«زنانی که مهرشان را ادا کرده‌ای» در آیه ۵۰ سوره احزاب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
طبق آیه ۵۰ سوره احزاب که در مورد زنان پیامبر است، منظور از «زنانی که مهرشان را ادا کرده‌ای» کدام زنانند؟
طبق آیه ۵۰ سوره احزاب که در مورد زنان پیامبر است، منظور از «زنانی که مهرشان را ادا کرده‌ای» کدام زنانند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}«زنانی که مهرشان را ادا کرده‌ای»، در آیه ۵۰ [[سوره احزاب]] خطاب به پیامبر(ص) است که اشاره به یک نوع از ادای [[مهریه]] توسط مرد است. زوج، مهریه را یا نقدا همان اول ازدواج ادا می‌کند که اشاره به همین موضوع دارد یا بر ذمه او می‌ماند. در زمان پیامبر(ص) اگر ازدواج با غیرخویشاوندان و یا غریبه بود، مهریه را همان آغاز پرداخت می‌کردند که قرآن آن را حلال دانسته است.


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۱۳: خط ۱۲:
}}
}}


== انواع ازدواج در اسلام ==
== زنانی که مهرشان را ادا کرده‌ای ==
در اسلام سه نوع ازدواج وجود دارد: ۱ـ ازدواج با مهریه (خواه دایم یا موقت) که در آن پرداخت مهریه بر شوهر واجب است. ۲ـ از طریق مالک شدن کنیز. ۳ـ بدون مهریه که زنی خود را به مرد ببخشد.
 
نوع اول و دوم برای عموم مردم است، ولی نوع سوم مخصوص پیامبر(ص) می‌باشد، و برای افراد دیگر جایز نیست.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن، تهران، یازدهم، ۱۳۸۳، ج۹، ص۳۸۴.</ref>
 
در ازدواج نوع اول که بین مسلمانان رایج است، پرداخت مهریه واجب می‌باشد که در عربی به آن صداق گفته می‌شود، و علت نام گذاری آن به صداق این است که نشانه صداقت مرد در ابراز علاقه و محبّت است.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج۶، ص۲۱۴.</ref>
 
واجب بودن پرداخت مهریه بر دو نوع است: ۱ـ پرداخت مهریه در اول ازدواج. ۲ـ شوهر مهریه را ملتزم شود و آن را به ذمّه بگیرد که البته این با توافق طرفین انجام می‌گیرد.<ref>مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، اول، ۱۳۷۴، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref>
واجب بودن پرداخت مهریه بر دو نوع است: ۱ـ پرداخت مهریه در اول ازدواج. ۲ـ شوهر مهریه را ملتزم شود و آن را به ذمّه بگیرد که البته این با توافق طرفین انجام می‌گیرد.<ref>مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، اول، ۱۳۷۴، ج۱۷، ص۲۷۶.</ref>


۱۵٬۳۰۹

ویرایش