ابن ادریس حلی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۷: خط ۳۷:
وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
وی منسوب به شهر حلّه در عراق است. او را عِجلی و رَبَعی نیز خوانده‌اند. نام او محمد و کنیه مشهور وی ابوعبداللّه و لقبش فخرالدین و شمس‌الدین است. از دیگر کنیه‌های او، ابومنصور، ابوجعفر و ابومحمد است.<ref>حسینی آهق، مریم، «حلّی، ابن‌ادریس»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص۱۳۹۳ش، ج۱۴، ذیل مدخل.</ref>
== جایگاه ==
== جایگاه ==
روش ابن ادریس نزد فقهای زمانش خوش نیفتاد و آنها را به خشم آورد؛ لذا درباره اش گفته‌اند که: «او سرآمد فقیهان حله بود و علوم بسیاری را به خوبی می‌دانست و او را تألیفات و تصنیفات زیادی است، ولی به‌طور کل از اخبار و روایات ائمه اعراض کرده است.» اما ابن ادریس سزاوار این قضاوت و داوری نیست؛ زیرا او هرگز از اخبار و روایات معتبر و مورد اعتماد چشم نپوشیده است، بلکه به تصریح خود تنها از احادیث ضعیف اعراض کرده و به روایات موثق اعتماد و عمل کرده است و دلیل اعراضش را نیز در عبارت مذکور آورده است. به هر حال با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد و همان طوری که از کلام وی روشن شد، او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی نیز فراخواند و همو بود که دروازه‌های استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref>
 


ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است، او خود در پی گلایه از اهل زمان در کتاب مذکور، شیوه بحث خود را مطرح می‌کند و می‌گوید: به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل می‌باشد که در آن هر گز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راه‌های ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه می‌کنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی می‌یابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref>
ابن ادریس نخستین کسی بود که باب اعتراض بر شیخ طوسی را گشوده است، او خود در پی گلایه از اهل زمان در کتاب مذکور، شیوه بحث خود را مطرح می‌کند و می‌گوید: به نظر من این کتاب بهترین تألیفی است که در این فنّ صورت پذیرفته است، و این روش رساترین شیوه در بیان و گویاترین راه از جهت طرح بحث و ارائه دلیل می‌باشد که در آن هر گز راهی برای روایات و اخبار ضعیف نیست. من در این کتاب تحقیق خود را بر پایه سبکی تازه بنا نهادم، چه، کشف احکام تنها به یکی از راه‌های ذیل ممکن است: یا از راه کتاب خدا، یا سنت متواتر پیامبر، یا اجماع و اتفاق علما، یا دلیل عقل. در صورتی که از سه راه اول امکان دسترسی به حکم شرعی نبود، آنگاه محققین دینی در مسائل شرعی به دلیل عقل تکیه می‌کنند، و از آن راه به همهٔ احکام شرعی و مسائل فقهی آگاهی می‌یابند. پس باید بدان اعتماد و تکیه کرد، و هر کس حجیت آن را انکار کند به گمراهی رفته و راه در تاریکی پیموده و گفتاری بیرون از محدوده زبان آورده است.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۴۹ و ۵۰.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:


فقهای برجسته و شجاعی همچون «ابن ادریس» صاحب کتاب ارزشمند «السرائر» و دیگران در میان شیعه ظهور کرده و با شجاعت تمام باب اجتهاد را عملاً باز نمودند و موجب شکوفایی و رشد مجدد فقه آل محمد گردیدند.<ref>منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه و تقریر محمود صلواتی، تهران، انتشارات سرایی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۴.</ref>
فقهای برجسته و شجاعی همچون «ابن ادریس» صاحب کتاب ارزشمند «السرائر» و دیگران در میان شیعه ظهور کرده و با شجاعت تمام باب اجتهاد را عملاً باز نمودند و موجب شکوفایی و رشد مجدد فقه آل محمد گردیدند.<ref>منتظری، حسینعلی، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ترجمه و تقریر محمود صلواتی، تهران، انتشارات سرایی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۴.</ref>
پس از شیخ طوسی، مجتهد جوان و با نبوغ، ابن ادریس برای دستیابی به احکام - در مواردی که نص و اجماع نباشد - عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است. او در کتاب گرانمایه خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده می‌نویسد: هر گاه در مسئله ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند . پس از ابن ادریس، محقق حلی (م ۷۶۷ ه‍.ق) صاحب شرایع الاسلام، به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل».<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۶.</ref>


== احیای فقه شیعه ==
== احیای فقه شیعه ==
خط ۶۴: خط ۶۲:


== اندیشه‌ها ==
== اندیشه‌ها ==
پس از شیخ طوسی، ابن ادریس برای دستیابی به احکام - در مواردی که نص و اجماع نباشد - عقل را به عنوان یک منبع شناخت مطرح کرده است. او در کتاب گرانمایه خود «سرائر» به این مطلب تصریح کرده می‌نویسد: هر گاه در مسئله‌ای از مسائل شرعی، دلیلی از کتاب و سنت و اجماع به دست نیامد، محققان در بیان و شناخت حکم آن، به دلیل عقل تمسک می‌جستند . پس از ابن ادریس، محقق حلی (م ۷۶۷ ه‍.ق) صاحب شرایع الاسلام، به گونه صریحی عقل را به عنوان منبع استنباط یاد کرده و در کتاب ارزشمندش «معتبر» می‌نویسد: «مستند الاحکام الکتاب، السنة، الاجماع، العقل».<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۶.</ref>
ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>
ابن ادریس با نقد افکار علمی شیخ طوسی خدمت بزرگی را به اجتهاد و فقاهت کرد و در عمل، انفتاح باب اجتهاد را تداوم بخشید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>


خط ۷۴: خط ۷۴:
ابن ادریس به صراحت در سرائر می‌گوید: «من جز از دلیل روشن و برهان آشکار، از کسی تقلید نمی‌کنم». لا أعرّج الی أخبار الآحاد، فهل هدم الإسلام إلا هی.
ابن ادریس به صراحت در سرائر می‌گوید: «من جز از دلیل روشن و برهان آشکار، از کسی تقلید نمی‌کنم». لا أعرّج الی أخبار الآحاد، فهل هدم الإسلام إلا هی.
او طریق صحیح در اجتهاد و فقاهت را چنین بیان می‌کند که: «طریق صحیح نزد من عمل به کتاب خدا، یا سنّت رسول خداست که به‌طور متواتر رسیده باشد، یا اجماع است. و اگر این سه راه نبود، آنچه را که محقّقان می‌توانند در مسائل شرعی بدان اعتماد کنند، تمسّک به دلیل عقل قطعی است؛ زیرا در این صورت مسائل شرعی بر اساس دلیل عقلی بقا یافته و به دلیل عقل موکول شده است».<ref>ابن إدریس الحلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶ و ۵۱.</ref>
او طریق صحیح در اجتهاد و فقاهت را چنین بیان می‌کند که: «طریق صحیح نزد من عمل به کتاب خدا، یا سنّت رسول خداست که به‌طور متواتر رسیده باشد، یا اجماع است. و اگر این سه راه نبود، آنچه را که محقّقان می‌توانند در مسائل شرعی بدان اعتماد کنند، تمسّک به دلیل عقل قطعی است؛ زیرا در این صورت مسائل شرعی بر اساس دلیل عقلی بقا یافته و به دلیل عقل موکول شده است».<ref>ابن إدریس الحلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶ و ۵۱.</ref>
روش ابن ادریس نزد فقهای زمانش خوش نیفتاد و آنها را به خشم آورد؛ لذا درباره‌اش گفته‌اند که: «او سرآمد فقیهان حله بود و علوم بسیاری را به خوبی می‌دانست و او را تألیفات و تصنیفات زیادی است، ولی به‌طور کل از اخبار و روایات ائمه اعراض کرده است.» اما ابن ادریس سزاوار این قضاوت و داوری نیست؛ زیرا او هرگز از اخبار و روایات معتبر و مورد اعتماد چشم نپوشیده است، بلکه به تصریح خود تنها از احادیث ضعیف اعراض کرده و به روایات موثق اعتماد و عمل کرده است و دلیل اعراضش را نیز در عبارت مذکور آورده است. به هر حال با ظهور ابن ادریس دورهٔ تمسک مطلق به نصوص روایات به سرآمد و همان طوری که از کلام وی روشن شد، او فقهاء را به استناد به دلیل عقلی نیز فراخواند و همو بود که دروازه‌های استدلال را به روی بحثهای فقهی گشود.<ref>جناتی، محمد ابراهیم، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، تهران، کیهان، ۱۳۷۴ش، ص۵۰.</ref>


== عدم حجیت خبر واحد ==
== عدم حجیت خبر واحد ==
خط ۹۴: خط ۹۶:


== دیگر آثار ==
== دیگر آثار ==
التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است؛ ۳ـ شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/حاشیة-ابن-ادریس-علی-الصحیفة-السجادیة حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>؛ ۴ـ مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است؛ ۵ـ خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است؛ ۶ـ رسالة فی معنی الناصب؛ ۷ـ مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخهٔ او در کتاب السرائر است و به‌طور مستقل مورد توجه علمای رجال قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به‌شمار می‌رود.<ref>«[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 ابن ادریس حلی]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
 
* شرح الصحیفة السجادیة که به صورت تعلیقه و حواشی نوشته است<ref>«[https://mtif.ir/book/60072/حاشیة-ابن-ادریس-علی-الصحیفة-السجادیة حاشیة ابن ادریس علی الصحیفة السجادیة]»، بنیاد محقق طباطبایی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
 
* التعلیقات علی تفسیر التبیان که به عنوان شرح التبیان، مختصر التبیان و تفسیر ابن ادریس مشهور است. البته کتاب دیگری با عنوان مختصر تفسیر التبیان للشیخ الطوسی رحمة الله علیه نیز نوشته است.
* مسائل ابن ادریس که شاگردش جعفر بن احمد حائری نظرات او در زمینه مسائل فقهی را گرد آوری و تنظیم کرده است.
* خلاصة الاستدلال فی المواسعة و المضایقة که معاصرش شیخ منتجب الدین رازی ردیه ای با نام العصرة فی المواسعة و المضایقة بر آن نوشته است.
* رسالة فی معنی الناصب.
* مستطرفات السرائر که مستندات و مشیخهٔ او در کتاب السرائر است و به‌طور مستقل مورد توجه علمای رجال قرار گرفته است و در واقع تتمه و جزئی از فصول پایانی کتاب السرائر به‌شمار می‌رود.<ref>«[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=249255&typeinfo=23&catid=24113 ابن ادریس حلی]»، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


== اساتید ==
== اساتید ==
۱۵٬۲۵۶

ویرایش