قصیده امیری فیروزکوهی درباره پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} == منابع == {{پانویس|۲}} {{شاخه | شاخه اصلی = | شاخه فرعی۱ = | شاخه فرعی۲ = | شاخه فرعی۳ = }} {{تکمیل مقاله | شناسه = | تیترها = | ویرایش = | لینک‌دهی = | ناوبری = | نمایه =...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟
آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
'''قصیده امیری فیروزکوهی درباره پیامبر(ص)'''، با نام بانگ تکبیر یا آواز نبی قصیده‌ای است درباره تأثیر [[مبعث پیامبر(ص)]] در تغییر مثبت در زندگی انسان‌ها. شاعر در این قصیده بارها بر تقابل حق و باطل و انسانیت و حیوانیت در جریان دعوت پیامبر(ص) تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه تحت تأثیر دعوت پیامبر(ص) آزادی و تساوی بین انسان‌ها حاکم می‌شود. در جای دیگر نشان می‌دهد که دعوت الهی رسول الله در مبعث ماهیت انسان‌ها را تغییر می‌دهد؛ آنچنان که، برای نمونه، بنده مشرکی چون [[بلال حبشی]] تحت تأثیر اسلام به آزادگی و بزرگی می‌رسد.
 
قصیده امیری فیرزوکوهی درباره مبعث پیامبر(ص) در تابستان سال ۱۳۴۷ش سروده شده است. امیری فیروزکوهی در مقدمه این قصیده چنین نوشته است: «در مبعث مقدس نبی رحمت و مروت و رسول عزت و حریت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ائمة الحق و الهدی». این قصیده شامل قصیده اصلی و یک تکمله با عنوان «مطلع دیگر» است.
 
== ویژگی‌ها و محتوا ==
قصیده امیری فیرزوکوهی درباره [[مبعث پیامبر(ص)]] با عنوان بانگ تکبیر<ref>امیری فیروزکوهی، سید کریم، دیوان امیری فیروزکوهی، به کوشش امیر بانوی امیری فیروزکوهی، تهران، انتشارات سخن، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۹۴۹.</ref> یا آواز نبی<ref>«[https://varamintadbir.ir/%D9%82%D8%B5%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7/ قصیده زیبای “آواز نبی” اثر ماندگار استاد امیری فیروزکوهی به مناسبت عید مبعث]»، پایگاه خبری ورامین تدبیر، درج: ۱۴ فروردین ۱۳۹۸ش، بازدید: ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ش.</ref> در تابستان سال ۱۳۴۷ش سروده شده است.<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۵۸.</ref> امیری فیروزکوهی در مقدمه این قصیده چنین نوشته است: «در مبعث مقدس نبی رحمت و مروت و رسول عزت و حریت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله ائمة الحق و الهدی».<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۴۹.</ref> این قصیده شامل قصیده اصلی و یک تکمله با عنوان «مطلع دیگر» است.<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۵۶.</ref> تعداد ابیات قصیده اصلی در ۵۵ بیت با مطلع «آنک آواز نبی از در بطحا شنوید...» و مطلع دیگر در ۲۲ بیت با مطلع «سخنی روح فزا می‌شنوم، ها، شنوید...».<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۴۹-۹۵۸.</ref>
 
شاعر در این قصیده از خواننده می‌خواهد که سخن‌های او را گوش کند؛ سخن‌هایی که درباره سرگذشت پیامبری [[رسول خدا(ص)]] است. او در ابتدای قصیده به نشانه‌های نبوت رسول خدا(ص) در رخدادهای تاریخی پیش از بعثت و در بشارت‌های انبیاء گذشته می‌پردازد؛ برای نمونه به داستان [[بحیرا]]، راهب نصرانی، می‌پردازد که در سفر کودکی پیامبر(ص) به شام نشانه‌های نبوت را در او می‌بیند و به عموی پیامبر(ص) مژده نبوت او را می‌دهد.<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۴۹-۹۵۱.</ref> 
 
شاعر در ادامه قصیده و در قسمت «مطلع دیگر» بارها بر تقابل حق و باطل و انسانیت و حیوانیت در جریان دعوت پیامبر(ص) تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه تحت تأثیر دعوت پیامبر(ص) آزادی و تساوی بین انسان‌ها حاکم می‌شود. در جای دیگر نشان می‌دهد که دعوت الهی رسول الله(ص) در مبعث ماهیت انسان‌ها را تغییر می‌دهد؛ آنچنان که، برای نمونه، بنده مشرکی چون [[بلال حبشی]] تحت تأثیر اسلام به آزادگی و بزرگی می‌رسد.<ref>امیری فیروزکوهی، دیوان امیری فیروزکوهی، ج۲، ص۹۵۶-۹۵۸.</ref> 
 
== درباره شاعر ==
سراینده قصیده آواز نبی [[سید کریم امیری فیروزکوهی]] (۱۲۸۸–۱۳۶۳ش‌) شاعر و ادیب و متخلص به امیر است. امیری، پس از تحصیلات ابتدایی، تا ۱۳۱۴ش به فراگیری موسیقی پرداخت؛ اما در ۲۶ سالگی، در پی تغییر حال روحی، موسیقی را رها کرد و به تحصیل علوم دینی رو آورد. او مدت شش سال نزد شیخ عبدالنبی کجوری، سید حسین کاشانی، [[سید کاظم عصار]]، میرزا خلیل کمره‌ای و سید محمود امام‌جمعه علومی چون ادبیات عرب، منطق، کلام، حکمت و فقه و اصول را آموخت.<ref>کریمی، «امیری فیروزکوهی»، ج۱۰، ذیل واژه.</ref>
 
امیری در دوازده‌سالگی سرودن غزل را آغاز کرد و تا  بیست‌سالگی، به پیروی از [[حافظ شیرازی|حافظ]] شعر می‌سرود، اما پس از آشنایی با [[صائب تبریزی]]، شیفته سبک او شد. امیری فیروز کوهی در تهران درگذشت و در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به‌خاک سپرده شد. از جمله آثار چاپ‌شده او عفاف‌نامه (مثنویی در لزوم [[حجاب]])، مقدمه بر چاپ نسخه‌ای از دیوان صائب تبریزی، دیوان (دو جلد به کوشش امیر بانو کریمی و مشتمل بر غزلیات، منظومه‌ها، قصاید، قطعه‌ها و مثنوی‌ها) و از جمله آثار چاپ‌نشده او احقاق الحق، ترجمه نامه‌های نهج‌البلاغه و ترجمه نفس المهموم شیخ عباس قمی.<ref>کریمی، امیربانو، «امیری فیروزکوهی»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ذیل واژه.</ref>
 
== متن شعر ==
{{شعر|آنک آواز نبی از در بطحا شنوید|ذکر حق را ز درافتادن بت‌ها شنوید|نور اسلام برآمد ز کران تا نگرید|بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید|سخنی از سر مهر و خبری از در صدق‏|گر ز جایی نشنیدید، از این‌جا شنوید|بس شنیدید سخن‌ها ز خدا بى خبران|اینک آیید و سخن‌هاى خدا را شنوید|آن سقط‌ها که ز هر ساقطه دیدید بس است|زین ثقه آیت حرمت ز خلقنا شنوید|در حرم لوح‌ه‏اى از عودت و رجعى نگرید|در حرا نغمه‌‏اى از اقرء و اعلى شنوید|دل خارا به چنان سختى این نغمه شنید|نک شما نرم‌دلان از دل خارا شنوید|خاتمه بندگى از کعبه والا پرسید|زمزمه زندگى از زمزم گویا شنوید|از بحیرا شنوید آنچه که گفته است سطیح‏|از سطیح آنچه که گفته است بحیرا شنوید|آنچه شق از بن دندان به یقین گفت و شنفت|آن ز داندان‌ه‏اى از بنگه کسرى شنوید|مژده مصطفوى صفوه حق را به ظهور|گه ز شمعون صفا گه ز سکوبا شنوید|وعده حق را حق و عدات از سر صدق‏|در وقوع خبر از بولس و متى شنوید|آن‌ چه گفتند ز یاسین و ز طاها به خبر|گوش دارید و ز یاسین و ز طاها شنوید|نه ز یحیاى مبشر که ز عیساى مسیح|آن بشارت که عیان گفت به یحیى شنوید|جاثلیق و مغ و حبر این سه عدو را ز عناد|روى بر گاشته سر گرم مواسا شنوید|پارسی‌‏زاده آزاده روشن‌بین را|شعله‌سان ز آتش مغ گرم تبرا شنوید|هم نشان از خبر گفته آبا بینید|هم عیان از اثر دیده ابنا شنوید|ثمر زندگى آدم و حوا نگرید|خبر آدم بین الطین و الما شنوید|اجذم و ابرص حرص‌اند طبیبان شما|چاره درد خود اکنون ز مسیحا شنوید|زلزله ثور و حرا را که جهان لرزد از او|هم ز دل لرزه ایوان مهان وا شنوید|زد نسیم از جبل‌الرحمه به‌سوى عرفات‏|عرف طیب از نفس رحمت کبرى شنوید|اتقیا راز طرب عمر مهنا بینید|اشقیا راز غضب مرگ مفاجا شنوید|صوت حق بانگ برآورد به آزادى و گفت|نشنوید از دگرى آنچه که از ما شنوید|نگرید آن همه انوار تجلى نگرید|شنوید آن همه گلبانگ تسلا شنوید|قوم و جمعى پى جمعیت و قومیت خلق‏|می‌‏رسند از در حق، اینک آوا شنوید|به ادب بینند این جمع شما را بینید|به خدا خوانند این قوم خدا را شنوید|مغفر از فرق و سنان از مژه شمشیر از دست|پیل را پوست برآورده به هیجا شنوید|ز آتش قهر الهى که عیان گشت ز نور|بوى داغ دل اسکندر از آنجا شنوید|گاو دستان که به صد افسون آبستن بود|نک خُوار غمش از تخمه نازا شنوید|اینک آن اسب که صد فدیه به یک جولان داشت|هم به تن فدیه جولانگه جولا شنوید|مشت خاکى اثر از سنگ مظالم نگذاشت‏|تا شما بر در ناحق دم حق را شنوید
}}{{پاسخ}}
 
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =تاریخ ایران
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =شاعران ایرانی
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۶٬۸۲۲

ویرایش