پیش نویس:مفتاح الفلاح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:


== جایگاه ==
== جایگاه ==
مفتاح الفلاح شیخ بهائی، با نام کامل "مِفْتاحُ الْفَلاح فی عَمَلِ الْیَوْم و اللّیلَة مِنَ الْواجباتِ وَ الْمُسْتَحَبّات"، کتابی با موضوع دعا و آداب اسلامی به زبان عربی است.<ref>ملازاده، محمدهانی، «بهاءالدین عاملی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۶۱.</ref> این کتاب به دلیل حسن تألیف، ایجاز، صحت و اعتبار مطالب و جایگاه علمی و عملی مؤلف آن، از همان ابتدای تألیف مورد اقبال عام و خاص قرار گرفت.<ref>نظری منفرد، مجتبی، «گزیده‌نگاری با بررسی گزیده مفتاح الفلاح»، حدیث اندیشه، شماره ۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۶ش، ص۵۴.</ref>
مفتاح الفلاح شیخ بهائی، با نام کامل "مِفْتاحُ الْفَلاح فی عَمَلِ الْیَوْم و اللّیلَة مِنَ الْواجباتِ وَ الْمُسْتَحَبّات"، کتابی با موضوع دعا و آداب اسلامی به زبان عربی است.<ref name=":0">ملازاده، محمدهانی، «بهاءالدین عاملی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۶۶۱ ـ 664</ref> این کتاب به دلیل حسن تألیف، ایجاز، صحت و اعتبار مطالب و جایگاه علمی و عملی مؤلف آن، از همان ابتدای تألیف مورد اقبال عام و خاص قرار گرفت.<ref>نظری منفرد، مجتبی، «گزیده‌نگاری با بررسی گزیده مفتاح الفلاح»، حدیث اندیشه، شماره ۴، پاییز و زمستان ۱۳۸۶ش، ص۵۴.</ref>


[[ملا حسینقلی همدانی]] (۱۲۳۹–۱۳۱۱ق)، فقیه و عارف شیعه، کتاب مفتاح الفلاح را برای عمل‌کردن در سیر و سلوک اخلاقی و عرفانی توصیه می‌کرده است.<ref>حسن‌زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، قم، انتشارات تشیع، ۱۳۷۱ش، ص۱۱.</ref> [[حسن حسن‌زاده آملی]]، فیلسوف و عارف شیعه (۱۳۰۷–۱۴۰۰ش)، مفتاح الفلاح را از کتاب‌هایی برمی‌شمرد که شایسته است در حوزه‌های علمیه از متون درسی قرار گیرند. از نظر او این کتاب حاوی ادعیه و اذکاری است که از [[ائمه اطهار(ع)]] صادر شده و بیانگر مقامات و مدارج انسان بوده و تعلیم آنها نقش مثبتی در احیای معارف اصیل اسلامی خواهد داشت.<ref>حسن‌زاده آملی، رساله نور علی نور، ص۱۱.</ref>
[[ملا حسینقلی همدانی]] (۱۲۳۹–۱۳۱۱ق)، فقیه و عارف شیعه، کتاب مفتاح الفلاح را برای عمل‌کردن در سیر و سلوک اخلاقی و عرفانی توصیه می‌کرده است.<ref name=":1">حسن‌زاده آملی، حسن، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، قم، انتشارات تشیع، ۱۳۷۱ش، ص۱۱.</ref> [[حسن حسن‌زاده آملی]]، فیلسوف و عارف شیعه (۱۳۰۷–۱۴۰۰ش)، مفتاح الفلاح را از کتاب‌هایی برمی‌شمرد که شایسته است در حوزه‌های علمیه از متون درسی قرار گیرند. از نظر او این کتاب حاوی ادعیه و اذکاری است که از [[ائمه اطهار(ع)]] صادر شده و بیانگر مقامات و مدارج انسان بوده و تعلیم آنها نقش مثبتی در احیای معارف اصیل اسلامی خواهد داشت.<ref name=":1" />


[[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[سفینة البحار]] نقلی کرامت‌آمیز درباره کتاب مفتاح الفلاح آورده است: «از قاضی تقی‌الدین اصفهانی، از فقهاء و متکلمان که در زمان [[شاه عباس]] قاضی اصفهان نیز بوده نقل است که یکی از [[امامان(ع)]] را در خواب دید. به او فرمود: کتاب مفتاح الفلاح را رونویسی کن و بر دستورات آن مداومت نما. بیدار شد از همه علمای عصر از این کتاب سراغ گرفت. همه به اتفاق گفتند نامی از این کتاب نشنیده‌اند. [[شیخ بهائی]] در آن وقت همراه لشکر سلطان به یکی از نواحی ایران رفته بود، چون به شهر آمد از او درباره آن کتاب پرسید. ایشان فرمود: من در این سفر کتاب دعایی نوشته‌ام به نام مفتاح الفلاح و تا به حال نام آن را برای احدی بازگو نکرده‌ام. من خواب خود را برای شیخ باز گفتم؛ شیخ گریست و نسخه خود را به من داد. و این نسخۀ نخستین است که از روی خط شیخ نوشته شده است.»<ref>بسطامی، علی بن طیفور، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۸۴ش، مقدمه ناشر، ص۱۰.</ref>
[[شیخ عباس قمی]] در کتاب [[سفینة البحار]] نقلی کرامت‌آمیز درباره کتاب مفتاح الفلاح آورده است: «از قاضی تقی‌الدین اصفهانی، از فقهاء و متکلمان که در زمان [[شاه عباس]] قاضی اصفهان نیز بوده نقل است که یکی از [[امامان(ع)]] را در خواب دید. به او فرمود: کتاب مفتاح الفلاح را رونویسی کن و بر دستورات آن مداومت نما. بیدار شد از همه علمای عصر از این کتاب سراغ گرفت. همه به اتفاق گفتند نامی از این کتاب نشنیده‌اند. [[شیخ بهائی]] در آن وقت همراه لشکر سلطان به یکی از نواحی ایران رفته بود، چون به شهر آمد از او درباره آن کتاب پرسید. ایشان فرمود: من در این سفر کتاب دعایی نوشته‌ام به نام مفتاح الفلاح و تا به حال نام آن را برای احدی بازگو نکرده‌ام. من خواب خود را برای شیخ باز گفتم؛ شیخ گریست و نسخه خود را به من داد. و این نسخۀ نخستین است که از روی خط شیخ نوشته شده است.»<ref>بسطامی، علی بن طیفور، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۸۴ش، مقدمه ناشر، ص۱۰.</ref>


== مؤلف ==
== مؤلف ==
شیخ بهائی(۹۵۳–۱۰۳۱ق)، فقیه، شاعر و دانشمند همه چیز دانِ قرن دهم و یازدهم هجری است. شیخ در بعلبک لبنان به دنیا آمد و یک سال بعد با خانواده‌اش به منطقه جبل عامل رفت. پدر شیخ بهائی، عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (درگذشته ۹۸۴ق)، از نخستین عالمان شیعه در جبل عامل بود که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.<ref>ملازاده، «بهاءالدین عاملی»، ج۴، ص۶۶۱.</ref> بیشتر تحصیلات شیخ بهائی در قزوین صورت گرفت و سپس در اصفهان ادامه یافت.<ref>ملازاده، «بهاءالدین عاملی»، ج۴، ص۶۶۳.</ref>
شیخ بهائی(۹۵۳–۱۰۳۱ق)، فقیه، شاعر و دانشمند همه چیز دانِ قرن دهم و یازدهم هجری است. شیخ در بعلبک لبنان به دنیا آمد و یک سال بعد با خانواده‌اش به منطقه جبل عامل رفت. پدر شیخ بهائی، عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثی (درگذشته ۹۸۴ق)، از نخستین عالمان شیعه در جبل عامل بود که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند. بیشتر تحصیلات شیخ بهائی در قزوین صورت گرفت و سپس در اصفهان ادامه یافت.<ref name=":0" />


جایگاه علمی شیخ بهائی موجب شد تا او مورد توجه حکومت صفوی قرار گیرد و به بالاترین مقام مذهبی در دوره صفویه، یعنی منصب شیخ الاسلامی منصوب شود. او این مقام را تا آخر عمر خود بر عهده داشت.<ref>ملازاده، «بهاءالدین عاملی»، ج۴، ص۶۶۴.</ref>
جایگاه علمی شیخ بهائی موجب شد تا او مورد توجه حکومت صفوی قرار گیرد و به بالاترین مقام مذهبی در دوره صفویه، یعنی منصب شیخ الاسلامی منصوب شود. او این مقام را تا آخر عمر خود بر عهده داشت.<ref name=":0" />


شهرت علمی و موقعیت اجتماعی شیخ بهائی شاگردان بسیاری را جذب مجلس درس او کرد که مشهورترین آنها [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]]، [[فیض کاشانی]]، [[ملاصدرا]]، [[ملا صالح مازندرانی]] هستند.<ref>ملازاده، «بهاءالدین عاملی»، ج۴، ص۶۶۴.</ref> شیخ بهائی در رشته‌های مختلف علوم اسلامی، ادبی، نجوم، ریاضی و علوم غریبه تخصص داشت و تألیفات بسیاری از او در این علوم به جای مانده است؛ از جمله مهم‌ترین آثار او می‌توان به [[جامع عباسی]] در فقه، زبدة الاصول در [[اصول فقه]]، الاعتقادیة در اعتقادات، احکام النظر الی کتف الشاة در [[علوم غریبه]]، کشکول به زبان عربی و مثنوی‌های فارسی او چون نان و حلوا و شیر و شکر اشاره کرد.<ref>ملازاده، «بهاءالدین عاملی»، ج۴، ص۶۶۷–۶۷۱؛ نیز: برای اطلاع از فهرستی از آثار او ن. ک: بهائی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۵ق، مقدمه محقق، ص۹–۱۲.</ref>
شهرت علمی و موقعیت اجتماعی شیخ بهائی شاگردان بسیاری را جذب مجلس درس او کرد که مشهورترین آنها [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]]، [[فیض کاشانی]]، [[ملاصدرا]]، [[ملا صالح مازندرانی]] هستند.<ref name=":0" /> شیخ بهائی در رشته‌های مختلف علوم اسلامی، ادبی، نجوم، ریاضی و علوم غریبه تخصص داشت و تألیفات بسیاری از او در این علوم به جای مانده است؛ از جمله مهم‌ترین آثار او می‌توان به [[جامع عباسی]] در فقه، زبدة الاصول در [[اصول فقه]]، الاعتقادیة در اعتقادات، احکام النظر الی کتف الشاة در [[علوم غریبه]]، کشکول به زبان عربی و مثنوی‌های فارسی او چون نان و حلوا و شیر و شکر اشاره کرد.<ref name=":0" /><ref>بهائی، محمد بن حسین، مفتاح الفلاح، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۵ق، مقدمه محقق، ص۹–۱۲.</ref>


== علت تألیف و ویژگی‌ها ==
== علت تألیف و ویژگی‌ها ==
۱٬۴۸۹

ویرایش