معنای آخوند و روحانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
 
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
آخوند، طلبه، روحانی و حوزوی از جمله مفاهیمی است که به دانش‌آموختگان [[حوزه‌های علمیه]] گفته می‌شود. آخوند و روحانی به معنای دانشمند و پیشوای دینی است و به محصلین سطوح اولیه حوزه نیز طلبه می‌گویند.
آخوند، طلبه، روحانی و حوزوی از جمله مفاهیمی است که به دانش‌آموختگان [[حوزه‌های علمیه]] گفته می‌شود. آخوند و روحانی به معنای دانشمند و پیشوای دینی است و به محصلین سطوح اولیه حوزه نیز طلبه می‌گویند.


== اصطلاح آخوند ==
== اصطلاح آخوند ==
آخوند واژه‌ای فارسی به معنای معلم، عالِم روحانی، واعظ و پیشوای مذهبی است.<ref>عمید، «[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF آخوند]»، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب.</ref> درباره اصل و ریشه این کلمه، اختلاف وجود دارد. گفته شده که نخستین مورد کاربرد واژه آخوند به مثابه عنوانی احترام آمیز، برای روحانیون دانشمند در [[ایران]] به دوره [[تیموریان]] برمی‌گردد. در دوره [[صفویه]]، حرمت این کلمه حفظ شد و بر مردمان بسیار دانشمند اطلاق گردید. در عصر [[قاجار]] کاربرد این کلمه گسترش بیشتری یافت و مدرسان مکتب‌خانه‌ها را نیز در بر گرفت. البته این کلمه در میان دانشمندان آن روزگار جایگاهی والا داشت؛ برای مثال به مشهورترین فقیه اواخر عصر قاجار یعنی [[آخوند خراسانی|محقق خراسانی]]، «آخوند» گفته می‌شد. اکنون این کلمه به گونه عام به معنای پیشوای دینی به کار می‌رود.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران: نشر مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۵۰</ref>
آخوند واژه‌ای فارسی به معنای مُعلم، عالِم روحانی، واعظ و پیشوای مذهبی است.<ref>عمید، «[https://www.vajehyab.com/?q=%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF آخوند]»، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب.</ref> درباره اصل و ریشه این کلمه، اختلاف وجود دارد. گفته شده که نخستین مورد کاربرد واژه آخوند به عنوانی احترام آمیز، برای روحانیون دانشمند در [[ایران]] به دوره [[تیموریان]] برمی‌گردد. در دوره [[صفویه]]، حرمت این کلمه حفظ شد و بر مردمانِ بسیار دانشمند اطلاق گردید. در عصر [[قاجار]] کاربرد این کلمه گسترش بیشتری یافت و معلمان مکتب‌خانه‌ها را نیز در بر گرفت. البته این کلمه در میان دانشمندان آن روزگار جایگاهی والا داشت؛ برای مثال به مشهورترین فقیه اواخر عصر قاجار یعنی [[آخوند خراسانی|محقق خراسانی]]، «آخوند» گفته می‌شد. اکنون این کلمه به گونه عام به معنای پیشوای دینی به کار می‌رود.<ref>دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران: نشر مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۵۰</ref>


== اصطلاح طلبه ==
== اصطلاح طلبه ==
طلبه اصطلاحی است که به روحانیان دینی گفته می‌شود. این کلمه در معنای لغوی، به معنای طالب است و معنای گسترده‌ای را در برمی‌گیرد که شامل طالبان علم و غیر آن می‌گردد؛ اما در خصوص طلاب علوم دینی به کار برده می‌شود. در بسیاری موارد نیز با پسوند و قید «علوم حوزوی» یا «علوم دینی» آورده می‌شود؛ البته این اصطلاح بیشتر در مورد محصلین سطوح اولیه حوزه استفاده می‌شود.  
طلبه اصطلاحی است که به روحانیان دینی و بیشتر در مورد محصلین سطوح اولیه حوزه استفاده می‌شود. این کلمه در معنای لغوی، به معنای طالب است و معنای گسترده‌ای را در برمی‌گیرد که شامل طالبان علم و غیر آن می‌گردد؛ اما در خصوص طلاب علوم دینی به کار برده می‌شود. در بسیاری موارد نیز با پسوند و قید «علوم حوزوی» یا «علوم دینی» آورده می‌شود.  


تا نیمه قرن چهاردهم هجری، طلبه وارد مکتب خانه‌ها می‌شد و پس از آشنایی با حروف الفبا به فراگرفتن [[قرآن|قرآن کریم]] می‌پرداخت و پس از آشنایی مختصری با مقدمات صرف و نحو و غیره به حوزه داخل می‌گردید. امروزه با گشایش مدارس جدید و انقراض مکتب‌خانه‌ها، دانش آموزان پس از تکمیل دوره راهنمایی یا متوسطه پس از امتحانات ورودی و گزینش و مصاحبه وارد حوزه می‌گردند.<ref>دائره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر، حاج سید جوادی، کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی، تهران: نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۳، ج۱۰، ص۵۱۲-۵۱۳</ref>
تا نیمه قرن چهاردهم هجری، طلبه وارد مکتب خانه‌ها می‌شد و پس از آشنایی با حروف الفبا به فراگرفتن [[قرآن|قرآن کریم]] می‌پرداخت و پس از آشنایی مختصری با مقدماتِ صرف و نحو و غیره، داخل حوزه می‌گردید. امروزه با گشایش مدارس جدید و انقراض مکتب‌خانه‌ها، دانش آموزان پس از تکمیل دوره تحصیلی و پس از امتحانات ورودی و مصاحبه وارد حوزه می‌گردند.<ref>دائره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر، حاج سید جوادی، کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی، تهران: نشر شهید سعید محبی، ۱۳۸۳، ج۱۰، ص۵۱۲-۵۱۳</ref>


== اصطلاح روحانی ==
== اصطلاح روحانی ==
روحانی واژه دیگری است که به محصلان، مدرسان و محققان علوم دینی در [[حوزه‌های علمیه]] گفته می‌شود. روحانی در لغت به معنای دانشمند دینی و پیشوای مذهبی آمده است.<ref>معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران: امیر کبیر، ۱۳۷۶، ج۲، ص۱۶۸۴</ref>
روحانی به محصلان، مدرسان و محققان علوم دینی در [[حوزه‌های علمیه]] گفته می‌شود. روحانی در لغت به معنای دانشمند دینی و پیشوای مذهبی آمده است.<ref>معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران: امیر کبیر، ۱۳۷۶، ج۲، ص۱۶۸۴</ref>


روحانیان افرادی هستند که در حوزه‌های علمیه به تحصیل، تدریس و [[تهذیب]] مشغول شده و پس از ملّبس شدن به لباس روحانیت به تبلیغ و ارشاد مردم در جهت تحقق عینی دین می‌پردازند. البته هر مسلمانی، مسئولیت شناخت و تبلیغ [[اسلام]] و عمل به آن را دارد؛ اما نظریه‌پردازی تخصصی به‌ویژه در هنگام برخورد نصوص دینی با چالش‌های معاصر، بر عهده متخصصان و عالمان روحانی و دین‌شناس است.<ref>خسرو پناه، عبد الحسین، جریان شناسی فکری ایران معاصر، قم: مؤسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی، ۱۳۸۸، ص۴</ref>
روحانیان افرادی هستند که در حوزه‌های علمیه به تحصیل، تدریس و [[تهذیب]] مشغول شده و پس از ملّبس شدن به لباس روحانیت به تبلیغ و ارشاد مردم در جهت تحقق عینی دین می‌پردازند. البته هر مسلمانی، مسئولیت شناخت و تبلیغ [[اسلام]] و عمل به آن را دارد؛ اما نظریه‌پردازی تخصصی به‌ویژه در هنگام برخورد نصوص دینی با چالش‌های معاصر، بر عهده متخصصان و عالمان روحانی و دین‌شناس است.<ref>خسرو پناه، عبد الحسین، جریان شناسی فکری ایران معاصر، قم: مؤسسه فرهنگی حکمت نوین اسلامی، ۱۳۸۸، ص۴</ref>
در مجموع کلمه روحانی، امروزه نیاز به تعریف نداشته و معنا و مفهوم آن در نزد افراد مشخص است و به کسانی که به فراگیری و تدریس علوم دینی و پژوهش و تحقیق پیرامون آن اشتغال دارند و ملّبس به لباس مقدس آن هستند، گفته می‌شود.
شهید بهشتی در این رابطه گفته است: امروز می‌گویند روحانیون، [[روحانیت]]، جامعه روحانیت... وقتی می‌گوییم روحانیت، یعنی علمای صاحب علم و تقوا که توانایی الگو بودن برای جامعه داشته باشند، الگو در اندیشه خالص اصیل اسلامی و الگو در عمل اسلامی.<ref>حسینی بهشتی، محمد، ولایت، رهبری، روحانیت، تهران: بنیاد نشر آثارو اندیشه‌های شهید آیت الله دکتر بهشتی، ۱۳۸۳، ص۳۴۰</ref>
از این رو بر خلاف کسانی که تلاش نموده‌اند تا منکر نهادی به نام روحانیت شوند<ref>رجوع کنید به: عیسی نیا، رضا،در آمدی بر الزامات تحول در حوزه علمیه، روحانیت، تهدیدها و فرصت ها، قم: پژو هشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸، ص۲۹- ۴۵</ref> یا هویت آنان را در برخی امور غیر اصیل معرفی نمایند. روحانیت، یک نهاد برآمده از دین بوده و هویت و ماهیت اصیل آن را شناخت، تبیین و ترویج معارف [[دین]] و حفظ و پاسداری از ارزش‌های دینی تشکیل می‌دهد.


==منابع==
==منابع==
خط ۳۶: خط ۳۰:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه = شد
| تیترها =  
| تیترها = شد
| ویرایش =  
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی = شد
| ناوبری =  
| ناوبری =  
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات =  
| بازبینی =  
| بازبینی = شد
| تکمیل =  
| تکمیل =  
| اولویت =  
| اولویت = ج
| کیفیت =  
| کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۷٬۲۳۰

ویرایش