۶٬۸۵۳
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{جعبه اطلاعات شخص | |||
| عنوان =وحید بهبهانی | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل = محمدباقر بن محمداکمل بهبهانی | |||
| سرشناسی = فقیه و اصولی | |||
| تولد = ۱۱۱۸ق اصفهان | |||
| وفات = ۱۲۰۵ق کربلا | |||
| استادان = سید محمد طباطبایی بروجردی | |||
| شاگردان = ملاّ مهدی نراقی، علامه بحرالعلوم | |||
| تالیفات =الفوائد الحائریه، الإجتهاد و الأخبار | |||
| تحصیلات = | |||
| مذهب = شیعه | |||
| زمینه فعالیت =فقه و اصول | |||
| علت شهرت = مبارزه با [[اخباریگری]] | |||
| خویشان سرشناس =[[علامه مجلسی]]، [[ملاصالح مازندرانی]] | |||
| نحوه درگذشت = | |||
| محل دفن =حرم امام حسین(ع) در کربلا | |||
| وبگاه = | |||
}} | |||
{{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}} | {{درگاه|واژهها|حوزه و روحانیت}} | ||
'''محمدباقر بهبهانی''' معروف به '''وحید بهبهانی''' (۱۱۱۸–۱۲۰۵ق)، فقیه و اصولی شیعه در قرن دوازدهم قمری است که در تضعیف مکتب [[اخباریگری]] و ترویج علم [[اصول فقه]] تأثیرگذار بود. او با هجرت به بهبهان که یکی از مراکز اخباریگری بود با این مکتب آشنا شد و پس از آن به [[کربلا]] که مرکز اصلی اخباریان بود هجرت کرد. او سی سال در کربلا ماند و به نقد مبانی اخباریگری و [[یوسف بن احمد بحرانی]] از عالمان اخباری پرداخت و پس از چند سال توانست غلبه این جریان فکری بر حوزههای علمیه را کنار بزند. | '''محمدباقر بهبهانی''' معروف به '''وحید بهبهانی''' (۱۱۱۸–۱۲۰۵ق)، فقیه و اصولی شیعه در قرن دوازدهم قمری است که در تضعیف مکتب [[اخباریگری]] و ترویج علم [[اصول فقه]] تأثیرگذار بود. او با هجرت به بهبهان که یکی از مراکز اخباریگری بود با این مکتب آشنا شد و پس از آن به [[کربلا]] که مرکز اصلی اخباریان بود هجرت کرد. او سی سال در کربلا ماند و به نقد مبانی اخباریگری و [[یوسف بن احمد بحرانی]] از عالمان اخباری پرداخت و پس از چند سال توانست غلبه این جریان فکری بر حوزههای علمیه را کنار بزند. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
وحید بهبهانی در اصفهان متولد و دوران کودکی و نوجوانی را در آنجا گذرانید و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت. پدر او محمد اکمل از نوادگان شیخ مفید و مادرش از نوادگان ملاصالح مازندرانی بود.<ref>قمی، شیخ عباس، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۶۲.</ref> در پی مرگ پدر و آشفتگی اوضاع اصفهان بر اثر هجوم و تسلط محمود افغان، برای همیشه از اصفهان خارج و راهی عراق شد و در محضر پدر همسرش، سید محمد طباطبایی | وحید بهبهانی در اصفهان متولد و دوران کودکی و نوجوانی را در آنجا گذرانید و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت. پدر او محمد اکمل از نوادگان [[شیخ مفید]] و مادرش از نوادگان [[ملاصالح مازندرانی]] بود.<ref>قمی، شیخ عباس، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۶۶۲.</ref> در پی مرگ پدر و آشفتگی اوضاع اصفهان بر اثر هجوم و تسلط محمود افغان، برای همیشه از اصفهان خارج و راهی عراق شد و در محضر پدر همسرش، [[سید محمد طباطبایی بروجردی]]، به تحصیل علوم عقلی پرداخت؛ سپس در نجف از محضر استادانی چون سید صدرالدّین قمی همدانی، شارح [[وافیة الاصول]]، بهره برد. وحید پس از تکمیل تحصیل در عراق، راهی بهبهان شد و بیش از سی سال در آن شهر سکونت کرد و ازینرو به بهبهانی اشتهار یافت. وحید پس از اقامتی طولانی و مقابله علمی پیگیر با روش اخباری در بهبهان به اتفاق جمعی از بستگان و عشایر محلی به کربلا رفت و در آنجا ساکن شد و در ۱۲۰۵ ق در همانجا از دنیا رفت.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | ||
اولین فرزند وحید به نام آقا محمد علی، فقیهی مقتدر در کرمانشاه بوده است. فرزند دیگر وحید، آقا عبدالحسین نام داشته که به گفته آقا احمد صاحب [[مرآت الاحوال]]، اهل سلوک و ریاضت و مجاهده با نفس بوده و در دوران مرجعیت پدرش امور مالی و بررسی استفتائات برعهده او بوده است.<ref>مُهری، محمد جواد، پرچمدار معارف علوی در عصر قاجار؛ زندگی آقا محمد علی کرمانشاهی، کرمانشاه، کوثر، ۱۳۹۴، ص۸۹ و ۹۰.</ref> | اولین فرزند وحید به نام آقا محمد علی، فقیهی مقتدر در کرمانشاه بوده است. فرزند دیگر وحید، آقا عبدالحسین نام داشته که به گفته آقا احمد صاحب [[مرآت الاحوال]]، اهل سلوک و ریاضت و مجاهده با نفس بوده و در دوران مرجعیت پدرش امور مالی و بررسی استفتائات برعهده او بوده است.<ref>مُهری، محمد جواد، پرچمدار معارف علوی در عصر قاجار؛ زندگی آقا محمد علی کرمانشاهی، کرمانشاه، کوثر، ۱۳۹۴، ص۸۹ و ۹۰.</ref> | ||
=== اساتید === | === اساتید === | ||
محمداکمل اصفهانی (پدر مرحوم بهبهانی) | {{ستون|۲}} | ||
* محمداکمل اصفهانی (پدر مرحوم بهبهانی) | |||
* [[سید صدرالدین رضوی قمی]] | |||
* [[سید محمد طباطبایی بروجردی]].<ref>مرآت الاحوال جهاننما، احمدبن محمدعلی بهبهانی، ج۱، ص۱۳۱.</ref> | |||
{{پایان}} | |||
=== شاگردان === | === شاگردان === | ||
برخی از مشاهیری که از محضر وحید بهبهانی بهرهمند شدند عبارتاند از: | برخی از مشاهیری که از محضر وحید بهبهانی بهرهمند شدند عبارتاند از: | ||
{{ستون|۲}} | |||
* [[ملاّ مهدی نراقی]] | * [[ملاّ مهدی نراقی]] | ||
* سید محمد مهدی طباطبایی مشهور به [[علامه بحرالعلوم]] | * سید محمد مهدی طباطبایی مشهور به [[علامه بحرالعلوم]] | ||
خط ۲۹: | خط ۵۳: | ||
* شیخ محمدتقی اصفهانی مؤلف هدایة المسترشدین | * شیخ محمدتقی اصفهانی مؤلف هدایة المسترشدین | ||
* حاج محمدابراهیم کلباسی اصفهانی | * حاج محمدابراهیم کلباسی اصفهانی | ||
* [[سیدمحمدحسن زنوزی خویی]] مؤلف ریاض الجنّة.<ref> | * [[سیدمحمدحسن زنوزی خویی]] مؤلف ریاض الجنّة.<ref>آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة، جزء۲: الکرام البررة، مشهد ۱۴۰۴ش؛ به نقل از رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | ||
{{پایان}} | |||
== مبارزه با مکتب اخباریگری == | == مبارزه با مکتب اخباریگری == | ||
{{همچنین ببینید|اخباریگری}} | {{همچنین ببینید|اخباریگری}} | ||
علامه وحید بهبهانی مشهورترین چهره اصولی در مبارزه با اخباریان است. استدلال محکم و قوی او در تبیین روش اجتهادی، همراه با مبارزات عملی با اخباریان، به چیره شدن تفکر اجتهادی و اضمحلال تفکر اخباری انجامید.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref> وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباریگری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور [[عبدالله سماهیجی]] از عالمان | علامه وحید بهبهانی مشهورترین چهره اصولی در مبارزه با اخباریان است. استدلال محکم و قوی او در تبیین روش اجتهادی، همراه با مبارزات عملی با اخباریان، به چیره شدن تفکر اجتهادی و اضمحلال تفکر اخباری انجامید.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref> وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباریگری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور [[عبدالله سماهیجی]] از [[عالمان مشهور اخباری|عالمان اخباری]]، به یکی از مراکز اخباریگری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رسالههایی در [[حجیت اجماع]]، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباریها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> | ||
بهبهانی پس از شناسایی مکتب اخباریگری به کربلا هجرت کرد. کربلا در آن دوره، مرکز اخباریگری شمرده میشد. مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده [[یوسف بن احمد بحرانی]] با گرایش اخباری اعتدالی بود. بهبهانی ابتدا در درس او حاضر شد و پس از مدتی درخواست کرد کرسی درس برای چند روز به او واگذار شود. او با پذیرش یوسف بن احمد بحرانی، به نقد مبانی اخباریگری پرداخت و بیشتر شاگردان ممتاز بحرانی را از مکتب اخباری روگردان کرده و به خود جذب کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> | |||
[[مرتضی مطهری]] مباحث [[علم اصول فقه|اصولی]]، و [[فقه الحدیث|فقه الحدیثیِ]] وحید بهبهانی را در ضعیف کردن مکتب اخباریگری تأثیرگذار دانسته است. برای نمونه اخباریان بر اساس روایات باز گذاشتن تحتالحنک عمامه را واجب میشمردند. بهبهانی روایات را ناظر به شرایط زمانی دانست و باز گذاشتن تحت الحنک در زمان صدور روایات را به دلیل مقابله با سنت کافران که تحت الحنک را میبستد دانست.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۱۷۲.</ref> بهبهانی معتقد بود امامان(ع) در سخنانشان تابع عرفِ محاوره بودند. برای نمونه اگر امام(ع) سخنی گفت که در ظاهر با واقع خارجی مطابقت ندارد، حمل بر مجاز و تشبیه میشود؛ بنابراین اینکه برای مثال امام(ع) ترککننده نماز را کافر دانسته به این معنا است که او شبیه کافر است.<ref>الاجتهاد و التقلید (فوائد الحائریه)، ص۴۶۴، فائده۲۷.</ref> | [[مرتضی مطهری]] مباحث [[علم اصول فقه|اصولی]]، و [[فقه الحدیث|فقه الحدیثیِ]] وحید بهبهانی را در ضعیف کردن مکتب اخباریگری تأثیرگذار دانسته است. برای نمونه اخباریان بر اساس روایات باز گذاشتن تحتالحنک عمامه را واجب میشمردند. بهبهانی روایات را ناظر به شرایط زمانی دانست و باز گذاشتن تحت الحنک در زمان صدور روایات را به دلیل مقابله با سنت کافران که تحت الحنک را میبستد دانست.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ص۱۷۲.</ref> بهبهانی معتقد بود امامان(ع) در سخنانشان تابع عرفِ محاوره بودند. برای نمونه اگر امام(ع) سخنی گفت که در ظاهر با واقع خارجی مطابقت ندارد، حمل بر مجاز و تشبیه میشود؛ بنابراین اینکه برای مثال امام(ع) ترککننده نماز را کافر دانسته به این معنا است که او شبیه کافر است.<ref>الاجتهاد و التقلید (فوائد الحائریه)، ص۴۶۴، فائده۲۷.</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۷۳: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
[[الفوائد الحائریه]]: وحید در کتاب الفوائد | [[الفوائد الحائریه]]: وحید در کتاب الفوائد الحائریه، مبنای قبول خبر را به گونهای سامان داده است که حجیت خبر موثوقٌبه جانشین حجیت خبر ثقه شده است؛ یعنی، از افراط و تفریط پیشینیان (اخباری و اصولی) در قبول روایات دوری کرده است.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref>[[پرونده:کتاب وحید بهبهانی نوشته علی دوانی.jpg|بندانگشتی|کتابی درباره وحید بهبهانی نوشته علی دوانی|212x212px]] | ||
[[الإجتهاد و الأخبار]]: این کتاب بیانگر معیارهای وحید در تفکر اجتهادی است.<ref>طباطبایی، محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه۲، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.</ref> وی کتاب الاجتهاد و الاخبار را که نوعی دفاعیّه از مسلک اجتهاد است، در ۱۱۵۵ در بهبهان تألیف کرد و در آن مبانی اخباریگری را به باد انتقاد گرفت. وحید در این کتاب نمونههایی از سخنان بیپایه اخباریان و نیز مباحثات خود را با آنها نقل و از برخورد توهین آمیز اخباریان با علمای دین بشدت انتقاد کرده است.<ref>رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.</ref> | |||
دیگر آثار: شرح مفتاح الفقه ملامحسن فیض کاشانی (۸جلد)، حاشیه بر مدارک، رسالهای در جبر و اختیار، فوائد رجالیه، حاشیه بر شرح ارشاد مولانا اردبیلی، حاشیه بر وافی، رسالهای در اصالة برائت.<ref>قمی، شیخ عباس، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵، ج۲، ص۶۵۷.</ref> | دیگر آثار: شرح مفتاح الفقه ملامحسن فیض کاشانی (۸جلد)، حاشیه بر مدارک، رسالهای در جبر و اختیار، فوائد رجالیه، حاشیه بر شرح ارشاد مولانا اردبیلی، حاشیه بر وافی، رسالهای در اصالة برائت.<ref>قمی، شیخ عباس، اَلْفَوائدُ الرّضَویّة فی اَحْوالِ عُلَماء الْمَذْهَبِ الْجَعْفَریّة، باقری بیدهندی، ناصر (محقق)، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۵، ج۲، ص۶۵۷.</ref> |
ویرایش