automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۲۵۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
چارْقُل، یا چهارقل، عنوان ۴ سورهٔ کافرون، اخلاص، [[معوذتین|فلق و ناس]] است که با فعل امر «قُل: بگو» آغاز میشوند. افزون بر این ۴ سوره، سوره جن نیز با فعل امر «قل» آغاز میشود، اما در کتب تفسیر و حدیث و حتی در باورهای مردم این سوره همراه با چارقل نیامده است | چارْقُل، یا چهارقل، عنوان ۴ سورهٔ کافرون، اخلاص، [[معوذتین|فلق و ناس]] است که با فعل امر «قُل: بگو» آغاز میشوند. افزون بر این ۴ سوره، سوره جن نیز با فعل امر «قل» آغاز میشود، اما در کتب تفسیر و حدیث و حتی در باورهای مردم این سوره همراه با چارقل نیامده است.<ref>سمیه متقی، «چارقل»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳،</ref> از این چهار سوره با نامهای سُوَرقل (رامیار، ص ۵۹۷)، قَلاقِل و ذات القلاقِل نیز یاد شده است.<ref>محمدعلی لسانی فشارکی، «چارقل»، ج۱۱، ذیل مدخل. دانشنامه جهان اسلام، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۳ش،</ref> | ||
== آثار گفتهشده درباره چهارقل == | == آثار گفتهشده درباره چهارقل == | ||
[[پرونده:چهار-قل-خوشنویسی-خط-نسخ.jpg|بندانگشتی|چهارقل به خط نسخ اثر مهرناز قربانپور|258x258پیکسل]] | [[پرونده:چهار-قل-خوشنویسی-خط-نسخ.jpg|بندانگشتی|چهارقل به خط نسخ اثر مهرناز قربانپور|258x258پیکسل]] | ||
در روایتی از فرد سالخوردهای آمده است که از سن هفتسالگی پیش عمویم زندگی میکردم. روزی عمویم پیش پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسولالله! حِرزی (دعایی برای حفظ جان و دفع چشمزخم) به من تعلیم کن که به فرزند برادرم بیاموزم. پیامبر(ص) در پاسخ، «ذات القلاقل» یعنی سورههای کافرون، اخلاص، فلق و ناس را به او یاد میدهد.<ref>راوندی، قطب الدين، الدعوات، قم، مدرسة الامام المهدي(عج)، ۱۳۶۶ش، ص۸۵.</ref> | در روایتی از فرد سالخوردهای آمده است که از سن هفتسالگی پیش عمویم زندگی میکردم. روزی عمویم پیش پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسولالله! حِرزی (دعایی برای حفظ جان و دفع چشمزخم) به من تعلیم کن که به فرزند برادرم بیاموزم. پیامبر(ص) در پاسخ، «ذات القلاقل» یعنی سورههای کافرون، اخلاص، فلق و ناس را به او یاد میدهد.<ref>راوندی، قطب الدين، الدعوات، قم، مدرسة الامام المهدي(عج)، ۱۳۶۶ش، ص۸۵.</ref> | ||
در باب فضایل قرائت این ۴ سوره بهطور همزمان روایتهای اندکی وجود دارد، ازجمله روایتی که از جُبَیر مُطعِم نقل شده است که در آن پیامبر خطاب به جبیر میفرماید: «ای جبیر، اگر میخواهی در سفر نسبت به همراهانت موفقتر باشی، سورههای کافرون، اخلاص، فلق، ناس (چارقل) و نصر را بخوان و در ابتدای هر سوره <بسم اللّٰه الرحمٰن الرحیم> را بخوان» (ابوالفتوح، ۱۹ / ۴۳۳؛ طبرسی، ۱۶ / ۱۴۴۳؛ سیوطی، ۵ / ۴۰۶؛ ''تفسیر'' …، ۲۷ / ۳۸۱–۳۸۲). | در باب فضایل قرائت این ۴ سوره بهطور همزمان روایتهای اندکی وجود دارد، ازجمله روایتی که از جُبَیر مُطعِم نقل شده است که در آن پیامبر خطاب به جبیر میفرماید: «ای جبیر، اگر میخواهی در سفر نسبت به همراهانت موفقتر باشی، سورههای کافرون، اخلاص، فلق، ناس (چارقل) و نصر را بخوان و در ابتدای هر سوره <بسم اللّٰه الرحمٰن الرحیم> را بخوان» (ابوالفتوح، ۱۹ / ۴۳۳؛ طبرسی، ۱۶ / ۱۴۴۳؛ سیوطی، ۵ / ۴۰۶؛ ''تفسیر'' …، ۲۷ / ۳۸۱–۳۸۲).<ref>سمیه متقی، «چارقل»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳،</ref> | ||
چارقل در فرهنگ باورها و معتقدات مردم مناطق مختلف ایران جایگاهی ویژه دارد. قرائت چارقل یا حک آن بر ظروف و اشیاء، قدرت شرزدایی و باطلالسحری یا رمانندگی دارد. همچنین از چارقل برای برآوردن حاجات و آسانی سختیها و رفع بیماریها نیز استفاده میشود.<ref>سمیه متقی، «چارقل»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳،</ref> | چارقل در فرهنگ باورها و معتقدات مردم مناطق مختلف ایران جایگاهی ویژه دارد. قرائت چارقل یا حک آن بر ظروف و اشیاء، قدرت شرزدایی و باطلالسحری یا رمانندگی دارد. همچنین از چارقل برای برآوردن حاجات و آسانی سختیها و رفع بیماریها نیز استفاده میشود.<ref>سمیه متقی، «چارقل»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳،</ref> | ||
از پیری سالخورده، نقل شده است که برای پدرش، فرزندی نمیمانْد و خداوند، مرا در پیری به او داد و از تولّد من، خوشحال شد؛ امّا هفت ساله بودم که پدرم مُرد و عمویم سرپرستم شد. وی، روزی مرا خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برد و گفت: ای پیامبر خدا! این، برادرزاده من است و پدرش مُرده است. پس به من تعویذی بیاموز که او را با آن، حفظ کنم. پیامبر ص فرمود: «با سورههای با «قُلْ» آغاز شده، پیرمرد سالخورده گفت: تا به امروز، خود را با اینها تعویذ میکنم. نه داغِ فرزندی دیدهام، نه صدمه مالی خوردهام، نه بیمار شدهام، نه فقیر گشتهام، و سنّم به اینجا رسیده است که میبینید.<ref>محمدی ریشهری، محمد، شناخت نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث، مترجم: شیخی، حمیدرضا، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۳۳.</ref> | از پیری سالخورده، نقل شده است که برای پدرش، فرزندی نمیمانْد و خداوند، مرا در پیری به او داد و از تولّد من، خوشحال شد؛ امّا هفت ساله بودم که پدرم مُرد و عمویم سرپرستم شد. وی، روزی مرا خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برد و گفت: ای پیامبر خدا! این، برادرزاده من است و پدرش مُرده است. پس به من تعویذی بیاموز که او را با آن، حفظ کنم. پیامبر ص فرمود: «با سورههای با «قُلْ» آغاز شده، پیرمرد سالخورده گفت: تا به امروز، خود را با اینها تعویذ میکنم. نه داغِ فرزندی دیدهام، نه صدمه مالی خوردهام، نه بیمار شدهام، نه فقیر گشتهام، و سنّم به اینجا رسیده است که میبینید.<ref>محمدی ریشهری، محمد، شناخت نامه قرآن بر پایه قرآن و حدیث، مترجم: شیخی، حمیدرضا، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۳۳.</ref> | ||