تاریخچه خلقت انسان: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هاست' به 'ه است') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
خلقت [[حضرت آدم(ع)]] به عنوان اولین خلقت بشر نبوده است ولی این امر بدان معنی نیست که خلقتهای پیشین هم از لحاظ فیزیکی و جسمانی و هم از نظر روحی و روانی همانند آدم و فرزندان او بودهاند بلکه باید گفت که آن موجودات در مرتبه پایینتری از خلقت بودهاند و در واقع حضرت آدم(ع) اولین فرد از نوع انسانی کنونی است. | خلقت [[حضرت آدم(ع)]] به عنوان اولین خلقت بشر نبوده است ولی این امر بدان معنی نیست که خلقتهای پیشین هم از لحاظ فیزیکی و جسمانی و هم از نظر روحی و روانی همانند آدم و فرزندان او بودهاند بلکه باید گفت که آن موجودات در مرتبه پایینتری از خلقت بودهاند و در واقع حضرت آدم(ع) اولین فرد از نوع انسانی کنونی است. | ||
==خلقت انسان در قرآن و احادیث== | ==خلقت انسان در قرآن و احادیث== | ||
* [[خداوند]] در [[سوره بقره]] پس از آن که [[ملائکه]] را از خلقت انسان به عنوان خلیفه الله بر روی زمین آگاه میکند با این گفتار ملائکه مواجه میشود که گفتند: {{قرآن| | * [[خداوند]] در [[سوره بقره]] پس از آن که [[ملائکه]] را از خلقت انسان به عنوان خلیفه الله بر روی زمین آگاه میکند با این گفتار ملائکه مواجه میشود که گفتند: {{قرآن|قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ|ترجمه=گفتند آیا میخواهی کسی را در روی زمین قرار دهی که فساد میکند و خون میریزد|سوره=بقره|آیه=۳۰}} بعضی از تفاسیر در بیان این گفتار ملائکه وجود خلقتهای مشابه را قبل از آدم(ع) مطرح مینمایند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، (بی تا) ج۱، ص۱۱۹.</ref> | ||
* جابر بن عبدالله انصاری از [[امام علی(ع)]] نقل میکند که چون از حضرت سؤال شد که آیا قبل از حضرت آدم(ع) کسی در زمین و آسمان خلق شده بود که عبادت خدا نماید؟ فرمود: آری، خداوند پس از خلق زمین و آسمان ملائکه را خلق نمود که بین طبقات آسمان در طیران و پرواز بوده و خدا را تقدیس میکردند. پس در روی زمین نیز جنیانی را خلق نمود که خلق آنها از خلق ملائکه پایینتر بود. پس خداوند خلقی پایینتر از جنیان نمود، خداوند موجوداتی را خلق نمود که روح و بدن داشتند ولی بال نداشتند، میخوردند و مینوشیدند اینان «نسناس»<ref>نسناس: میمون آدم نما، نوعی از بوزینه (فرهنگ عمید) اما از نظر اسلام نسناس نوع تکامل نیافته از انسانی بوده که قبل از حضرت آدم، که اولین انسان از نوع کنونی میباشد، بر روی زمین زندگی میکرده و این که برخی نسناس را میمون آدم نما تعبیر میکند تحت تأثیر نظریه تکامل انسان از میمون میباشد که مخالفت دیدگاه اسلام است..</ref> بودند ولی انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روی زمین سکونت داشتند تا اینکه دو گروه، یعنی نسناس و جنیان، عصیان خدا نمودند و به فساد و خونریزی پرداختند، و حتی خدا را منکر شدند.<ref>راوندی، قصص الانبیاء، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم: انتشارات الهادی، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸–۴۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ص۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref> بسیاری از تفاسیر به این روایت در تفسیر آیه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کردهاند.<ref>نگاه کنید به تفسیرعیاشی، نور الثقلین، تفسیر الصافی.</ref> | * جابر بن عبدالله انصاری از [[امام علی(ع)]] نقل میکند که چون از حضرت سؤال شد که آیا قبل از حضرت آدم(ع) کسی در زمین و آسمان خلق شده بود که عبادت خدا نماید؟ فرمود: آری، خداوند پس از خلق زمین و آسمان ملائکه را خلق نمود که بین طبقات آسمان در طیران و پرواز بوده و خدا را تقدیس میکردند. پس در روی زمین نیز جنیانی را خلق نمود که خلق آنها از خلق ملائکه پایینتر بود. پس خداوند خلقی پایینتر از جنیان نمود، خداوند موجوداتی را خلق نمود که روح و بدن داشتند ولی بال نداشتند، میخوردند و مینوشیدند اینان «نسناس»<ref>نسناس: میمون آدم نما، نوعی از بوزینه (فرهنگ عمید) اما از نظر اسلام نسناس نوع تکامل نیافته از انسانی بوده که قبل از حضرت آدم، که اولین انسان از نوع کنونی میباشد، بر روی زمین زندگی میکرده و این که برخی نسناس را میمون آدم نما تعبیر میکند تحت تأثیر نظریه تکامل انسان از میمون میباشد که مخالفت دیدگاه اسلام است..</ref> بودند ولی انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روی زمین سکونت داشتند تا اینکه دو گروه، یعنی نسناس و جنیان، عصیان خدا نمودند و به فساد و خونریزی پرداختند، و حتی خدا را منکر شدند.<ref>راوندی، قصص الانبیاء، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم: انتشارات الهادی، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸–۴۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ص۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref> بسیاری از تفاسیر به این روایت در تفسیر آیه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کردهاند.<ref>نگاه کنید به تفسیرعیاشی، نور الثقلین، تفسیر الصافی.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
* ابوحمزه ثمالی میگوید از [[امام سجاد(ع)]] شنیدم که میفرمود: «... آیا گمان میکنی که خداوند خلقی غیر از شما نداشته است، آری به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستی.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵.</ref> | * ابوحمزه ثمالی میگوید از [[امام سجاد(ع)]] شنیدم که میفرمود: «... آیا گمان میکنی که خداوند خلقی غیر از شما نداشته است، آری به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستی.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵.</ref> | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۲۷: | خط ۲۰: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی =تاریخ | | شاخه اصلی =تاریخ | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
خط ۴۱: | خط ۳۴: | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت =د | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۶
سؤال
در چند روزنامه و کتاب معتبر آمده است که فسیل و جای پای آدمی را که قدمت آن به ۵ میلیون سال قبل بر میگردد در غارهای چین کشف کردهاند، از طرفی در اکثر کتابهای معتبر دینی آمده است که خلقت حضرت آدم حدود ۷۰۰ هزار سال قبل بوده است اینها چگونه قابل جمع میباشند؟
خلقت حضرت آدم(ع) به عنوان اولین خلقت بشر نبوده است ولی این امر بدان معنی نیست که خلقتهای پیشین هم از لحاظ فیزیکی و جسمانی و هم از نظر روحی و روانی همانند آدم و فرزندان او بودهاند بلکه باید گفت که آن موجودات در مرتبه پایینتری از خلقت بودهاند و در واقع حضرت آدم(ع) اولین فرد از نوع انسانی کنونی است.
خلقت انسان در قرآن و احادیث
- خداوند در سوره بقره پس از آن که ملائکه را از خلقت انسان به عنوان خلیفه الله بر روی زمین آگاه میکند با این گفتار ملائکه مواجه میشود که گفتند: ﴿قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ؛ گفتند آیا میخواهی کسی را در روی زمین قرار دهی که فساد میکند و خون میریزد﴾(بقره:۳۰) بعضی از تفاسیر در بیان این گفتار ملائکه وجود خلقتهای مشابه را قبل از آدم(ع) مطرح مینمایند.[۱]
- جابر بن عبدالله انصاری از امام علی(ع) نقل میکند که چون از حضرت سؤال شد که آیا قبل از حضرت آدم(ع) کسی در زمین و آسمان خلق شده بود که عبادت خدا نماید؟ فرمود: آری، خداوند پس از خلق زمین و آسمان ملائکه را خلق نمود که بین طبقات آسمان در طیران و پرواز بوده و خدا را تقدیس میکردند. پس در روی زمین نیز جنیانی را خلق نمود که خلق آنها از خلق ملائکه پایینتر بود. پس خداوند خلقی پایینتر از جنیان نمود، خداوند موجوداتی را خلق نمود که روح و بدن داشتند ولی بال نداشتند، میخوردند و مینوشیدند اینان «نسناس»[۲] بودند ولی انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روی زمین سکونت داشتند تا اینکه دو گروه، یعنی نسناس و جنیان، عصیان خدا نمودند و به فساد و خونریزی پرداختند، و حتی خدا را منکر شدند.[۳] بسیاری از تفاسیر به این روایت در تفسیر آیه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کردهاند.[۴]
- جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) در مورد آیه ۳۰ سوره بقره سؤال نمود. امام(ع) فرمودند: گویا تو گمان میکنی خداوند تنها این عالم را آفریده است و گمان میکنی خداوند غیر از شما بشر دیگری نیافریده است. بخدا سوگند خداوند هزار هزار عالم آفریده است و هزار هزار آدم و تو در آخرین این عالم و از آخرین این آدمها هستی.[۵]
- ابوحمزه ثمالی میگوید از امام سجاد(ع) شنیدم که میفرمود: «... آیا گمان میکنی که خداوند خلقی غیر از شما نداشته است، آری به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستی.»[۶]
منابع
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، (بی تا) ج۱، ص۱۱۹.
- ↑ نسناس: میمون آدم نما، نوعی از بوزینه (فرهنگ عمید) اما از نظر اسلام نسناس نوع تکامل نیافته از انسانی بوده که قبل از حضرت آدم، که اولین انسان از نوع کنونی میباشد، بر روی زمین زندگی میکرده و این که برخی نسناس را میمون آدم نما تعبیر میکند تحت تأثیر نظریه تکامل انسان از میمون میباشد که مخالفت دیدگاه اسلام است..
- ↑ راوندی، قصص الانبیاء، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم: انتشارات الهادی، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸–۴۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ص۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۱۱، ص۱۰۳.
- ↑ نگاه کنید به تفسیرعیاشی، نور الثقلین، تفسیر الصافی.
- ↑ صدوق، التوحید، قم:جامعه مدرسین، چ دوم، ج۲، ص۲۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸ ص۳۷۴؛ شیخ صدوق، خصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۵۲.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵.