لیبرالیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
لیبرالیسم را توضیح دهید
لیبرالیسم را توضیح دهید
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}لیبرالیسم یا آزادی‌خواهی از مهمترین و شایع‌ترین مکاتب فکری بشر در عصر امروز است که در وجوه فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی نظریاتی دارد و اصل و بنیان خود را بر تعقل و آزادی و فرد گذاشته است. از مهمترین عناصر آموزه لیبرالیسم، پذیرش حوزه خصوصی، برابری، مدارا، پلورالیسم معرفتی، دولت محدود و حداقلی، حاکمیت عقل و قانون و تقدم فرد بر اجتماع است.
{{پاسخ}}لیبرالیسم یا آزادی‌خواهی از مهمترین و شایع‌ترین مکاتب فکری بشر در عصر امروز است که در وجوه فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و اجتماعی نظریاتی دارد و اصل و بنیان خود را بر تعقل و آزادی و فرد گذاشته است. از مهمترین عناصر آموزه لیبرالیسم، پذیرش حوزه خصوصی، برابری، مدارا، [[پلورالیسم]] معرفتی، دولت محدود و حداقلی، حاکمیت عقل و قانون و تقدم فرد بر اجتماع است.


== معنا و مفهوم لیبرالیسم ==
== معنا و مفهوم لیبرالیسم ==
خط ۱۴: خط ۱۴:


== دیدگاه‌های لیبرالیسم ==
== دیدگاه‌های لیبرالیسم ==
'''دیدگاه فلسفی:''' عقل‌گرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزه‌های لیبرالیسم از آن نشأت می‌گیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد می‌داند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار می‌نهد. از جمله سنت و حکومت و اجتماع. فرد می‌بایست بتواند هرطور که می‌خواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمی‌بایست به آزادی او خدشه وارد کند.
'''دیدگاه فلسفی:''' عقل‌گرایی و فردگرایی از عناصر فلسفی لیبرالیسم است که بیشتر آموزه‌های لیبرالیسم از آن نشأت می‌گیرد. لیبرالیسم فرد را آزاد می‌داند و هرچه که در مقابل این آزادی باشد را کنار می‌نهد. از جمله [[سنت]] و حکومت و اجتماع. فرد می‌بایست بتواند هرطور که می‌خواهد زندگی کند و حوزه عمومی و دیگر نهادهای اجتماعی و عرفی نمی‌بایست به آزادی او خدشه وارد کند.


در باب لیبرالیسم فلسفی گفته شده: «اندیشه‌ای که معتقد است انسان مستقل از وحی و آزاد از مرجعیت دینی می‌تواند فلسفه، اقتصاد، دولت و… داشته باشد. از این رو می‌توان گفت که: «اندیشه فلسفی قرن هفدهم، آشکار کرد که فکر بشر خود را از نیروهای مذهبی کاملاً آزاد ساخته است. فلسفه جدید قبل از هر چیز غیر الهی و بر اساس عقل قرار داشت… و مجموعه کوششهای فلسفه جدید در قرن هفدهم در راه آزاد کردن به کار رفت… فلسفه جدید به شدت بر اساس تک روی و اصالت فردی قرار داشت.»<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>
در باب لیبرالیسم فلسفی گفته شده: «اندیشه‌ای که معتقد است انسان مستقل از وحی و آزاد از مرجعیت دینی می‌تواند فلسفه، اقتصاد، دولت و… داشته باشد. از این رو می‌توان گفت که: «اندیشه فلسفی قرن هفدهم، آشکار کرد که فکر بشر خود را از نیروهای مذهبی کاملاً آزاد ساخته است. فلسفه جدید قبل از هر چیز غیر الهی و بر اساس عقل قرار داشت… و مجموعه کوششهای فلسفه جدید در قرن هفدهم در راه آزاد کردن به کار رفت… فلسفه جدید به شدت بر اساس تک روی و اصالت فردی قرار داشت.»<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>


'''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی آدام اسمیت، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریهٔ لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیدهٔ آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کنندهٔ آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیدهٔ آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان می‌انجامد. نظریهٔ آدام اسمیت دربارهٔ «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه می‌کرد که به انسان‌ها اجازه می‌داد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref>
'''دیدگاه اقتصادی:''' اقتصاددانان آزادیخواه (لیبرال) انگلیسی، به پیشوایی [[آدام اسمیت]]، پر نفوذترین گروهی بودند که نظریهٔ لیبرالیسم اقتصادی را شکل دادند. به عقیدهٔ آنها، مکانیسم خودکارِ بازار اقتصادی که قانون عرضه و تقاضا اداره کنندهٔ آنست بهترین ضامن درستی و پیشرفت کار اقتصاد است و هیچ دستی، چه دست انحصارهای خصوصی چه دست دولت، نباید در کار آن وارد شود. به عقیدهٔ آنها، مشارکت داوطلبانه افراد و همکاری آنها با یکدیگر بر اساس مکانیسم بازار آزاد به تأمین سود همگان می‌انجامد. نظریهٔ آدام اسمیت دربارهٔ «سیستم ساده و بارزِ آزادی طبیعی» نه تنها یک سیستم آزاد و غیر شخصی بلکه سیستمی عرضه می‌کرد که به انسان‌ها اجازه می‌داد نیروهای خود را به سود خود و دیگران به کار اندازند.<ref>داریوش آشوری، دانشنامه سیاسی، ص ۲۸۳</ref>


برخی لیبرالیسم را در پیوند با بورژوازی می‌دانند.<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> و اعتقاد دارند لیبرالیسم اقتصادی منشأ دیگر وجوه آن است: «کسانی که بحث آزادی را مطرح نمودند بورژواها بودند. آزادی مطرح شده از جانب آنها، در ابتدا آزادی اقتصادی بود و در پی آن نظامهای سیاسی را نیز متحول نمودند. و به همین جهت اغلب یا تمام انقلابهای سیاسی، انقلابهای بورژوایی بود که نظام دولتی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی را بنیان نهادند و بر آزادی عقد قرارداد، آزادی حرفه و پیشه، آزادی انتخاب محل سکونت و تضمین مالکیت خصوصی استوار بود. روشن است که مقصود از این آزادی‌ها، آزادی‌های فردی بود؛ چون بورژواها این آزادی‌ها را در مقابل گروه و طبقه فئودال و اشراف مطرح می‌کردند و مجبور بودند در مقابل آنها بر فردگرایی افراطی تأکید ورزند.»<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>
برخی لیبرالیسم را در پیوند با [[بورژوازی]] می‌دانند.<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref> و اعتقاد دارند لیبرالیسم اقتصادی منشأ دیگر وجوه آن است: «کسانی که بحث آزادی را مطرح نمودند بورژواها بودند. آزادی مطرح شده از جانب آنها، در ابتدا آزادی اقتصادی بود و در پی آن نظامهای سیاسی را نیز متحول نمودند. و به همین جهت اغلب یا تمام انقلابهای سیاسی، انقلابهای بورژوایی بود که نظام دولتی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی را بنیان نهادند و بر آزادی عقد قرارداد، آزادی حرفه و پیشه، آزادی انتخاب محل سکونت و تضمین مالکیت خصوصی استوار بود. روشن است که مقصود از این آزادی‌ها، آزادی‌های فردی بود؛ چون بورژواها این آزادی‌ها را در مقابل گروه و طبقه فئودال و اشراف مطرح می‌کردند و مجبور بودند در مقابل آنها بر فردگرایی افراطی تأکید ورزند.»<ref>تاریخ شکل‌گیری لیبرالیسم، رواق اندیشه 1383 شماره ۳۲، مهدی مشکی</ref>


'''دیدگاه سیاسی و دینی:''' لیبرالیسم در آغاز جنبشی ضد کلیسا و ضد استبداد بود. لیبرالیسم می‌کوشد با کوچک کردن و محدود کردن دولت و قدرت سیاسی، خطر استبداد را از جامعه دور کند. آزادی سیاسی و دینی، حکومت قانون و حقوق سیاسی از مفاهیمی هستند که این مکتب آنها را اهداف خود می‌داند.
'''دیدگاه سیاسی و دینی:''' لیبرالیسم در آغاز جنبشی ضد کلیسا و ضد استبداد بود. لیبرالیسم می‌کوشد با کوچک کردن و محدود کردن دولت و قدرت سیاسی، خطر استبداد را از جامعه دور کند. آزادی سیاسی و دینی، حکومت قانون و حقوق سیاسی از مفاهیمی هستند که این مکتب آنها را اهداف خود می‌داند.
۱۵٬۲۵۶

ویرایش