دلیل عصمت امامان شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
مقام امامت، آن گونه که از کتاب و سنّت بر می‌آید، در رهبری سیاسی جامعهٔ اسلامی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دنبالهٔ نبوّت و کامل کنندهٔ رسالت است. چنین تصویری از مسئله، پیامبر و امام را کنار هم می‌نشاند و دلایل عقلی عصمت را به قلمرو امامت نیز می‌کشاند. با این تفاوت که در این‌جا، به جای ابلاغ وحی، از تبیین معارف وحیانی سخن می‌رود.
مقام امامت، آن گونه که از کتاب و سنّت بر می‌آید، در رهبری سیاسی جامعهٔ اسلامی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه دنبالهٔ نبوّت و کامل کنندهٔ رسالت است. چنین تصویری از مسئله، پیامبر و امام را کنار هم می‌نشاند و دلایل عقلی عصمت را به قلمرو امامت نیز می‌کشاند. با این تفاوت که در این‌جا، به جای ابلاغ وحی، از تبیین معارف وحیانی سخن می‌رود.


==قرآن و عصمت امام==
===قرآن و عصمت امام===
* آیهٔ امامت: قرآن کریم ظالمان را شایستهٔ مقام امامت نمی‌داند و با توجه به آن که در فرهنگ قرآن، هر گناه کاری ظالم خوانده می‌شود، چاره ای جز پذیرش عصمت امام باقی نمی‌ماند. این آیه هر چند گفت و گوهای فراوانی برانگیخته، اما روشنی آن به اندازه ای است که برخی از مفسران اهل سنّت را نیز به اعترافی چنین واداشته است:
* آیهٔ امامت: قرآن کریم ظالمان را شایستهٔ مقام امامت نمی‌داند و با توجه به آن که در فرهنگ قرآن، هر گناه کاری ظالم خوانده می‌شود، چاره ای جز پذیرش عصمت امام باقی نمی‌ماند. این آیه هر چند گفت و گوهای فراوانی برانگیخته، اما روشنی آن به اندازه ای است که برخی از مفسران اهل سنّت را نیز به اعترافی چنین واداشته است:
فیه دَلیلٌ عَلی عِصمة الانبیاء مِنَ الکَبائِر قَبل البِعثة وَ انّ الفاسِق لا یَصلح لَلامامَة؛
فیه دَلیلٌ عَلی عِصمة الانبیاء مِنَ الکَبائِر قَبل البِعثة وَ انّ الفاسِق لا یَصلح لَلامامَة؛
خط ۱۸: خط ۱۸:
فخر رازی، اندیشمند و مفسّر بزرگ اهل سنّت، که به دلیل توانایی زیاد در شبهه افکنی، امام المشکّکین خوانده می‌شود، دلالت آیه بر عصمت را می‌پذیرد، اما منظور از اولوالامر را نخبگان امّت می‌داند؛ در حالی که پیامبر اکرم در پاسخ به پرسشی در این باره از امامان دوازده‌گانه شیعه نام می‌برد و آنان را جانشین خود و پیشوای مردم معرفی می‌کند.
فخر رازی، اندیشمند و مفسّر بزرگ اهل سنّت، که به دلیل توانایی زیاد در شبهه افکنی، امام المشکّکین خوانده می‌شود، دلالت آیه بر عصمت را می‌پذیرد، اما منظور از اولوالامر را نخبگان امّت می‌داند؛ در حالی که پیامبر اکرم در پاسخ به پرسشی در این باره از امامان دوازده‌گانه شیعه نام می‌برد و آنان را جانشین خود و پیشوای مردم معرفی می‌کند.
* آیهٔ تطهیر: آیهٔ تطهیر از دیگر آیاتی است که به روشنی، عصمت اهل بیت را می‌نمایاند و بر پاکی و طهارت آنان تأکید می‌ورزد. سخن در بارهٔ این آیه نیز فراوان است، اما آنچه به‌طور گذرا می‌توان گفت این است که بر اساس این آیه، ارادهٔ ازلی و تخلف ناپذیر الهی بر این تعلّق گرفته است که هر گونه رجس و پلیدی را از اهل بیت بزداید و آنان را پاک گرداند. این حقیقت، با توجه به این نکته که قرآن کریم هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی را رجس می‌شمارد، تفسیری جز عصمت برنمی‌تابد.
* آیهٔ تطهیر: آیهٔ تطهیر از دیگر آیاتی است که به روشنی، عصمت اهل بیت را می‌نمایاند و بر پاکی و طهارت آنان تأکید می‌ورزد. سخن در بارهٔ این آیه نیز فراوان است، اما آنچه به‌طور گذرا می‌توان گفت این است که بر اساس این آیه، ارادهٔ ازلی و تخلف ناپذیر الهی بر این تعلّق گرفته است که هر گونه رجس و پلیدی را از اهل بیت بزداید و آنان را پاک گرداند. این حقیقت، با توجه به این نکته که قرآن کریم هر گونه آلودگی ظاهری و باطنی را رجس می‌شمارد، تفسیری جز عصمت برنمی‌تابد.
==عصمت اهل بیت در روایات نبوی==
===عصمت اهل بیت در روایات نبوی===
روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، فضایل فراوانی برای اهل بیت (علیهم السلام) برمی‌شمارند که برخی از آن‌ها جز با عصمت آنان سازگار نیست. در این قسمت، از احادیثی که تنها شیعیان روایت گر آن اند درمی‌گذریم و به نمونه‌هایی از آنچه در کتب اهل سنّت آمده است، بسنده می‌کنیم.
روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، فضایل فراوانی برای اهل بیت (علیهم السلام) برمی‌شمارند که برخی از آن‌ها جز با عصمت آنان سازگار نیست. در این قسمت، از احادیثی که تنها شیعیان روایت گر آن اند درمی‌گذریم و به نمونه‌هایی از آنچه در کتب اهل سنّت آمده است، بسنده می‌کنیم.
الف. اهل بیت، همراه و همتای قرآن: در حدیث پر آوازهٔ ثقلین، توجّه به دو نکته اندیشهٔ حق جویان را به عصمت اهل بیت ره نمون می‌گردد: یکی آن که در این حدیث، کتاب و عترت در کنار یک دیگر محور هدایت به شمار آمده‌اند «ما ان تَمَسّکتُم بِهُما لَن تَضّلوا ابَدا» ; دیگر آن که در این روایت بر جدایی ناپذیری قرآن و عترت تأکید شده است «لَن یَفتَرقا حَتّی یَرِدا عَلیّ الحَوض» ; اگر اهل بیت معصوم از گناه و خطا نبودند، پی روی از آنان همواره موجب هدایت نمی‌گردید و جدایی ناپذیری آنان از قرآن، معنای روشنی نمی‌یافت.
الف. اهل بیت، همراه و همتای قرآن: در حدیث پر آوازهٔ ثقلین، توجّه به دو نکته اندیشهٔ حق جویان را به عصمت اهل بیت ره نمون می‌گردد: یکی آن که در این حدیث، کتاب و عترت در کنار یک دیگر محور هدایت به شمار آمده‌اند «ما ان تَمَسّکتُم بِهُما لَن تَضّلوا ابَدا» ; دیگر آن که در این روایت بر جدایی ناپذیری قرآن و عترت تأکید شده است «لَن یَفتَرقا حَتّی یَرِدا عَلیّ الحَوض» ; اگر اهل بیت معصوم از گناه و خطا نبودند، پی روی از آنان همواره موجب هدایت نمی‌گردید و جدایی ناپذیری آنان از قرآن، معنای روشنی نمی‌یافت.
۷٬۲۳۰

ویرایش