وثاقت مشایخ شیخ صدوق در سند زیارت جامعه کبیره: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲: خط ۱۲:
در منابع رجالی، درباره مشایخ سند زیارت جامعه چنین آمده است:
در منابع رجالی، درباره مشایخ سند زیارت جامعه چنین آمده است:


'''علی بن احمد بن محمد بن عمران الدقاق:''' سید ابوالقاسم خویی می‌گوید که درباره او ذمی نقل نشده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۲۷۹.</ref>
*


'''حسین بن ابراهیم بن أحمد بن هشام المکتب''': گفته شده که او از مشایخ صدوق است. صدوق بسیار از او روایت نقل کرده و از او با عبارت «رضی الله عنه و رحمة الله» با جلالت یاد کرده است.<ref>وحید بهبهانی، محمدباقر بن محمداكمل، تعلیقه علی منهج المقال، بی‌جا، مكتبة اهل‌البيت(ع)، بی‌تا، ص۲۴۱.</ref>
* '''موسی النخعی:''' شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه<ref>صدوق، کتاب من لا يحضره الفقيه‌، ج۲، ص۶۰۹</ref> این شخص را با عنوان «موسی بن عبدالله النخعی» و در کتاب عیون اخبار الرضا(ع)<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷۲.</ref> با عنوان «موسی بن عمران النخعی» یاد کرده و از او زیارت جامعه را نقل کرده است. برخی محققان گفته‌اند که موسی بن عمران نخعی و موسی بن عبدالله نخعی نام یک نفر است و یکی از نام‌های عمران یا عبدالله نام جد او است و نه پدرش.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، ناشر فرزند مؤلف، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۰–۲۱.</ref> در برخی منابع از قول وحید بهبهانی و شیخ عبدالله مامقانی آمده است که موسی بن عبدالله النخعی، راوی زیارت جامعه، شخصی امامی‌مذهب و دارای اعتقادات صحیح است. نقل چنین زیارتی با چنین مضامینی در مورد ائمه(ع) دلیل واضحی است بر اینکه او اهل علم و فضل بوده روایاتش مقبول اهل علم شمرده می‌شده است. عدم ذکر نام او در کتاب‌های رجالی موجب ضعف او از نظر رجالی نیست.<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۷–۸.</ref>


موسی النخعی، باید توجه کرد که شیخ صدوق (ره) در کتاب من لا یحضره الفقیه این شخص را با عنوان موسی بن عبدالله النخعی و در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) او را با عنوان موسی بن عمران النخعی یاد کرده و از او زیارت جامعه را نقل می‌کند. در کتاب مستدرکات علم رجال الحدیث آمده است که موسی بن عمران نخعی و موسی بن عبدالله نخعی نام یک نفر است و یکی از نام‌های عمران یا عبدالله نام جد او است و نه پدرش.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۸، ص۲۰–۲۱.</ref>
علی‌اکبر غفاری، محدث و محقق علوم حدیث، در ذیل روایت این زیارت در کتاب من لایحضره الفقیه می‌گوید: شیخ صدوق این روایت را توسط سه تن از مشایخ خود روایت کرده است: علی بن احمد بن موسی الدقاق، محمد بن احمد السنانی، که همان محمد بن احمد بن محمد بن سنان است، و حسین بن ابراهیم بن احمد بن هشام المکتب. این سه نفر از مشایخ اجازه‌اند و شیخ صدوق در تمام تألیفات و کتاب‌های خود روایتی را از این سه شیخ ذکر نکرده، مگر آنکه در مورد آنان از تعبیر «رضی الله عنه» استفاده کرده است و بر آنان اعتماد کرده است. این اعتماد شیخ و مدح او در مورد آنان کافی است و به همین دلیل طریق نقل شده توسط شیخ «در مورد زیارت جامعه»، صحیح یا حسن کالصحیح است و خودِ اعتماد شیخ، مؤید این مطلب است.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تعلیق شیخ غفاری، علی اکبر، قم، جامعه مدرسین حوزه، ج۲، ص۶۰۹.</ref>
 
در کتاب مستدرکات علم رجال الحدیث از قول عده‌ای از علما که ازجمله آنان وحید بهبهانی وعلامه مامقانی است در موارد متعدد نقل شده است که موسی بن عبدالله النخعی راوی زیارت جامعه، شخصی امامی و صحیح الاعتقاد است و تلقین چنین زیارت با چنین مضامینی در مورد ائمه(ع) دلیل واضحی است بر آن که او اهل علم و فضل و مقبول الروایه است و عدم ذکر نام او در کتاب‌های رجالی موجب قدح او نیست.<ref>مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۷–۸.</ref>
 
با توجه به مطالب بیان شده، مشخص می‌شود که راویان سند زیارت جامعه کبیره از راویانی هستند که هیچ ذم و نادرستی از آنان در کتاب‌ها گزارش نشده است و علاوه بر آن افرادی مورد اعتماد و جلیل القدرند. علی اکبر غفاری در ذیل روایت زیارت جامعه در کتاب من لایحضره الفقیه شیخ صدوق (ره) می‌نویسد: شیخ صدوق این روایت را توسط سه تن از مشایخ خود روایت کرده است: علی بن احمد بن موسی الدقاق، محمد بن احمد السنانی که همان محمد بن احمد بن محمد بن سنان است و حسین بن ابراهیم بن احمد بن هشام المکتب. این سه نفر از مشایخ اجازه‌اند و شیخ در تمام تألیفات و کتاب‌های خود روایتی را از این سه مشایخ ذکر نکرده است مگر آن که در مورد آنان از تعبیر رضی الله عنه استفاده کرده است و بر آنان اعتماد کرده است. این اعتماد شیخ و مدح او در مورد آنان کافی است و به همین دلیل طریق نقل شده توسط شیخ «در مورد زیارت جامعه»، صحیح یا حسن کالصحیح است و خودِ اعتماد شیخ، مؤید این مطلب است.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تعلیق شیخ غفاری، علی اکبر، قم، جامعه مدرسین حوزه، ج۲، ص۶۰۹.</ref>


از این رو است که علامه مجلسی در کتاب بحارالأنوار در مورد این روایت و در ذیل آن می‌نویسد:
از این رو است که علامه مجلسی در کتاب بحارالأنوار در مورد این روایت و در ذیل آن می‌نویسد:
۶٬۸۲۲

ویرایش