وکیل‌ نبودن پیامبر(ص) بر مردم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
در برخی آیات به رسول خدا(ص) اعلام می‌شود از شرک مشرکان و اینکه می‌بیند زحماتش برای هدایت آنان به جایی نمی‌رسد اندوهناک نشود؛ چون هدایت و ضلالت آنها به مشیت خداوند بستگی دارد و آنها اگر تو را به‌تنگ آورده‌اند خدا را نمی‌توانند به‌تنگ آورند.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۳۱.</ref>
در برخی آیات به رسول خدا(ص) اعلام می‌شود از شرک مشرکان و اینکه می‌بیند زحماتش برای هدایت آنان به جایی نمی‌رسد اندوهناک نشود؛ چون هدایت و ضلالت آنها به مشیت خداوند بستگی دارد و آنها اگر تو را به‌تنگ آورده‌اند خدا را نمی‌توانند به‌تنگ آورند.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص۴۳۱.</ref>


پیامبر(ص) وظیفه ندارد که مردم را به پذیرش حق مجبور کند، زیرا اجبار در پذیرش ایمان معنی ندارد. و اگر مردم اسلام را نپذیرفتند پیامبر نمی‌تواند آنها را از مجازات الهی حفظ کند، بلکه وظیفه او دعوت و تبلیغ است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۰۰.</ref> وظیفه پیامبر(ص) یادآوری، روشنگری، ابلاغ پیام‌های الهی و نشان‌دادن راه است و این مردم‌اند که خود باید تصمیم بگیرند و راه راست را انتخاب کنند. پیامبر(ص) از جانب خدا بر مردم مسلّط نشده تا با زور، ایمان را بر آنان تحمیل کند. مأموریت پیامبران الهی، تبیین عقیده است، نه تحمیل عقیده.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه عقاید اسلامی، ج۱، ص۱۴۴.</ref>
پیامبر(ص) وظیفه ندارد که مردم را به پذیرش حق مجبور کند، زیرا اجبار در پذیرش ایمان معنی ندارد. اگر مردم اسلام را نپذیرفتند، پیامبر(ص) نمی‌تواند آنها را از مجازات الهی حفظ کند، بلکه وظیفه او دعوت و تبلیغ است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۴۰۰.</ref> وظیفه پیامبر(ص) یادآوری، روشنگری، ابلاغ پیام‌های الهی و نشان‌دادن راه راست است و این مردم‌اند که خود باید تصمیم بگیرند و راه راست را انتخاب کنند. پیامبر(ص) از جانب خدا بر مردم مسلّط نشده تا با زور ایمان را بر آنان تحمیل کند. مأموریت پیامبران الهی(ع) تبیین عقیده است، نه تحمیل عقیده.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه عقاید اسلامی، ج۱، ص۱۴۴.</ref>


برخی مفسران اعتقاد دارند آیاتی که وکالت و جباریت و تسلط پیامبر(ص) بر مردم را نفی می‌کند، توسط آیات قتال نسخ شده است.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص: ۳۲۵؛ و نیز: میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۳، ص: ۳۸۴. و نیز: ملا فتح‌الله کاشانی، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۳، ص: ۴۰۸.</ref>
برخی مفسران اعتقاد دارند آیاتی که وکالت و جباریّت و تسلط پیامبر(ص) بر مردم را نفی می‌کند با آیات قتال نسخ شده است.<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص: ۳۲۵؛ و نیز: میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۳، ص: ۳۸۴. و نیز: ملا فتح‌الله کاشانی، منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، ج۳، ص: ۴۰۸.</ref>


== رساندن پیام ==
== رساندن پیام ==
قرآن بارها اعلام می‌دارد که آنچه بر عهده پیامبر است تنها ابلاغِ پیام و تبلیغ است.<ref>سوره آل عمران آیه ۲۰. سوره نحل آیه ۸۲ و ۳۵. سوره عنکبوت آیه ۱۸. سوره تغابن آیه ۱۲، سوره مائده ۹۲ و ۹۹.</ref> این آیات، جدال با مشرکان را نهی می‌کند و مسئولیت پیامبر را جز تبلیغ و ترویج دین نمی‌داند.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص: ۱۹۲.</ref> کار پیامبران، دعوت و تبلیغ است، نه اجبار مردم به ایمان‏.<ref>قرائتی محسن، تفسیر نور، ج۴، ص: ۵۱۸. و نیز: طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۱۹، ص: ۳۱.</ref>وظیفه پیامبران رسانیدن اوامر و نواهی خداوند است، امّا عمل مردم بر طبق آن، به هیچ‌روی جزء وظایف آنان نمی‌باشد و این معنا در بسیاری از آیات آمده است.<ref>مغنیه، ترجمه تفسیر کاشف، ج۴، ص: ۷۹۲.</ref>
قرآن بارها اعلام می‌دارد که آنچه بر عهدهٔ پیامبر(ص) است تنها ابلاغِ پیام و تبلیغ است.<ref>سوره آل عمران آیه ۲۰. سوره نحل آیه ۸۲ و ۳۵. سوره عنکبوت آیه ۱۸. سوره تغابن آیه ۱۲، سوره مائده ۹۲ و ۹۹.</ref> در این آیات، جدال با مشرکان نهی شده و مسئولیت پیامبر(ص) فقط تبلیغ و ترویج دین دانسته شده است.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص: ۱۹۲.</ref> کار پیامبران، دعوت و تبلیغ است، نه اجبار مردم به ایمان‏.<ref>قرائتی محسن، تفسیر نور، ج۴، ص: ۵۱۸. و نیز: طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۱۹، ص: ۳۱.</ref>وظیفه پیامبران رسانیدن اوامر و نواهی خداوند است، امّا عمل مردم بر طبق آن به هیچ‌روی جزء وظایف آنان نیست و این معنا در بسیاری از آیات آمده است.<ref>مغنیه، محمدجواد، ترجمه تفسیر کاشف، ج۴، ص: ۷۹۲.</ref>


[[علامه طباطبایی]] ذیل آیه {{قرآن|فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ|ترجمه=آیا پیامبران را جز تبلیغ روشنگر وظیفه دیگری است؟|سوره=نحل|آیه=۳۵}} بلاغ مبین را شرح می‌دهد که تنها وظیفه فرستادگان خدا ابلاغ مبین و ابلاغ آشکار است. وظیفه آنان این نیست که مردم را مجبور به قبول دعوت خود کنند، یا اراده تکوینی خدا را از بین ببرند و به‌طور قهر و جبر، از کفر به ایمان و از معاصی به اطاعت بکشانند.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص: ۳۵۲.</ref>
[[علامه طباطبایی|سید محمدحسین طباطبایی]]، مفسر بزرگ معاصر، ذیل آیه {{قرآن|فَهَلْ عَلَی الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ|ترجمه=آیا پیامبران را جز تبلیغ روشنگر وظیفه دیگری است؟|سوره=نحل|آیه=۳۵}} مفهوم بلاغ مبین را این می‌داند که تنها وظیفه فرستادگان خدا ابلاغ مبین و ابلاغ آشکار است. وظیفه آنان این نیست که مردم را مجبور به قبول دعوت خود کنند، یا ارادهٔ تکوینی خدا را از بین ببرند و به‌طور قهر و جبر از کفر به ایمان و از عصیان به اطاعت بکشانند.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص: ۳۵۲.</ref>


در قرآن بارها تصریح شده است که پیامبر(ص) و پیامبران تنها مژده‌دهنده (بشیر) و بیم‌دهنده (نذیر و منذر) و پند دهنده (مذکِّر) هستند.<ref>سوره مائده آیه ۱۹. سوره اعراف آیه ۱۸۸ و ۱۸۴. سوره هود آیه ۲ و ۱۲ و ۲۵. سوره بقره آیه ۱۱۹. سوره سبأ آیه ۲۴ و ۳۴ و ۴۴ و ۴۶. سوره فاطر آیه و ۲۳ و ۴۲ و ۲۴. سوره فصلت آیه ۴. سوره حج آیه ۴۹. سوره شعراء آیه ۱۱۵. سوره قصص آیه ۴۶. سوره عنکبوت آیه ۵۰. سوره سجده آیه ۳. سوره ص آیه ۷۰. سوره زخرف آیه ۲۳. سوره احقاف آیه ۹. سوره ذاریات آیه ۵۰ و ۵۱. سوره نجم آیه ۵۶. سوره ملک آیه ۸ و ۹ و ۱۷ و ۲۶. سوره نوح آیه ۲. سوره رعد آیه ۷. سوره ص آیه ۴ و ۶۵. سوره ق آیه ۲. سوره نازعات آیه ۴۵. سوره اسراء آیه ۱۰۵. سوره فرقان آیه ۵۶. سوره احزاب آیه ۴۵. سوره فتح آیه ۸. سوره صف آیه ۶. سوره غاشیه آیه ۲۱ و …</ref> مفسران گفته‌اند آنچه بر خداوند است، فرستادن پیامبری معصوم با منطق حقّ همراه با بشارت و انذار است. و مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حقّ را می‌پذیرند یا سرسختانه لجاجت می‌کنند.<ref>قرائتی محسن، تفسیر نور، ج۱، ص: ۱۹۱</ref>
در قرآن بارها تصریح شده است که پیامبر(ص) و پیامبران(ع) تنها مژده‌دهنده (بشیر) و بیم‌دهنده (نذیر و منذر) و پند دهنده (مذکِّر) هستند.<ref>سوره مائده آیه ۱۹. سوره اعراف آیه ۱۸۸ و ۱۸۴. سوره هود آیه ۲ و ۱۲ و ۲۵. سوره بقره آیه ۱۱۹. سوره سبأ آیه ۲۴ و ۳۴ و ۴۴ و ۴۶. سوره فاطر آیه و ۲۳ و ۴۲ و ۲۴. سوره فصلت آیه ۴. سوره حج آیه ۴۹. سوره شعراء آیه ۱۱۵. سوره قصص آیه ۴۶. سوره عنکبوت آیه ۵۰. سوره سجده آیه ۳. سوره ص آیه ۷۰. سوره زخرف آیه ۲۳. سوره احقاف آیه ۹. سوره ذاریات آیه ۵۰ و ۵۱. سوره نجم آیه ۵۶. سوره ملک آیه ۸ و ۹ و ۱۷ و ۲۶. سوره نوح آیه ۲. سوره رعد آیه ۷. سوره ص آیه ۴ و ۶۵. سوره ق آیه ۲. سوره نازعات آیه ۴۵. سوره اسراء آیه ۱۰۵. سوره فرقان آیه ۵۶. سوره احزاب آیه ۴۵. سوره فتح آیه ۸. سوره صف آیه ۶. سوره غاشیه آیه ۲۱ و …</ref> مفسران گفته‌اند آنچه بر خداوند است فرستادن پیامبری معصوم، با منطق حقّ و همراه با بشارت و انذار است. و مردم خودشان هستند که آزادانه یا راه حقّ را می‌پذیرند یا سرسختانه لجاجت می‌کنند.<ref>قرائتی محسن، تفسیر نور، ج۱، ص: ۱۹۱</ref>


[[فخرالدین رازی]] در تفسیر آیه ۱۲۵ [[سوره نحل]] می‌گوید که خداوند فرستادهٔ خویش را فرمان داد تا مردم را به یکی از این سه روش: حکمت، موعظهٔ حسنه و جدال احسن، به دین خود دعوت نماید.<ref>غلامرضا اعوانی، مدخل جدل، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۴۶۰.</ref>
[[فخرالدین رازی]]، مفسر بزرگ قرن ششم قمری، در تفسیر آیهٔ ۱۲۵ [[سوره نحل|سورهٔ نحل]] می‌گوید که خداوند فرستادهٔ خویش را فرمان داد تا مردم را به یکی از این سه روش: حکمت، موعظهٔ حسنه و جدال احسن، به دین خود دعوت نماید.<ref>غلامرضا اعوانی، مدخل جدل، دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۴۶۰.</ref>


== عدم تسلط پیامبر(ص) بر مردم ==
== عدم تسلط پیامبر(ص) بر مردم ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[علامه شعرانی]] در شرح مضمون آزادی و اختیار انسان گفته است خداوند انسان را مختار آفرید تا خود اختیار نیک یا بد را داشته باشد. اما گاهی جبّاری خود را مصلح و دلسوز مردم می‌داند و بهانه می‌آورد که آنها را به مصالح آنها اجبار می‌کند. اما هیچ مصلحتی بالاتر از دین خدا نیست و خدا آنها را مجبور نکرد. و مصلحت هرچند هم عظیم باشد، اختیار داشتن مردم از آن عظیم‌تر است و اگر تمام نعمت‌های جهان را برای انسان فراهم آورند و او را در زندان کنند، چون برخلاف طبع اوست، بر او دشوار باشد.<ref>شعرانی، ابوالحسن‏، پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی، ج۳، ص: ۱۳۵۰، محقق: غیاثی کرمانی، محمدرضا</ref>
[[علامه شعرانی]] در شرح مضمون آزادی و اختیار انسان گفته است خداوند انسان را مختار آفرید تا خود اختیار نیک یا بد را داشته باشد. اما گاهی جبّاری خود را مصلح و دلسوز مردم می‌داند و بهانه می‌آورد که آنها را به مصالح آنها اجبار می‌کند. اما هیچ مصلحتی بالاتر از دین خدا نیست و خدا آنها را مجبور نکرد. و مصلحت هرچند هم عظیم باشد، اختیار داشتن مردم از آن عظیم‌تر است و اگر تمام نعمت‌های جهان را برای انسان فراهم آورند و او را در زندان کنند، چون برخلاف طبع اوست، بر او دشوار باشد.<ref>شعرانی، ابوالحسن‏، پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی، ج۳، ص: ۱۳۵۰، محقق: غیاثی کرمانی، محمدرضا</ref>


{{جعبه نقل‌قول|علامه شعرانی: اجبار هرچند بر امر نیک باشد، اختیار از آن بهتر است.<ref>شعرانی، ابوالحسن‏، پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی، ج۳، ص: ۱۳۵۰، محقق: غیاثی کرمانی، محمدرضا</ref>}}
{{جعبه نقل‌قول|علامه شعرانی: اجبار، هرچند بر امر نیک باشد، اختیار از آن بهتر است.<ref>شعرانی، ابوالحسن‏، پژوهش‌های قرآنی علامه شعرانی، ج۳، ص: ۱۳۵۰، محقق: غیاثی کرمانی، محمدرضا</ref>}}


از کلماتی که معنای تسلط را در قرآن می‌دهد مُصیطر است که از پیامبر نفی شده است.<ref>سوره غاشیه آیه ۲۲.</ref> در مفهوم مصیطر گفته‌اند مسلّط بر غیر است به قهر و غلبه.<ref>طبرسی، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه بیستونی، محمد، ج۲۷، ص۳۷.</ref>مفسران گفته‌اند پیامبر باید تنها مردم را تذکر دهد که وظیفه او تنها تذکر دادن است، او دست زور به آنها ندارد. و پس از اِعراض و کفر آنها، باید منتظر عذاب آنها بماند.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۶۰.</ref>رسول خدا(ص)، حاکم و مصیطر بر مردم نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۹۲.</ref>
از کلماتی که معنای تسلط را در قرآن می‌دهد مُصیطر است که از پیامبر نفی شده است.<ref>سوره غاشیه آیه ۲۲.</ref> در مفهوم مصیطر گفته‌اند مسلّط بر غیر است به قهر و غلبه.<ref>طبرسی، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه بیستونی، محمد، ج۲۷، ص۳۷.</ref>مفسران گفته‌اند پیامبر باید تنها مردم را تذکر دهد که وظیفه او تنها تذکر دادن است، او دست زور به آنها ندارد. و پس از اِعراض و کفر آنها، باید منتظر عذاب آنها بماند.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۶۰.</ref>رسول خدا(ص)، حاکم و مصیطر بر مردم نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۹۲.</ref>
۶٬۸۵۳

ویرایش