پیش نویس:معارف الفاظ قرآن/وحیانی بودن الفاض قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پیش نویس|تکمیل}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است و یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می باشد؟
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می‌باشد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}الفاظ [[قرآن]] نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. [[تحدی قرآن|تحدی]] در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می‌تواند دلیل بر این مدعا باشد.{{درگاه|قرآن}}
{{درگاه|قرآن}}
دلايلي دلالت دارد كه الفاظ قرآن نيز از طرف خداست و رسول خدا دخالتی حتی در الفاظ قرآن هم ندارد.


'''1ـ تحدي قرآن'''
== دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند ==


قرآن كريم معجزه پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد - صلي الله عليه و آله وسلم-  است كه آخرين پيامبر الهي مي‌باشد و بايد معجزه ايشان تا قيامت باقي بماند، به همين خاطر خداوند آن را به صورتي قرار داد تا ابد باقي بماند به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيله ي اثباتي به شمار مي‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آورده‌اند. معجزه بايد به گونه‌اي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آنچه ارايه شده به درستي نشانه عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است و انبياء كارهايي انجام دادند كه از توان ماهرترين كارشناسان آن دوره بيرون بوده تا اينكه به خوبي اين تشخيص صورت گيرد. از همين رو بزرگ ترين و مهم ترين معجزه اسلام ، قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد، آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نمي‌تواند ساخته بشر باشد كه اين گونه آنان را در مقابل تحدّي و هم‌آوردي ناتوان ساخته است.[1] قرآن مكرراً ناباوران را به مبارزه و ‌هم‌آوردي خوانده مي‌فرمايد: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا[2]» اگر باور نداريد كه اين قرآن سخن خداست و گمان مي‌بريد ساخته و پرداخته دست بشر است، سخن دانان  و سخن‌وران خود را وا داريد تا سخني هم چون قرآن، زيبا و شيوا، محكم و استوار بسازند و ارائه دهند، ولي هرگز چنين اقدامي نتوانيد كرد.
=== ۱. تحدی قرآن ===
قرآن کریم [[معجزه]] پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی می‌باشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شک معجزه برای پیامبران وسیله اثباتی به شمار می‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گیرد و گواه باشد که از جهان غیب پیام آورده‌اند. معجزه باید به گونه‌ای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. از همین رو بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد؛ لذا قرآن کریم آنان را به تحدّی و هم‌آوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=345}}</ref> تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می‌شود.<ref>{{پک|1=طباطبایی|2=1352|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=201|ج=13}}</ref>


هم‌آورد خواستن قرآن فراگير است و همه جهانيان را شامل مي‌شود و دامنه آن براي هميشه گسترده است.
=== ۲ـ آیات قرآن ===
در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ [[سوره نحل]]، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره اسراء، آیه ۶ سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌های تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی را تغییر نمی‌دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم می‌کند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم می‌نمود. به علاوه از قرآن صریحاً به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی‌دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref>


قرآن در چند مرحله تحدّي و هم‌آورد خواستن خود را مطرح كرده است:
علاوه بر این در برخی آیات همانند{{قرآن|وَإِذَا تُتْلَیٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَیٰ إِلَیَّ ۖ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ|ترجمه=و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می‌گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می‌شود، پیروی نمی‌کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم.|سوره=یونس|آیه=۱۵}}، خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=244|ج=8}}</ref>


'''يک:''' بطور مطلق خواسته سخني همچون قرآن بياورند: «أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ. فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ.[3]»
=== ۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند ===
[[پیامبر اکرم(ص)]] تلاش می‌کرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار می‌کرد تا این‌که خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن». حفظ وحی نشان می‌دهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند می‌باشد.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=296|ج=25}}</ref>


'''دو:''' به اندازه ده سوره مانند قرآن بياورند: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[4]».
=== ۴ـ تفاوت قرآن و [[حدیث قدسی]] از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات ===
 
این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار می‌شود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکل‌گیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.<ref>{{پک|1=حسینی|2=1379|ک=پژوهش‌های قرآنی|ف=وحیانی بودن الفاظ قرآن}}</ref>
'''سه:'''  يك سوره مانند قرآن بياورند: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَه مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ[5]».
 
در نهايت مي‌فرمايد: «اگر تمام انس و جن گرد هم آيند و بخواهند همانند اين قرآن بياورند هرگز نتوانند، گرچه همگي همدست شوند».
 
باتوجه به معجزه بودن قرآن، آيا تاكنون مثل قرآن نياورده‌اند؟ به شهادت قطعي تاريخ، منكران قرآن و رسالت در مقام مبارزه بر آمدند، امّا نتوانستند كار از پيش ببرند و پس از آن‌كه در مبارزه علمي با قرآن شكست خوردند، دست به تيغ تهمت و شمشير جنگ بردند. و حتي در طول تاريخ نه تنها مشركين بلكه اهل كتاب با تمام قواي علمي و قدرت مادي و سياسي که داشتندبه مبارزه با اسلام و قرآن برخواستند گرچه در برخي از جهت‌ها موفق شدند، ولي در تحدي با قرآن عاجز ماندند. امروز نيز اگر دشمنان اسلام به زور متوسل مي‌شوند و از راه جنگ نظامي و يا تهاجم فرهنگي به مبارزه با اسلام مي‌پردازند؛ براي اين است كه در مبارزه علمي و منطقي با قرآن شكست خورده‌اند. اكنون نيز هيچ فرد يا گروهي نمي‌تواند سوره‌اي مانند كوچك ترين سوره قرآن بياورد.[6] بنابراين عبارات و الفاظ قرآن همچون معاني آن از سوي خداوند وحي شده و پيامبر هيچ‌گونه نقش و دخالتي در آن نداشته است.
 
'''2ـ آيات قرآن'''
 
از قرآن كريم استفاده مي‌شود كه الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن، از آن خداست. مانند آياتي كه واژه‌هاي قرائت و تلاوت و ترتيل را به كار برده است[7] كه از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو كردن سخنان ديگران را مي‌رساند كه الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت مي‌كند و از خود چيزي مايه نمي‌گذارد؛ قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم مي‌كند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مي‌نمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است.[8] مانند: «وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ[9]» اگر يكي از مشركان به تو پناه آورد، پناه ده تا كلام خدا را بشنود.
 
ازسوي ديگرخداوندمتعال مي‌فرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[10]» اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني مي‌تواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد.
 
3 '''ـ پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم-'''
 
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم-  تلاش مي‌كرد كه آيات وحي شده را حفظ كند به همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار مي‌كرد تا اين‌كه خداوند او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن»[11] حفظ وحي نشان مي‌دهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند مي‌باشد.
 
'''4ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوه تركيب كلمات'''
 
اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار مي‌شود، بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر-صلي الله عليه و آله وسلم- در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.[12]
----'''[1] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، قم، مؤسسة فرهنگي تمهيد، 1380، ص 345.'''
 
'''[2] . اسراء/88  .'''
 
'''[3] . طور / 34 – 33.'''
 
'''[4] . هود / 13.'''
 
'''[5] . يونس / 38 ؛ بقره /  23 .'''
 
'''[6] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، قم، اسراء، 1378، ج 1، ص 176.'''
 
'''[7] . رک:  نحل/ 98 ؛ اسراء/  45 و 106؛ اعلي/ 6 ؛جمعه/  2؛ كهف/ 27 .'''
 
'''[8] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 57.'''
 
'''[9] . توبه / 6.'''
 
'''[10]  . يونس / 15.'''
 
'''[11]  . قيامت /18 – 16 .'''
 
'''[12] . حسيني، موسي، مجله پژوهشهاي قرآني، وحياني بودن الفاظ قرآن، سال ششم، شماره 22 و 21، ص 233 .'''


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۶۵: خط ۲۵:


== منابع ==
== منابع ==
* {{تکمیل مقاله
* {{یادکرد کتاب|عنوان=علوم قرآنی|سال=1380|پیوند=|نام=محمد هادی|نام خانوادگی=معرفت|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة فرهنگی تمهید|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
| شناسه = -
* {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1352|پیوند=|نام=محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}
| تیترها = -
* {{یادکرد کتاب|عنوان= المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر|سال=1414|پیوند=|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=فیومی|پیوند نویسنده=|ناشر=موسسه دار الهجرة|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
| ویرایش = شد
* {{یادکرد کتاب|عنوان= التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏|سال=1368|پیوند=|نام=حسن|نام خانوادگی=مصطفوی|پیوند نویسنده=|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
| لینک‌دهی = شد
* {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمدرضا آشتیانی|مترجم=}}
| ناوبری =
* {{یادکرد ژورنال|نام۱=موسی|نام خانوادگی۱=حسینی|دوره=ششم|شماره=21 و 22|صفحات=233|عنوان=وحیانی بودن الفاظ قرآن|تاریخ=1379|ژورنال=پژوهش‌های قرآنی|پیوند=}}
| نمایه =
{{شاخه
| تغییر مسیر =
| شاخه اصلی =قرآن
| ارجاعات =
| شاخه فرعی۱ =
| بازبینی نویسنده =
| شاخه فرعی۲ =
| بازبینی = شد
| شاخه فرعی۳ =
| تکمیل =
}}{{تکمیل مقاله
| اولویت = ج
| شناسه = -
| کیفیت = ب
| تیترها = -
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =شد
| تکمیل =
| اولویت = ج
| کیفیت = ب
}} {{پایان متن}}
}} {{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۷:۱۲

سؤال

آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می‌باشد؟

الفاظ قرآن نیز همانند معانی و محتوای آن از جانب خداوند نازل شده است. تحدی در قرآن، دلالت برخی آیات قرآن، وعده حفظ وحی توسط خداوند و تفاوت آیات قرآن و حدیث قدسی می‌تواند دلیل بر این مدعا باشد.

درگاه‌ها
درگاه قرآن.png


دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند

۱. تحدی قرآن

قرآن کریم معجزه پیامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرین پیامبر الهی می‌باشد و باید معجزه ایشان تا قیامت باقی بماند. به همین خاطر خداوند قرآن را به صورتی قرار داده است تا ابد باقی بماند و به صورت معجزه برای همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شک معجزه برای پیامبران وسیله اثباتی به شمار می‌رود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گیرد و گواه باشد که از جهان غیب پیام آورده‌اند. معجزه باید به گونه‌ای انجام گیرد که کارشناسان به خوبی تشخیص دهند که آن چه ارائه شده به درستی نشانه عالم غیب و بیرون از توان بشریّت است. از همین رو بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معجزه اسلام قرآن است که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبی تشخیص دادند که این سخن نمی‌تواند ساخته بشر باشد؛ لذا قرآن کریم آنان را به تحدّی و هم‌آوردی دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.[۱] تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می‌شود.[۲]

۲ـ آیات قرآن

در برخی آیات قرآن همانند آیه ۹۸ سوره نحل، آیه ۴۵ و ۱۰۶ سوره اسراء، آیه ۶ سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژه‌های تلاوت، قرائت و ترتیل استفاده شده است.[۳] تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است؛ لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو کردن سخنان دیگران است؛ یعنی الفاظ و معانی هر دو از دیگری باشد و بازگو کننده، آن را صرفاً تلاوت می‌کند و از خود چیزی را تغییر نمی‌دهد.[۴][۵] قرائت در مقابل تکلّم است، قرائت حکایت نثری است که الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظیم شده است و تکلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتی که خود تنظیم می‌کند. و هرگز در جایی نیامده که پیامبر قرآن را تکلم می‌نمود. به علاوه از قرآن صریحاً به عنوان «کلام الله» یاد شده است. مانند: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی‌دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.](توبه:6).[۶]

علاوه بر این در برخی آیات همانند﴿وَإِذَا تُتْلَیٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیْرِ هٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا یَکُونُ لِی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِی ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا یُوحَیٰ إِلَیَّ ۖ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ؛ و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانی که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، می‌گویند: قرآنی غیر این بیاور یا آن را [به آیاتی دیگر که خوش آیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحی می‌شود، پیروی نمی‌کنم؛ من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم.(یونس:۱۵)، خداوند اجازه و اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را از پیامبر اکرم(ص) سلب کرده است. این سلب اختیار، نشان دهنده آن است که الفاظ و عبارت قرآن نیز از جانب خدای متعال است.[۷]

۳ ـ حفظ وحی توسط خداوند

پیامبر اکرم(ص) تلاش می‌کرد که آیات وحی شده را حفظ کند به همین جهت، در آغاز نبوّت آیات را مرتب در حال وحی تکرار می‌کرد تا این‌که خداوند در آیه ۱۶ تا ۱۸ سوره قیامت او را از این کار نهی کرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله برای خواندن قرآن حرکت مده چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آن را خواندیم از خواندن ما پیروی کن». حفظ وحی نشان می‌دهد که الفاظ و کلمات در اختیار پیامبر نبوده بلکه الفاظ و کلمات از سوی خداوند می‌باشد.[۸]

۴ـ تفاوت قرآن و حدیث قدسی از لحاظ سبک و بیان و شیوه ترکیب کلمات

این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکار ناپذیر است و با اندک توجهی آشکار می‌شود، بهترین گواه بر عدم دخالت پیامبر اکرم(ص) در شکل‌گیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است.[۹]

پانویس

منابع

  • معرفت، محمد هادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: مؤسسة فرهنگی تمهید.
  • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
  • فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر. قم: موسسه دار الهجرة.
  • مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‏.
  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
  • حسینی، موسی (۱۳۷۹). «وحیانی بودن الفاظ قرآن». پژوهش‌های قرآنی. ششم (۲۱ و ۲۲): ۲۳۳.