ام‌البنین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}حضرت ام‌البنین که بود و چرا با کاروان کربلا همراه نشد؟{{پایان سوال}}{{درگاه|امام حسین|خانواده}}{{پاسخ}}'''ام‌البنین'''، همسر [[علی (ع)|امام علی(ع)]]، از قبیله بنی‌کلاب با پیشینه‌ای از شهامت و شجاعت است. او دختر حزام بن خالد و لیلی یا ثمامه است و عموی او لبید بن ربیعه، شاعر معروف عرب بود. اگرچه تاریخ دقیق تولد و وفات او واضح نیست، اما گفته‌اند او در سال ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق از دنیا رفته است. [[شیعیان]] او را به خاطر فصاحت، شجاعت و محبتش به [[اهل‌بیت]] می‌ستایند. او پس از واقعه کربلا، در بین شیعیان اهمیت خاصی یافت و به‌ویژه سفره‌های [[نذر]] به نام او برگزار می‌شود.
شناسنامه حضرت ام البنين را بيان کنيد؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
از اين که با مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه مکاتبه نموده ايد صميمانه تشکر مي کنيم، اميد آن که تحقيق و پاسخ ارايه شده رهگشاي انديشه پويشگرتان باشد.  


زنان نيز مثل مردان مي توانند به معنويت کامل و والا برسند. زنان در تاريخ نقش به سزايي ايفاء نمودند و يکي از زناني که در تاريخ اسلام، چهره درخشاني ازخودبجا نهاده و نماد ايثار و فداکاري و عشق به اهل بيت(ع) بوده، ام البنين(س) مي باشد.  
ازدواج ام‌البنین با امام علی(ع) پس از شهادت [[حضرت فاطمه(س)|حضرت فاطمه]](س) و به پیشنهاد عقیل، برادر علی(ع)، صورت گرفت. او را به خاطر شجاعت و اصالت خانوادگی انتخاب کردند. ام‌البنین در خانه علی(ع) همانند مادری مهربان با فرزندان ایشان رفتار کرد و چهار پسر به دنیا آورد که همگی در [[کربلا]] شهید شدند. او از امام علی(ع) خواست نام فاطمه را بر او صدا نکند تا غمی بر فرزندان حضرت زهرا(س) وارد نشود. ام‌البنین پس از شهادت امام علی(ع) ازدواج نکرد و زندگی‌اش را در خدمت به اهل‌بیت سپری کرد.


ام البنين يعني مادر فرزندان (پسر). او یکی از همسران امام علی(ع) بود که فرزنداني تربيت کرد که در تاريخ ماندگار شدند و براي بشريت در وفاداري، ادب، شجاعت، سخاوت، و ايمان، الگو هستند. ام البنين مادر يگانه سقاي تاريخ است که عباس نام دارد، عباس که نامش دل عارفان را صفا مي بخشد و خاطر مومنان را از آن جهت که در کربلا ايثار نمود در پيشگاه برادر بزرگش، روشني و آکنده از عشق به خدا مي کند.  
علت عدم حضور حضرت ام‌البنین در کربلا مشخص نیست، اما دلایلی محتمل هستند. او در مدینه بود و پسرانش را به همراه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] فرستاد. احتمالاً تصور نمی‌کرد این سفر، مسیری به سوی واقعه [[عاشورا]] باشد. همچنین، سن بالای او و سختی سفر می‌توانست مانعی باشد. او در مدینه منتظر بازگشت کاروان از حج بود و از اتفاقات پیش‌رو اطلاعی نداشت. بعد از واقعه کربلا، او سوگواری عمیقی برای از دست دادن فرزندانش داشت و با سرودن مرثیه‌هایی در [[بقیع]]، وفاداری‌اش به اهل‌بیت را نشان داد.


نام اصلي اين بانو، فاطمه مي باشد که بعد ها به «ام البنين» شهرت يافت.<ref>نعمان بن محمد تميمي مغربي، شرح الاخبار، ج۳، نشر اسلامي، قم، ص۱۸۲.</ref> ايشان دختر حزام بن خالد بن ربيعه بن عامر (حبل) بن کلاب بن ربيعه بن عامر بن صعصعه ميباشد. نام مادرش ثمامه (ليلي) دختر سهيل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب است.<ref>ابو الفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، چاپ دوم، دار الکتاب، قم، ص۵۳.</ref> عمويش «لبيد» از شاعران بزرگ و قديمي که صد و چهل سال و بلکه بيشتر عمر نموده است. او دوران ظهور اسلام را درک و مسلمان شده و جزء مهاجرين است که در خلافت عمر به کوفه آمد. تا ا ين که در دوران معاويه وفات کرد. او ازشعراء دوران جاهليت و صاحب معلقات و قصايدي مي باشد.<ref>علي نمازي، مستدرک السفينه البحار، ج۹، چاپ ۱۴۱۹ ق، نشر اسلامي، قم، ص۲۱۷.</ref>  
== نسب‌شناسی حضرت ام‌البنین ==
[[پرونده:حضرت-ام-البنین.jpg|بندانگشتی|307x307پیکسل|پوستری از نام حضرت ام‌البنین (سلام الله علیها)]]
ام‌البنین از قبیله بنی‌کلاب، پدرش حِزام بن خالد یا حرام بن خالد<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=خصائص العباسیه|سال=1387|نام خانوادگی=کلباسی|جلد=1|صفحه=63}}</ref> و مادرش لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عمدة الطالب|سال=1381|نام خانوادگی=ابن‌عنبه|جلد=1|صفحه=356}}</ref> به‌نقل تاریخ‌نگاران، قبیله بنی‌کلاب به شهامت، رشادت و [[شجاعت]] و ویژگی‌های نیکوی اخلاقی مشهور بودند و همین موضوع در ازدواج امام علی(ع) با ام‌البنین تأثیرگذار بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مروج الذهب|سال=1374|نام خانوادگی=مسعودی|جلد=2|صفحه=67}}</ref> عاتکه یکی از جده‌های ام‌البنین را دختر عبدشمس بن عبدمناف خوانده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاتل الطالبیین|نام خانوادگی=ابوالفرج اصفهانی|جلد=1|صفحه=87}}</ref> عموی او، لبید بن ربیعه، از شاعران مشهور عرب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ طبری|نام خانوادگی=طبری، محمد بن جریر|جلد=11|صفحه=541}}</ref>تاریخ دقیق ولادت وی مشخص نیست. برخی تولد او را حدود سال پنجم ق. دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اعیان الشیعه|نام خانوادگی=امین، سید محسن|جلد=8|صفحه=389}}</ref> در خصوص درگذشت ام‌البنین هم، برخی تاریخ‌نگاران، تاریخ وفات او را ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=چهره درخشان قمر بنی‌هاشم|تاریخ=1376|نام خانوادگی=ربانی خلخالی|جلد=2|صفحه=76}}</ref> برخی نیز مدعی‌اند بر زنده‌بودن ام‌البنین پس از [[واقعه کربلا]] دلیل مستندی وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین(ع)|سال=1426|نام خانوادگی=مقرم|جلد=1|صفحه‌ها=355-357}}</ref>


ام البنين از قبيله کلابيه و آباء و اجدادش از پهلوانان عرب به شمار مي روند که در جنگ هاي اعراب با ايران ذکر آن ها در اذهان مانده است.<ref>عبدالرزاق موسوي مقدم، العباس،ص ۱۳۰.</ref>  
== جایگاه حضرت در بین شیعیان ==
عالمان [[شیعه]] شجاعت، فصاحت و علاقه ام‌البنین به [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] به‌ویژه [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=العباس(ع)|سال=1401|نام خانوادگی=دخیل|جلد=1|صفحه=18}}</ref> به گفته [[شهید ثانی]] فقیه [[شیعه]] قرن دهم و سید عبدالرزّاق مُقَرَّم مقتل‌نویس شیعه (درگذشته ۱۳۹۱ق)، ام‌البنین نسبت به خاندان [[پیامبر]]، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین|سال=1378|نام خانوادگی=ربانی خلخالی|جلد=1|صفحه=7}}</ref> برخی گزارش کرده‌اند که زنان ایرانی برای برآورده شدن حاجات خود و همچنین برای بالا بردن نیروی شکیبایی و تحمل مصائب به ام‌البنین متوسل شده و سفره‌های [[نذری (آیین)|نذری]] به نام او (سفره ام‌البنین) برگزار می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ام البنین در فرهنگ عامه|نام خانوادگی=بلوکباشی|جلد=1|صفحه‌ها=186-188}}</ref>


از دوران کودکي و نوجواني او اطلاعي نداريم ولي نام او موقع ازدواج با علي(ع) در منابع زيادي موجود است. بعد از رحلت فاطمه زهرا(س) در يازدهم هجري قمري، حضرت علي(ع) به عقيل برادرش که از نسب شناس بوده فرمودند زني از خاندان هاي پهلوان عرب پيدا کن که از او فرزندي شجاع، دلاور و جنگجو برايم متولد شود. عقيل نيز ام البنين را معرفي و گفت که در عرب شجاع تر از پدران وي سراغ ندارم. و حضرت نيز با او ازدواج نمود.<ref>سيد مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف، ج۱، چاپ اول ۱۳۸۵، تهران، آرايه، ۱۳۸۵، ص۸۶۹.</ref>  
== ازدواج با امیرالمؤمنین ==
بعد از شهادت [[حضرت فاطمه(س)|حضرت زهرا(س)]]، امیرمؤمنان(ع) از برادرش عقیل که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. [[عقیل]] با اعتقاد به شجاعت پدران ام‌البنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تنقیح المقال|نام خانوادگی=مامقانی عبدالله|جلد=2|صفحه=128}}</ref> بر پایه گزارش‌هایی، پدران و خویشان ام‌البنین از دلیران عرب پیش از اسلام؛ چنان‌که ابوبره عامر بن مالک، جد دوم او، در میان قبایل عرب در [[شجاعت]] بی‌نظیر خوانده شده و از او با تعبیر کنایی «ملاعب الاسنه» (بازیگر با نیزه‌ها) یاد کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاصابه|نام خانوادگی=ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی|جلد=2|صفحه=396}}</ref> بر پایه گزارش‌هایی که در شماری از منابع متاخر آمده‌اند، ام‌البنین پس از خواستگاری [[امام علی (ع)]]، سوگند یاد کرد که برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد. با ورود ام‌البنین به خانه [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]]، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار می‌کرد. آنان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ام‌البنین سیدة نساء العرب|نام خانوادگی=السیوج، سید مهدی|جلد=1|صفحه=50}}</ref> آورده‌اند که ام‌البنین از امام علی(ع) خواست که او را فاطمه صدا نکند؛ زیرا ممکن است فرزندان حضرت زهرا با شنیدن این نام، به یاد مادرشان افتند و غمگین شوند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ستاره درخشان|نام خانوادگی=ربانی خلخالی، علی|جلد=1|صفحه=94}}</ref> گفته شده، ام‌البنین پیش از ازدواج با حضرت علی(ع)، با شخص دیگری ازدواج نکرده بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=موسوعه العلامة الاردوبادی|سال=1436|نام خانوادگی=اردوبادی|جلد=7|صفحه‌ها=47-49}}</ref> ام‌البنین چهار پسر به نام‌های [[حضرت عباس|عباس(ع)]]، [[عبدالله بن علی بن ابی‌طالب|عبدالله]]، [[جعفر بن علی بن ابی‌طالب|جعفر]] و [[عثمان بن علی(ع)|عثمان]] به دنیا آورد که همگی آنها در کربلا به شهادت رسیدند<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الامم و الملوک|تاریخ=1387|نام خانوادگی=طبری|جلد=5|صفحه=153}}</ref> بنا بر نقل سهل بن عبدالله بخاری، ام‌البنین بعد از [[شهادت امام علی(ع)]] با شخص دیگری ازدواج نکرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سرّالسلسلهٔ العلویهٔ|نام خانوادگی=بخاری|جلد=1|صفحه=88}}</ref>


بعد از شهادت امام علي(ع) و امامت امام حسن(ع) ، شاهد حضور ابا عبدالله و ياران باوفايش از جمله چهار فرزند ام البنين ، در صحنه کربلا هستيم.  
== سوگواری ام‌البنین برای فرزندان ==
ام‌البنین در [[واقعه کربلا]] حضور نداشت. اما چهار فرزندش در روز عاشورا در کربلا به [[شهادت]] رسیدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الامم و الملوک|سال=1387|نام خانوادگی=طبری|جلد=5|صفحه=153}}</ref> هنگامی که کاروان [[اسیران کربلا]] وارد [[مدینه]] شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد، از سرنوشت [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] پرسید و وقتی خبر شهادت او را شنید، گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیت]] و امام حسین(ع) دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ریاحین الشریعه|سال=1364|نام خانوادگی=محلاتی|جلد=3|صفحه=293}}</ref> به گزارش شماری از منابع، ام‌البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین(ع) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شرح الاخبار|نام خانوادگی=تمیمیّ المغربی، نعمان بن محمد|جلد=3|صفحه=186}}</ref> او هر روز با نوه‌اش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع می‌رفت و سروده‌هایی را که خود در رثای [[عباس]] سروده بود، می‌خواند و دردمندانه می‌گریست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=ابصار العین|نام خانوادگی=السماوی، محمد بن طاهر|جلد=1|صفحه=64}}</ref> مردم نزد او گرد می‌آمدند و با وی در گریستن هم‌نوا می‌شدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الانوار|نام خانوادگی=مجلسی، محمدباقر|جلد=45|صفحه=40}}</ref>


عباس (ابوالفضل)(ع) ، عبدالله، جعفر و عثمان، چهار فرزند دلاور ايشان در صحنه کربلا حاضر بودند که همگي در رکاب حضرت سيد الشهداء شهيد گشتند.<ref>شيخ مفيد (ره)، الارشاد، ج۱، دار المفيد، ص۲۵۴.</ref>  
== علت عدم حضور در کربلا ==
علت عدم حضور حضرت ام‌البنین (سلام‌الله‌علیها) در [[واقعه کربلا]] در متون تاریخی و روایی به‌صورت مستقیم ذکر نشده است، اما تحلیل‌های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. یکی از این تحلیل‌ها به نقش مهم و رسالت تاریخی ایشان در مدینه اشاره دارد. در اواخر سال 60 هجری، زمانی که [[یزید]] به خلافت رسید، حضرت ام‌البنین در مدینه اقامت داشت. با وجود کهولت سن و گذشت بیش از شصت سال از عمر ایشان، وظیفه مهمی را بر عهده گرفت؛ فرستادن پسران خود، به‌ویژه حضرت عباس (علیه‌السلام)، در رکاب امام حسین (علیه‌السلام) برای مشارکت در حماسه عاشورا. ام‌البنین با فرزند ارشد خود عباس (ع) و خانواده‌اش در مدینه زندگی می‌کرد و همواره از تحولات مطلع بود. پس از عزیمت امام حسین (ع) به مکه، ایشان پسران خود را برای حمایت و همراهی امام فرستاد و خود در مدینه باقی ماند. او مسئولیت سرپرستی عروس و نوه‌هایش را به عهده گرفت و منتظر بازگشت کاروان امام از سفر [[حج]] ماند. یکی دیگر از دلایل عدم حضور ایشان، شرایط جسمی و سختی سفر بود. به‌دلیل کهولت سن و مشقت فراوان سفر در شرایط گرمای طاقت‌فرسای آن زمان، امکان همراهی برای ام‌البنین وجود نداشت. علاوه بر این، شواهد نشان می‌دهد که احتمالاً ایشان تصور نمی‌کردند این سفر به واقعه‌ای منجر شود که امام حسین (ع) و یارانش در آن به شهادت برسند. در نهایت، ام‌البنین (س) در مدینه ماند و با آگاهی و ایمان، پسران خود را در راه امام زمانشان تقدیم کرد، نقشی ماندگار در تاریخ ایفا نمود، و پس از واقعه کربلا، به سوگواری و تبیین پیام عاشورا پرداخت.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=سایت حوزه نت|کد زبان=|تاریخ=1398/09/24|وبگاه=|نشانی=https://hawzah.net/fa/Question/View/65869/دلیل-نبودن-ام-البنین%22س%22-در-کربلا|عنوان=علت عدم حضور ام البنین در کربلا|تاریخ بازبینی=1403}}</ref>


بعد از حادثه کربلا و خبر شهادت چهار فرزندانش ، همچو کوهي استوار و شکيبا، از خود جزع و فزعي نشان نداد. بلکه گفت: «اينها همه فداي حسين(ع) باد». اين امر حکايت از اخلاص کامل او به اهل بيت، بخصوص امام حسين(ع) دارد. علاوه بر آن از جمله مقام و منزلتي که برايش نوشتند اين است که، حضرت زينب(س) بعد از ورود به مدينه به ديدارش رفته و شهادت فرزندانش را تعزيت و تسليت گفتند.<ref>زير نظر محمد کاظم موسوي بجنوردي، دائره المعارف بزرگ اسلامي، ج۱، چاپ اول، تهران ۱۳۸۰، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامي، ص۱۸۶.</ref>
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
همچنين از جمله کارهاي او که باعث تحسين همگان شده و بيانگر عشق و علاقه او به اهل بيت(ع) است؛ وقتي با امير المومنين(ع) ازدواج نمود و امام حسن و حسين ـ عليهما السلام ـ مريض بودند، از سر لطف و مهرباني با آن ها برخورد نمود و همچون پسران خويش از آن ها مراقبت و نگهداري کرد.<ref>العباس، همان.</ref>
 
رحلت اين بانوي اسلام را در سال ۷۰ هجري قمري نوشته اند.<ref>زهره يزدان پناه، زنان عاشورايي، چاپ اول، تهران، هلال، ۱۳۸۳، ص۱۵۱.</ref> او را زني اديب و شاعري فصيح و اهل فضل و دانش دانسته اند. چنانچه از او قصايد و مرثيه هايي در مورد چهار فرزند خويش که در کربلا شهيد شدند نقل شده است. ايشان بعد ازحادثه کربلا، به قبرستان بقيع رفته و چنان ناله و گريه سر مي داد که حتي مروان بن حکم (والي مدينه) براي شنيدن مرثيه او مي آمد و گوش فرا مي داد.
 
اشعار نغزي در مورد حادثه کربلا و چهار فرزند رشيد خويش دارد:
 
«ديگر مرا ام البنين (مادر چهار پسر؛ عباس، عبدالله، جعفر و عثمان) نخوانيد و مادر شيران شکاري ندانيد. مرا فرزنداني بود که به سبب آن ها مرا ام البنين مي گفتند و اکنون صبح کردم که ديگر براي من فرزندي نيست...»
 
در رثاء عباس ـ فرزند ارشدش ـ مي گويد: «اي آن که عباس را ديدي، در حالي که بر گروه ضعيفان حمله مي کرد، و دنبال او از فرزندان حيدر علي(ع) جنگاوراني بودند، که هر يک داراي يال و کوپالي بودند...»<ref>محسن امين، اعيان الشيعه، ج۸، بيروت، دار التعارف للمبطوعات، ۱۴۰۳ ق، ص۳۸۹.</ref>
 
{{پایان پاسخ}}
معرفی منابع جهت مطالعه بيشتر:
 
1. فرهنگ عاشورا از جواد محدثي.
2.
3. رياحين الشريعه از ذبيح الله محلاتي.
4.
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =  
| شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ = معارف حدیثی
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
 
  | شناسه =  
{{ارزیابی
  | تیترها =  
  | شناسه = شد
  | ویرایش =  
  | عکس = شد
  | لینک‌دهی =  
  | درگاه = شد
  | ناوبری =  
  | ادبیات = شد
  | نمایه =  
  | پیوند = شد
  | تغییر مسیر =  
  | ناوبری = <!--خالی | شد-->
  | ارجاعات =  
  | تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
  | بازبینی =  
  | ارجاعات = شد
  | تکمیل =  
  | ارزیابی کمی = شد
  | اولویت =  
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
  | کیفیت =  
  | اولویت = الف
  | کیفیت = خوب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۶

سؤال
حضرت ام‌البنین که بود و چرا با کاروان کربلا همراه نشد؟
درگاه‌ها
امام حسین.png
زن-و-خانواده.png


ام‌البنین، همسر امام علی(ع)، از قبیله بنی‌کلاب با پیشینه‌ای از شهامت و شجاعت است. او دختر حزام بن خالد و لیلی یا ثمامه است و عموی او لبید بن ربیعه، شاعر معروف عرب بود. اگرچه تاریخ دقیق تولد و وفات او واضح نیست، اما گفته‌اند او در سال ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق از دنیا رفته است. شیعیان او را به خاطر فصاحت، شجاعت و محبتش به اهل‌بیت می‌ستایند. او پس از واقعه کربلا، در بین شیعیان اهمیت خاصی یافت و به‌ویژه سفره‌های نذر به نام او برگزار می‌شود.

ازدواج ام‌البنین با امام علی(ع) پس از شهادت حضرت فاطمه(س) و به پیشنهاد عقیل، برادر علی(ع)، صورت گرفت. او را به خاطر شجاعت و اصالت خانوادگی انتخاب کردند. ام‌البنین در خانه علی(ع) همانند مادری مهربان با فرزندان ایشان رفتار کرد و چهار پسر به دنیا آورد که همگی در کربلا شهید شدند. او از امام علی(ع) خواست نام فاطمه را بر او صدا نکند تا غمی بر فرزندان حضرت زهرا(س) وارد نشود. ام‌البنین پس از شهادت امام علی(ع) ازدواج نکرد و زندگی‌اش را در خدمت به اهل‌بیت سپری کرد.

علت عدم حضور حضرت ام‌البنین در کربلا مشخص نیست، اما دلایلی محتمل هستند. او در مدینه بود و پسرانش را به همراه امام حسین(ع) فرستاد. احتمالاً تصور نمی‌کرد این سفر، مسیری به سوی واقعه عاشورا باشد. همچنین، سن بالای او و سختی سفر می‌توانست مانعی باشد. او در مدینه منتظر بازگشت کاروان از حج بود و از اتفاقات پیش‌رو اطلاعی نداشت. بعد از واقعه کربلا، او سوگواری عمیقی برای از دست دادن فرزندانش داشت و با سرودن مرثیه‌هایی در بقیع، وفاداری‌اش به اهل‌بیت را نشان داد.

نسب‌شناسی حضرت ام‌البنین

پوستری از نام حضرت ام‌البنین (سلام الله علیها)

ام‌البنین از قبیله بنی‌کلاب، پدرش حِزام بن خالد یا حرام بن خالد[۱] و مادرش لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک است.[۲] به‌نقل تاریخ‌نگاران، قبیله بنی‌کلاب به شهامت، رشادت و شجاعت و ویژگی‌های نیکوی اخلاقی مشهور بودند و همین موضوع در ازدواج امام علی(ع) با ام‌البنین تأثیرگذار بود.[۳] عاتکه یکی از جده‌های ام‌البنین را دختر عبدشمس بن عبدمناف خوانده‌اند.[۴] عموی او، لبید بن ربیعه، از شاعران مشهور عرب است.[۵]تاریخ دقیق ولادت وی مشخص نیست. برخی تولد او را حدود سال پنجم ق. دانسته‌اند.[۶] در خصوص درگذشت ام‌البنین هم، برخی تاریخ‌نگاران، تاریخ وفات او را ۱۳ جمادی‌الثانی ۶۴ق[۷] برخی نیز مدعی‌اند بر زنده‌بودن ام‌البنین پس از واقعه کربلا دلیل مستندی وجود ندارد.[۸]

جایگاه حضرت در بین شیعیان

عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه ام‌البنین به اهل‌بیت به‌ویژه امام حسین(ع) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کرده‌اند.[۹] به گفته شهید ثانی فقیه شیعه قرن دهم و سید عبدالرزّاق مُقَرَّم مقتل‌نویس شیعه (درگذشته ۱۳۹۱ق)، ام‌البنین نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود. اهل‌بیت نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او می‌رفتند.[۱۰] برخی گزارش کرده‌اند که زنان ایرانی برای برآورده شدن حاجات خود و همچنین برای بالا بردن نیروی شکیبایی و تحمل مصائب به ام‌البنین متوسل شده و سفره‌های نذری به نام او (سفره ام‌البنین) برگزار می‌کنند.[۱۱]

ازدواج با امیرالمؤمنین

بعد از شهادت حضرت زهرا(س)، امیرمؤمنان(ع) از برادرش عقیل که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. عقیل با اعتقاد به شجاعت پدران ام‌البنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد.[۱۲] بر پایه گزارش‌هایی، پدران و خویشان ام‌البنین از دلیران عرب پیش از اسلام؛ چنان‌که ابوبره عامر بن مالک، جد دوم او، در میان قبایل عرب در شجاعت بی‌نظیر خوانده شده و از او با تعبیر کنایی «ملاعب الاسنه» (بازیگر با نیزه‌ها) یاد کرده‌اند.[۱۳] بر پایه گزارش‌هایی که در شماری از منابع متاخر آمده‌اند، ام‌البنین پس از خواستگاری امام علی (ع)، سوگند یاد کرد که برای فرزندان ایشان همچون مادری دلسوز باشد. با ورود ام‌البنین به خانه امیرمؤمنان، او ضمن پرستاری از کودکان امام، همانند مادر واقعی با آنان رفتار می‌کرد. آنان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند.[۱۴] آورده‌اند که ام‌البنین از امام علی(ع) خواست که او را فاطمه صدا نکند؛ زیرا ممکن است فرزندان حضرت زهرا با شنیدن این نام، به یاد مادرشان افتند و غمگین شوند.[۱۵] گفته شده، ام‌البنین پیش از ازدواج با حضرت علی(ع)، با شخص دیگری ازدواج نکرده بود.[۱۶] ام‌البنین چهار پسر به نام‌های عباس(ع)، عبدالله، جعفر و عثمان به دنیا آورد که همگی آنها در کربلا به شهادت رسیدند[۱۷] بنا بر نقل سهل بن عبدالله بخاری، ام‌البنین بعد از شهادت امام علی(ع) با شخص دیگری ازدواج نکرد.[۱۸]

سوگواری ام‌البنین برای فرزندان

ام‌البنین در واقعه کربلا حضور نداشت. اما چهار فرزندش در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسیدند.[۱۹] هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از شهادت فرزندانش باخبر شد، از سرنوشت امام حسین(ع) پرسید و وقتی خبر شهادت او را شنید، گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین می‌شد و او زنده می‌ماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل‌بیت و امام حسین(ع) دانسته‌اند.[۲۰] به گزارش شماری از منابع، ام‌البنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین(ع) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.[۲۱] او هر روز با نوه‌اش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع می‌رفت و سروده‌هایی را که خود در رثای عباس سروده بود، می‌خواند و دردمندانه می‌گریست.[۲۲] مردم نزد او گرد می‌آمدند و با وی در گریستن هم‌نوا می‌شدند.[۲۳]

علت عدم حضور در کربلا

علت عدم حضور حضرت ام‌البنین (سلام‌الله‌علیها) در واقعه کربلا در متون تاریخی و روایی به‌صورت مستقیم ذکر نشده است، اما تحلیل‌های مختلفی در این خصوص ارائه شده است. یکی از این تحلیل‌ها به نقش مهم و رسالت تاریخی ایشان در مدینه اشاره دارد. در اواخر سال 60 هجری، زمانی که یزید به خلافت رسید، حضرت ام‌البنین در مدینه اقامت داشت. با وجود کهولت سن و گذشت بیش از شصت سال از عمر ایشان، وظیفه مهمی را بر عهده گرفت؛ فرستادن پسران خود، به‌ویژه حضرت عباس (علیه‌السلام)، در رکاب امام حسین (علیه‌السلام) برای مشارکت در حماسه عاشورا. ام‌البنین با فرزند ارشد خود عباس (ع) و خانواده‌اش در مدینه زندگی می‌کرد و همواره از تحولات مطلع بود. پس از عزیمت امام حسین (ع) به مکه، ایشان پسران خود را برای حمایت و همراهی امام فرستاد و خود در مدینه باقی ماند. او مسئولیت سرپرستی عروس و نوه‌هایش را به عهده گرفت و منتظر بازگشت کاروان امام از سفر حج ماند. یکی دیگر از دلایل عدم حضور ایشان، شرایط جسمی و سختی سفر بود. به‌دلیل کهولت سن و مشقت فراوان سفر در شرایط گرمای طاقت‌فرسای آن زمان، امکان همراهی برای ام‌البنین وجود نداشت. علاوه بر این، شواهد نشان می‌دهد که احتمالاً ایشان تصور نمی‌کردند این سفر به واقعه‌ای منجر شود که امام حسین (ع) و یارانش در آن به شهادت برسند. در نهایت، ام‌البنین (س) در مدینه ماند و با آگاهی و ایمان، پسران خود را در راه امام زمانشان تقدیم کرد، نقشی ماندگار در تاریخ ایفا نمود، و پس از واقعه کربلا، به سوگواری و تبیین پیام عاشورا پرداخت.[۲۴]

منابع

  1. کلباسی (۱۳۸۷). خصائص العباسیه. ج. ۱. ص. ۶۳.
  2. ابن‌عنبه (۱۳۸۱). عمدة الطالب. ج. ۱. ص. ۳۵۶.
  3. مسعودی (۱۳۷۴). مروج الذهب. ج. ۲. ص. ۶۷.
  4. ابوالفرج اصفهانی. مقاتل الطالبیین. ج. ۱. ص. ۸۷.
  5. طبری، محمد بن جریر. تاریخ طبری. ج. ۱۱. ص. ۵۴۱.
  6. امین، سید محسن. اعیان الشیعه. ج. ۸. ص. ۳۸۹.
  7. ربانی خلخالی (۱۳۷۶). چهره درخشان قمر بنی‌هاشم. ج. ۲. ص. ۷۶.
  8. مقرم (۱۴۲۶). مقتل الحسین(ع). ج. ۱. صص. ۳۵۵–۳۵۷.
  9. دخیل (۱۴۰۱). العباس(ع). ج. ۱. ص. ۱۸.
  10. ربانی خلخالی (۱۳۷۸). ستاره درخشان مدینه حضرت ام البنین. ج. ۱. ص. ۷.
  11. بلوکباشی. ام البنین در فرهنگ عامه. ج. ۱. صص. ۱۸۶–۱۸۸.
  12. مامقانی عبدالله. تنقیح المقال. ج. ۲. ص. ۱۲۸.
  13. ابن حجر العسقلانی، احمد بن علی. الاصابه. ج. ۲. ص. ۳۹۶.
  14. السیوج، سید مهدی. ام‌البنین سیدة نساء العرب. ج. ۱. ص. ۵۰.
  15. ربانی خلخالی، علی. ستاره درخشان. ج. ۱. ص. ۹۴.
  16. اردوبادی (۱۴۳۶). موسوعه العلامة الاردوبادی. ج. ۷. صص. ۴۷–۴۹.
  17. طبری (۱۳۸۷). تاریخ الامم و الملوک. ج. ۵. ص. ۱۵۳.
  18. بخاری. سرّالسلسلهٔ العلویهٔ. ج. ۱. ص. ۸۸.
  19. طبری (۱۳۸۷). تاریخ الامم و الملوک. ج. ۵. ص. ۱۵۳.
  20. محلاتی (۱۳۶۴). ریاحین الشریعه. ج. ۳. ص. ۲۹۳.
  21. تمیمیّ المغربی، نعمان بن محمد. شرح الاخبار. ج. ۳. ص. ۱۸۶.
  22. السماوی، محمد بن طاهر. ابصار العین. ج. ۱. ص. ۶۴.
  23. مجلسی، محمدباقر. بحار الانوار. ج. ۴۵. ص. ۴۰.
  24. سایت حوزه نت (1398/09/24). «علت عدم حضور ام البنین در کربلا». دریافت‌شده در 1403. تاریخ وارد شده در |تاریخ بازبینی=،|تاریخ= را بررسی کنید (کمک)