روحانیت و تجدد (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
کتاب فقه و مصلحت از کیست و چه محتوایی دارد؟
کتاب روحانیت و تجدد از کیست و چه موضوعاتی را مورد بحث قرار می‌دهد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خط ۳۹: خط ۳۹:
  | نسخه الکترونیکی  =
  | نسخه الکترونیکی  =
}}
}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}'''روحانیت و تجدد''' اثری از عبدالوهاب فراتی
 
این اثر روایتی جامع از نحوه تعامل روحانیت با غرب ارائه می‌کند؛ دوم آنکه جریانهای فکری – سیاسی روحانیت حوزه علمیه قم را برحسب مؤلفه مدرنیته صورتبندی می‌کند، سوم آنکه ظرفیتها و محدودیت کنونی روحانیت با جهان غرب را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.


== معرفی ==
== معرفی ==
خط ۴۶: خط ۴۸:
'''موضوع اثر و اهمیت آن:'''
'''موضوع اثر و اهمیت آن:'''


مبحث کانونی این اثر، سهگونه فهم و تبعاً واکنشهای متفاوتی است که روحانیت حوزه علمیه قم با مدرنیته داشته است. برخی از روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش می‌کشند و در مقابل آن مقاومت می‌ورزند؛ برخی به پذیرش بسیاری از مؤلفه‌های آن تن می‌دهند و گروه سوم ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غربگرایی، بنا به الزامات عمل جنبه‌هایی از مدرنیته را می‌پذیرد. این تقسیمبندی که به نوعی بر استدلالی قیاسی و استقرائی تکیه دارد گرچه ساده به نظر می‌رسد اما برآیند پژوهش ما در حوزه علمیه قم نشان می‌دهد که روایت و واکنش روحانیت در قبال مدرنیته بر همین تقسیمبندی حمل شده است. به همین دلیل، مهمترین پرسش این تحقیق این است که، روحانیت چه فهم و نسبتی با تجدد دارد؟، روحانیت از درون چه سنت و تاریخی به مواجهه با تجدد رسیده است، عوامل معده فهم او از تجدد چیست؟ و بالاخره اینکه روایت و فهم او از تجدد چه خصائصی و ویژگیهایی دارد؟ و در نهایت چگونه می‌توان روحانیت را براساس مؤلفه مدرنیته، طیفبندی و جریانشناسی کرد؟ در پاسخ به این پرسشها به نظر می‌رسد: فهم روحانیت از مدرنیته نه امری دلبخواهانه بلکه مقید به سنتی است که تفکر او در درون آن شکل گرفته است. با این همه، امروزه، روحانیت تا حدودی برخلاف سالهای قبل از انقلاب، از الگوی واحدی درباب داوری درباره غرب پیروی نمی‌کند و به تنوع و تفاوتهای متکثری از فهم غرب نائل شده است.
مبحث کانونی این اثر، سه گونه فهم و تبعاً واکنشهای متفاوتی است که روحانیت حوزه علمیه قم با مدرنیته داشته است. برخی از روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش می‌کشند و در مقابل آن مقاومت می‌ورزند؛ برخی به پذیرش بسیاری از مؤلفه‌های آن تن می‌دهند و گروه سوم ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غربگرایی، بنا به الزامات عمل جنبه‌هایی از مدرنیته را می‌پذیرد. این تقسیمبندی که به نوعی بر استدلالی قیاسی و استقرائی تکیه دارد گرچه ساده به نظر می‌رسد اما برآیند پژوهش ما در حوزه علمیه قم نشان می‌دهد که روایت و واکنش روحانیت در قبال مدرنیته بر همین تقسیمبندی حمل شده است. به همین دلیل، مهمترین پرسش این تحقیق این است که، روحانیت چه فهم و نسبتی با تجدد دارد؟، روحانیت از درون چه سنت و تاریخی به مواجهه با تجدد رسیده است، عوامل معده فهم او از تجدد چیست؟ و بالاخره اینکه روایت و فهم او از تجدد چه خصائصی و ویژگیهایی دارد؟ و در نهایت چگونه می‌توان روحانیت را براساس مؤلفه مدرنیته، طیفبندی و جریانشناسی کرد؟ در پاسخ به این پرسشها به نظر می‌رسد: فهم روحانیت از مدرنیته نه امری دلبخواهانه بلکه مقید به سنتی است که تفکر او در درون آن شکل گرفته است. با این همه، امروزه، روحانیت تا حدودی برخلاف سالهای قبل از انقلاب، از الگوی واحدی درباب داوری درباره غرب پیروی نمی‌کند و به تنوع و تفاوتهای متکثری از فهم غرب نائل شده است.


'''برجستگیهای اثر نسبت به آثار مشابه:'''
'''برجستگیهای اثر نسبت به آثار مشابه:'''
۱۵٬۲۵۶

ویرایش