردید به دلیل همین تحریفات و تفسیر به رأی‌ها بود که عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیزی مانند اعتقاد به تثلیث و اقالیم ثلاثه، کفاره، گناه جبلی، نقصان ذاتی عقل آدمی در نیل به حقیقت و… توسط ارباب کلیسا رواج یافت که به دلیل غیرعقلانی بودن، زمینه گریز از کلیسا و ارباب آن را در میان مردم دامن زد. «کلیسا نقش مهمی در سوق دادن مردم به ضد خدایی دارد که از نارسایی مفاهیم الهی کلیسایی بسی مؤثرتر بوده است و آن تحمیل عقاید و نظریات خاص مذهبی و علمی کلیسا به صورت اجبار و سلب هرگونه آزادی عقیده در این دو قسمت است. کلیسا علاوه بر عقاید خاص مذهبی، یک سلسله اصول علمی مربوط به جهان و انسان را که غالباً ریشه‌های فلسفی یونانی و غیر یونانی داشت و تدریجاً مورد قبول علمای بزرگ مذهب مسیح قرار گرفته بود را در ردیف اصول عقاید مذهبی قرار داد و مخالفت با آن «علوم رسمی» را جایز نمی‌شمرد، بلکه به شدت با مخالفان آن عقاید مبارزه می‌کرد.»<ref>مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگری، تهران: صدرا، ۱۳۷۸، ص۶۷ و ۶۶.</ref>
تفسیر به رأی‌ها، بدعت‌ها، زمینه‌ساز تحریف انجیل و گسترش خود محوری و قدرت طلبی در میان ارباب کلیسا گردید به دلیل همین تحریفات و تفسیر به رأی‌ها بود که عقاید و باورهای نادرست و خرافه آمیزی مانند اعتقاد به تثلیث و اقالیم ثلاثه، کفاره، گناه جبلی، نقصان ذاتی عقل آدمی در نیل به حقیقت و… توسط ارباب کلیسا رواج یافت که به دلیل غیرعقلانی بودن، زمینه گریز از کلیسا و ارباب آن را در میان مردم دامن زد. «کلیسا نقش مهمی در سوق دادن مردم به ضد خدایی دارد که از نارسایی مفاهیم الهی کلیسایی بسی مؤثرتر بوده است و آن تحمیل عقاید و نظریات خاص مذهبی و علمی کلیسا به صورت اجبار و سلب هرگونه آزادی عقیده در این دو قسمت است. کلیسا علاوه بر عقاید خاص مذهبی، یک سلسله اصول علمی مربوط به جهان و انسان را که غالباً ریشه‌های فلسفی یونانی و غیر یونانی داشت و تدریجاً مورد قبول علمای بزرگ مذهب مسیح قرار گرفته بود را در ردیف اصول عقاید مذهبی قرار داد و مخالفت با آن «علوم رسمی» را جایز نمی‌شمرد، بلکه به شدت با مخالفان آن عقاید مبارزه می‌کرد.»<ref>مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگری، تهران: صدرا، ۱۳۷۸، ص۶۷ و ۶۶.</ref>


خط ۱۵: خط ۱۵:
عمده‌ترین زمینه ظهور و بروز سکولاریسم در غرب را باید در ناتوانی و تحریف کلام مسیحی ارزیابی کرد چرا که کلام مسیحی در همان قرون وسطی و بلکه پیش از آن از همان ابتداء نوزادی بود که ناقص الخلقه و مخلوط با بدعت و خرافه به دنیا آمد و درگیر هزاران تحریف و آلوده به خرافه‌های مشرکین و اساطیر یهودی و اغراض دنیاطلبان شد، توحیدش، تثلیث و نبوتش توأم با اخبار غلط در مورد تولد و مرگ پیامبرش شد و الهیات تحریف شده و مُغلَقِ آن نیز با زور بزرگانی چون «قدیس توماس آکویناس» نه عقلانی، بلکه معقول هم نشد.<ref>فاطمی، رضا، مقاله مروری بر تاریخچه سکولاریسم، نشریه عاشورا، ۱۳۷۷آبان.</ref>
عمده‌ترین زمینه ظهور و بروز سکولاریسم در غرب را باید در ناتوانی و تحریف کلام مسیحی ارزیابی کرد چرا که کلام مسیحی در همان قرون وسطی و بلکه پیش از آن از همان ابتداء نوزادی بود که ناقص الخلقه و مخلوط با بدعت و خرافه به دنیا آمد و درگیر هزاران تحریف و آلوده به خرافه‌های مشرکین و اساطیر یهودی و اغراض دنیاطلبان شد، توحیدش، تثلیث و نبوتش توأم با اخبار غلط در مورد تولد و مرگ پیامبرش شد و الهیات تحریف شده و مُغلَقِ آن نیز با زور بزرگانی چون «قدیس توماس آکویناس» نه عقلانی، بلکه معقول هم نشد.<ref>فاطمی، رضا، مقاله مروری بر تاریخچه سکولاریسم، نشریه عاشورا، ۱۳۷۷آبان.</ref>


۲. الهیات جزمی و فقدان شریعت:
== الهیات جزمی و فقدان شریعت ==
 
«در قرون وسطا، بحث علمی و حکمتی تقریباً به آنچه در مدارس دیر و کلیسا می‌گذشت، منحصر بود.»<ref>فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، تهران: هرمس، ۱۳۶۸، ص۸۰۹.</ref>
«در قرون وسطا، بحث علمی و حکمتی تقریباً به آنچه در مدارس دیر و کلیسا می‌گذشت، منحصر بود.»<ref>فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، تهران: هرمس، ۱۳۶۸، ص۸۰۹.</ref>


برخلاف دین اسلام، مسیحیت فاقد اصول و نظامات فردی و اجتماعی برگرفته از وحی بود و اربابان کلیسا نیز همواره به عنوان مشاورانی امین و صادق و نه افرادی دارای برنامه حاکمیت و حکمرانی مطرح بودند، بنابراین؛ این دینی که سران کلیسا از مسیحیت ارائه می‌کردند، فاقد نظامات و شریعت فردی و اجتماعی برگرفته از وحی بود که این امر میدانی برای ظهور و جولان عقل تجربی و اعتقاد به آن بوجود آورد.
برخلاف دین اسلام، مسیحیت فاقد اصول و نظامات فردی و اجتماعی برگرفته از وحی بود و اربابان کلیسا نیز همواره به عنوان مشاورانی امین و صادق و نه افرادی دارای برنامه حاکمیت و حکمرانی مطرح بودند، بنابراین؛ این دینی که سران کلیسا از مسیحیت ارائه می‌کردند، فاقد نظامات و شریعت فردی و اجتماعی برگرفته از وحی بود که این امر میدانی برای ظهور و جولان عقل تجربی و اعتقاد به آن بوجود آورد.


۳. انتساب عملکرد ارباب کلیسا به دین و القاء تقابل بین علم و دین:
== انتساب عملکرد ارباب کلیسا به دین و القاء تقابل بین علم و دین ==
 
عملکرد بشری و خطا پذیر ارباب کلیسا از یک سو و انتساب آن به الوهیت و دین از سوی دیگر باعث بروز بدبینی‌هایی نسبت به اصل دین در میان باور عمومی مردم شد و ظهور هر چه بیشتر کجی‌ها و کاستی‌ها و استبداد و دنیا طلبی‌های سردمداران کلیسا به نام دین ضربه ای مهلک بر پیکر مسیحیت وارد آورد در دوره قرون وسطی، معیار درستی و نادرستی تئوری‌ها و نظریه‌های علمی بر مبنای تفسیری بود که ارباب کلیسا از متون تحریف شده انجیل ارائه می‌دادند و این تفاسیر بشری منقطع از وحی پس از مدتی تبدیل به عقال عقل و سد راهی برای پیشرفت علمی شدند این تقابل خود ساخته بین علم و دین، سرانجام بشر غربی را مجبور به منزوی ساختن دین و جداسازی حساب دین از دانش نمود.
عملکرد بشری و خطا پذیر ارباب کلیسا از یک سو و انتساب آن به الوهیت و دین از سوی دیگر باعث بروز بدبینی‌هایی نسبت به اصل دین در میان باور عمومی مردم شد و ظهور هر چه بیشتر کجی‌ها و کاستی‌ها و استبداد و دنیا طلبی‌های سردمداران کلیسا به نام دین ضربه ای مهلک بر پیکر مسیحیت وارد آورد در دوره قرون وسطی، معیار درستی و نادرستی تئوری‌ها و نظریه‌های علمی بر مبنای تفسیری بود که ارباب کلیسا از متون تحریف شده انجیل ارائه می‌دادند و این تفاسیر بشری منقطع از وحی پس از مدتی تبدیل به عقال عقل و سد راهی برای پیشرفت علمی شدند این تقابل خود ساخته بین علم و دین، سرانجام بشر غربی را مجبور به منزوی ساختن دین و جداسازی حساب دین از دانش نمود.


خط ۲۹: خط ۲۷:
بی‌اعتباری مسیحیت و مخالفت آن با دستاوردهای علمی و رشد صنعت و تکنولوژی، هم‌زمان با رشد علم گرایی، موجب گردید تا مردم تصوّر کنند که دین با علم مخالف است و تعالیم دینی مانعی بر سر راه صنعت و تکنولوژی است. «اختلاف بر سر گناهِ نخستین، در فرانسه به جدایی کامل دین و فلسفه انجامید و غرابت این آموزه، با تکامل علوم تجربی و زیست شناختی، مخصوصاً با فرضیه داروین به اوج خود رسید.»<ref>باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: مرزک نشر دانشگاهی، ۱۳۹۴، ص۱۲۵</ref>
بی‌اعتباری مسیحیت و مخالفت آن با دستاوردهای علمی و رشد صنعت و تکنولوژی، هم‌زمان با رشد علم گرایی، موجب گردید تا مردم تصوّر کنند که دین با علم مخالف است و تعالیم دینی مانعی بر سر راه صنعت و تکنولوژی است. «اختلاف بر سر گناهِ نخستین، در فرانسه به جدایی کامل دین و فلسفه انجامید و غرابت این آموزه، با تکامل علوم تجربی و زیست شناختی، مخصوصاً با فرضیه داروین به اوج خود رسید.»<ref>باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران: مرزک نشر دانشگاهی، ۱۳۹۴، ص۱۲۵</ref>


۵. نارسایی مفاهیم کلیسایی در خصوص خدا و ما بعد الطبیعه:
== نارسایی مفاهیم کلیسایی در خصوص خدا و ما بعد الطبیعه ==
 
در قرون وسطی که مسئله خدا به دست کشیش‌ها افتاد، یک سلسله مفاهیم کودکانه و نارسا درباره خدا به وجود آمد که به هیچ وجه منطبق با حقیقت نبود و طبعاً افراد باهوش و روشنفکر را نه تنها قانع نمی‌کرد بلکه متنفر می‌ساخت و بر ضد مکتب الهی برمی‌انگیخت<ref>فاطمی، رضا، مقاله مروری بر تاریخچه سکولاریسم، نشریه عاشورا، ۱۳۷۷آبان.</ref>
در قرون وسطی که مسئله خدا به دست کشیش‌ها افتاد، یک سلسله مفاهیم کودکانه و نارسا درباره خدا به وجود آمد که به هیچ وجه منطبق با حقیقت نبود و طبعاً افراد باهوش و روشنفکر را نه تنها قانع نمی‌کرد بلکه متنفر می‌ساخت و بر ضد مکتب الهی برمی‌انگیخت<ref>فاطمی، رضا، مقاله مروری بر تاریخچه سکولاریسم، نشریه عاشورا، ۱۳۷۷آبان.</ref>


۱۱٬۸۷۷

ویرایش