|
|
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| | {{در دست ویرایش|کاربر=Shamsoddin }} |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| ابن تیمیه معتقد است که حدیث ثقلین آنگونه که شیعه آن را نقل میکند صحیح نبوده بلکه متن دقیق و صحیح حدیث آن است که صحیح مسلم نقل نموده: {{متن عربی|وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ، أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ …}} آیا این مطلب صحیح است؟
| | ابنتیمیه معتقد است که حدیث ثقلین آنگونه که شیعه آن را نقل میکند صحیح نبوده بلکه متن صحیح حدیث، آن است که صحیح مسلم نقل نموده: {{متن عربی|وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ، أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ …}} آیا این مطلب صحیح است؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| '''حدیث ثقلین به قرائت ابن تیمیه''' روایت بیان شده در صحیح مسلم را صحیح میداند. در منابع معتبر شیعه و اهل سنت این روایت به تواتر و در موارد گوناگون از پیامبر(ص) نقل شده است. این روایت در کتاب صحیح مسلم نیز به چند نقل بیان شده و به صورت تک روایت ذکر نشده است. با بررسی منابع دیگر اهل سنت نقلهای نزدیک به نقل شیعه زیاد مشاهده میشود. روایت مورد تایید ابن تیمیه دارای ایرادهای محتوایی چون اشاره زید بن ارقم به پیری خود و فراموشی تمام و کمال محتوای روایت و نیز بیواسطه نقل نمودن روایت از پیامبر(ص) بدوم ذکر سلسله روات آن و ایراد گرفتن بر شیعه که به دلیل نبودن در عصر پیامبر(ص) حق نقل روایات را ندارند. همچنین دشمنی آشکار ابن تیمیه با اهل بیت(ع) و شیعه میتواند دلیلی بر اصرار رد روایت نقل شده در منابع شیعه باشد.
| | ابنتیمیه یکی از نقلهای حدیث ثقلین که در صحیح مسلم نقل شده را صحیح میداند. این نقل برخلاف نقل متواتر و مشهوری است که در منابع معتبر شیعه و اهلسنت از پیامبر(ص) نقل شده است. نقل مورد تایید ابنتیمیه دارای ایرادهای محتوایی و سندی است. همچنین دشمنی آشکار ابنتیمیه با اهلبیت(ع) و شیعه میتواند دلیلی بر اصرار رد روایت نقل شده در منابع شیعه باشد. |
|
| |
|
| == جایگاه حدیث ثقلین == | | == جایگاه حدیث ثقلین == |
| [[حدیث ثقلین]] از [[احادیث متواتر اسلامی]] است که از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است. با توجه به اسناد و راویان این حدیث، صدور آن از پیامبر(ص) قطعی است.<ref>سبحانی، جعفر، پیشوائی از نظر اسلام، قم، انتشارات مکتب اسلام، ۱۳۷۴، ص۲۰۳.</ref> این حدیث تنها یک بار از پیامبر(ص) نقل نشده، بلکه در موارد مختلفی بیان شده است<ref>مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ج۹، ص۶۲.</ref> و در [[منابع روایی اهل سنت]] و [[شیعه]] آورده شده است. | | [[حدیث ثقلین]] از [[احادیث متواتر اسلامی]] است که موارد مختلفی از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از دانشمندان، پیام قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ج۹، ص۶۲.</ref> عالمان شیعه با توجه به اسناد و راویان این حدیث، صدور آن از پیامبر(ص) قطعی میدانند.<ref>سبحانی، جعفر، پیشوائی از نظر اسلام، قم، انتشارات مکتب اسلام، ۱۳۷۴، ص۲۰۳.</ref> |
|
| |
|
| '''حدیث ثقلین به نقل از شیعه'''
| | این حدیث به ۳۹ طریق از کتابهای اهلسنت نقل شده است. حدیث در کتابهای [[مسند احمد]]، [[صحیح مسلم]]، [[مناقب ابن مغازلی]]، [[سنن ترمذی]]، [[العمده ثعلبی]]، [[مسند ابییعلی]]، المعجم الاوسط طبرانی، العمده ابن بطریق، ینابیع الموده قندوزی، الطرائف ابن مغازلی، فرائد السمطین و [[شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید]] آمده است.<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۰۴–۳۲۰</ref> همچنین [[منابع روایی شیعه]]، ۸۲ حدیث با مضمون حدیث ثقلین نقل نمودهاند که در کتابهای [[الکافی]]، [[کمالالدین]]، [[آمالی صدوق]]، [[آمالی مفید]]، [[آمالی طوسی]]، [[عیون اخبار الرضا]]، [[الغیبه نعمانی]]، [[بصائر الدرجات]] و ... جمعآوری شده است.<ref>بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۲۰–۳۶۷</ref> |
|
| |
|
| {{متن عربی|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَيْتِي عِتْرَتِي أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّكُمْ سَتَرِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُكُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِي الثَّقَلَيْنِ وَ الثَّقَلَانِ كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ فَوَقَعَتِ الْحُجَّةُ بِقَوْلِ النَّبِيِّ ص وَ بِالْكِتَابِ الَّذِي يَقْرَأُهُ النَّاسُ فَلَمْ يَزَلْ يُلْقِي فَضْلَ أَهْلِ بَيْتِهِ بِالْكَلَامِ وَ يُبَيِّنُ لَهُمْ بِالْقُرْآنِ {{قرآن|إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>سوره احزاب، آیه۳۳</ref>}}|ترجمه=همانا من دو امر در میان شما میگذارم، اگر آنها را بپذیرید، هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزوجل (قرآن)، اهل بیت و عترت من، ای مردم گوش کنید که من تبلیغ کردم، شما در قیامت سر حوض بر من وارد میشوید و من از آنچه نسبت به ثقلین انجام دادهاید از شما بازخواست میکنم، و ثقلین، کتاب خدا و اهل بیت من هستند، بر ایشان پیشی نگیرید که هلاک میشوید، و به ایشان چیزی نیاموزید که آنها از شما داناترند.}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، بی تا، ج۱، ص۲۹۴؛ اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، ۱۳۶۹ش، ص۵۷؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، قم، مطبعه العلمیه، ج۱، ص۵۲۹، ۵۶۲، ۵۶۸، ۵۷۱، ۵۹۳؛ صدوق، محمدبن بابویه، معانی الاخبار، تهران، مطبعه الحیدری، مکتبه الصدق، ص۹۰</ref> | | ==نقل متواتر حدیث ثقلین== |
| | {{عربی بزرگ|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَيْتِي عِتْرَتِي أَيُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّكُمْ سَتَرِدُونَ عَلَيَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُكُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِي الثَّقَلَيْنِ وَ الثَّقَلَانِ كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ أَهْلُ بَيْتِي فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ فَوَقَعَتِ الْحُجَّةُ بِقَوْلِ النَّبِيِّ ص وَ بِالْكِتَابِ الَّذِي يَقْرَأُهُ النَّاسُ فَلَمْ يَزَلْ يُلْقِي فَضْلَ أَهْلِ بَيْتِهِ بِالْكَلَامِ وَ يُبَيِّنُ لَهُمْ بِالْقُرْآنِ {{قرآن|إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>سوره احزاب، آیه۳۳</ref>|ترجمه=همانا من دو امر در میان شما میگذارم، اگر آنها را بپذیرید، هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزوجل (قرآن)، اهل بیت و عترت من، ای مردم گوش کنید که من تبلیغ کردم، شما در قیامت سر حوض بر من وارد میشوید و من از آنچه نسبت به ثقلین انجام دادهاید از شما بازخواست میکنم، و ثقلین، کتاب خدا و اهل بیت من هستند، بر ایشان پیشی نگیرید که هلاک میشوید، و به ایشان چیزی نیاموزید که آنها از شما داناترند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا، ج۱، ص۲۹۴؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداه، قم، مطبعه العلمیه، ج۱، ص۵۲۹، ۵۶۲، ۵۶۸، ۵۷۱، ۵۹۳؛ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تهران، مطبعه الحیدری، مکتبه الصدق، ص۹۰</ref>}} |
|
| |
|
| [[منابع روایی شیعه]]، ۸۲ حدیث با مضمون حدیث ثقلین نقل نمودهاند که در کتابهای [[الکافی]]، [[کمال الدین]]، [[آمالی صدوق]]، [[آمالی مفید]]، [[آمالی طوسی]]، [[عیون اخبار الرضا]]، [[الغیبه نعمانی]]، [[بصائر الدرجات]] و بسیاری از کتب دیگر جمعآوری شده است.<ref>بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان، غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۲۰–۳۶۷</ref>
| | == قرائت ابنتیمیه== |
| | ابنتیمیه نقل زیر را که در صحیح مسلم آمده است صحیح میداند: |
| | {{عربی بزرگ|وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا: كِتَابُ اللَّهِ، فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ، فَخُذُوا بِكِتَابِ اللَّهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ» فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ، وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: " «وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي»<ref>ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویه، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیه، ج۳، ص۳۹۴، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.</ref>}} |
|
| |
|
| '''حدیث ثقلین به نقل از اهل سنت'''
| | در صحیح مسلم در ادامه این حدیث آمده است: |
| | {{متن عربی|«وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ: وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ، قَالَ: وَمَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ، وَآلُ جَعْفَرٍ، وَآلُ عَبَّاسٍ قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ.}}<ref>قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۳.</ref> |
|
| |
|
| {{متن عربی|وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ " فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ: وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ، قَالَ: وَمَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ، وَآلُ جَعْفَرٍ، وَآلُ عَبَّاسٍ قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ.}}<ref>قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ج۴، ص۱۸۷۳</ref> | | === ایرادات بر ابنتیمیه === |
| | یکی از ایرادهای بر این نقل، جمله {{متن عربی|نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ}} است که در [[زید بن ارقم]] میگوید اهلبیت علاوه بر زنها شامل [[آل علی]]، [[آل عقیل]]، [[آل جعفر]] و [[آل عباس]] نیز میشود.<ref>قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۱۷۹.</ref> [[فخر رازی]] نیز اهلبیت را در آیه مباهله بر [[پنج تن آل عبا]] در [[آیه مباهله]] تطبیق میدهد و میگوید: «و بدان که صحت این روایت بین اهل تفسیر و حدیث متفق علیه است و همه صحت آن را پذیرفتهاند.»<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۸۰.</ref> همچنین [[صحیح مسلم]] این روایت را نقل نموده است که مراد از اهلبیت [[پنج تن]] است.<ref>صحیح مسلم بشرح النوری، ج۱۵، ص۵۱۴.</ref> |
|
| |
|
| روایت در کتاب صحیح مسلم به این نقل نیز بیان شده است، {{متن عربی|أَلَا وَإِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، هُوَ حَبْلُ اللهِ، مَنِ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى، وَمَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلَالَةٍ " وَفِيهِ فَقُلْنَا: مَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ نِسَاؤُهُ؟ قَالَ: لَا، وَايْمُ اللهِ إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنَ الدَّهْرِ، ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَقَوْمِهَا أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ، وَعَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ}}<ref>صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۴</ref> در منابع دیگر اهل سنت به نقلهای دیگری نزدیک به نقل شیعه نیز این روایت بیان شده است.
| | [[محدثان اهلسنت]] نیز حدیث ثقلین را طبق نقل شیعه نقل نمودهاند، [[ترمذی]] در صحیح خود با سندی منتهی به زید بن ارقم چنین نقل میکند که پیامبر اسلام فرمود {{متن عربی|يا أيُّهَا النّاسُ، إنّي قَد تَرَكتُ فيكُم ما إن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا، كِتابَ اللّهِ، وعِترَتي أهلَ بَيتي|ترجمه=ای مردم آگاه باشید که من در بین شما چیزی را باقی گذاشتم که اگر آن را بگیرید و بدان تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و خانواده من و اهلبیت من هستند.<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، صحیح ترمذی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲، ج۲، ص۳۰۸.</ref>}} [[سلطان الواعظین]] حدود چهل طریق از [[علمای اهلسنت]] را نام میبرد که حدیث را به این صورت نقل کردهاند: {{متن عربی|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ … مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابداً»<ref>شیرازی، سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ سی و هفتم، ۱۳۷۶، ص۲۲۶–۲۲۴؛ خوارزمی، مناقب خوارزمی، مقدمه محمدرضا موسوی خراسان، تهران، مکتبه، نینوی الحدیثه، ص۲۲۴–۲۲۲.</ref>}} |
| | همچنین ابن تیمیه نزد برخی از علمای اهلسنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست و روایات بیان شده توسط او باید مانند سایر روایات مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گیرد. علاوه بر آن برخی از بزرگان [[مذاهب چهارگانه اهلسنت]] اعتقادات و افکار او را مورد خدشه دانسته و حتی او را [[کافر]] دانستهاند. او دشمنی آشکار با [[ائمه معصومین(ع)]] و شیعه دارد چنانکه کتمان و رد [[فضائل اهلبیت]] و دفاع از دشمنان آنها مانند [[بنیامیه]]، [[خوارج]]، ناصبیها و [[تکفیر شیعیان]] جزو مبانی فکری و اعتقادی اوست. |
| | *سند [[محمد بن مسلم]] قرائنی در روایت دارد که دلالت بر جعلی و نادرست بودن حدیث دارد.<ref> ابن حجر عسقلانی، الدرالکافه، بیروت، ص۱۴۵؛ عبدالسلام، عمر، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، دارالهدایه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ق، ص۱۱</ref> |
|
| |
|
| این حدیث به ۳۹ طریق از کتابهای اهل سنت نقل شده است. حدیث در کتابهای [[مسند احمد]]، [[صحیح مسلم]]، [[مناقب ابن المغازلی]]، [[سنن ترمذی]]، [[العمده ثعلبی]]، [[مسند ابی یعلی]]، [[المعجم الاوسط طبرانی]]، [[العمده ابن البطریق]]، [[ینابیع الموده قندوزی]]، [[الطرائف ابن المغازلی]]، [[فرائد السمطین]]، و [[شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید]] آمده است.<ref>غایة المرام و حجة الخصام، ج ۲، ص ۳۰۴–۳۲۰</ref>
| |
|
| |
| == ابن تیمیه و نقل حدیث ثقلین ==
| |
| ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم مشهور به [[ابنتیمیه]] و ملقب به [[شیخالاسلام]] در سال ۶۶۱ق در [[منطقه حران]] مکانی میان [[موصل]] و [[شام]] در خانوادهای از [[مشایخ حنابله]] متولد شد.<ref>ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق، ج۱۳، ص۲۴۱.</ref> در شش سالگی همراه خانواده خود برای فرار از [[حمله مغولان]] به [[دمشق]] مهاجرت کرد و در آنجا تحصیلاتش را زیر نظر [[ابنعساکر]] و دیگران تکمیل و در ۱۷ سالگی از علمای حنبلی [[گواهی اجتهاد]] دریافت کرد.<ref>عبدالحمید، صائب، ابنتیمیه فی صورته الحقیقیه، بیروت، الغدیر للدراسات و النشر، ۱۴۱۵ق، ص۵۶.</ref> ابنتیمیه در علوم متداول زمانه خود مانند [[فقه]]، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[کلام]]، [[تفسیر]]، [[فلسفه]] و ریاضیات تحصیل کرد و اطلاعاتی درباره دیگر [[ادیان]] بهویژه [[یهودیت]] داشت.<ref>زریاب، عباس، ابنتیمیه، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۹ش، ص۱۷۲</ref> در سالهای حضور در دمشق به دلیل اختلاف که با فقهای دیگر مذاهب، چندین بار دیگر به زندان افتاد تا در سال ۷۲۸ق در [[زندان قلعه دمشق]] وفات یافت.<ref>سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، قم، انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۲، ص۳۳.</ref>
| |
|
| |
| نقل حدیث ثقلین به قرائت ابن تیمیه از جهاتی قابل پذیرش نیست:
| |
| * زمان [[پیامبر(ص)]] را درک نکرده تا بتواند بیواسطه از پیامبر(ص) حدیث نقل کند و بر شیعه ایراد نماید که به دلیل نبودن در زمان پیامبر(ص) حق نقل حدیث ندارند؛
| |
| * نزد برخی از علمای اهل سنت دارای اعتبار و جایگاه خاص روایی نیست و روایات بیان شده توسط او باید مانند سایر روایات مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گیرد؛
| |
| * برخی از بزرگان [[علمای چهارگانه اهل سنت]] اعتقادات و افکار او را مورد خدشه دانسته و حتی او را [[کافر]] دانستهاند؛
| |
| * ابن تیمیه دشمنی آشکار با [[ائمه معصومین(ع)]] و شیعه دارد چنانکه کتمان و رد فضائل [[اهل بیت]] و دفاع از دشمنان آنها مانند [[بنی امیه]] و [[خوارج]] و ناصبیها و [[تکفیر شیعیان]] جزء مبانی فکری و اعتقادی او است؛
| |
| * [[سند محمد بن مسلم]] قرائنی در روایت دارد که دلالت بر جعلی و نادرست بودن حدیث دارد.<ref>عسقلانی، ابن حجر، الدرالکافه، بیروت، ص۱۴۵؛ عبدالسلام، عمر، مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه، بیروت، دارالهدایه، چاپ اوّل، ۱۴۱۶ق، ص۱۱</ref>
| |
|
| |
| == اشکالات بر حدیث نقل شده توسط ابن تیمیه ==
| |
| یکی از ایرادهای وارد بر این نقل جمله: {{متن عربی|نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ}} است که در پایان [[زید بن ارقم]] میگوید اهل بیت علاوه بر زنها شامل [[آل علی]] و [[آل عقیل]] و [[آل جعفر]] و [[آل عباس]]<ref>قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق، ج۱۵، ص۱۷۹.</ref> نیز میشود. [[فخر رازی]] بعد از تطبیق اهل بیت بر [[\نج تن اصحاب کسا]] در [[آیه مباهله]] میگوید: «و بدان که صحت این روایت بین اهل تفسیر و حدیث متفق علیه است و همه صحت آن را پذیرفتهاند.»<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۸۰.</ref> [[صحیح مسلم]] این روایت را نقل نموده است که مراد از اهل بیت [[خمسه طیبه]] است<ref>صحیح مسلم بشرح النوری، ج۱۵، ص۵۱۴</ref> همچنین دیگر محدثین عامه همچون [[حاکم نیشابوری]] در [[کتاب مستدرک]] نیز نقل نمودهاند.
| |
|
| |
| مورد بعد اینکه اگر پذیرفته شود که تنها طریق صحیح حدیث ثقلین نقل ابن تیمیه است، باز تا اندازهای ادعای شیعیان ثابت است، زیرا میرساند که دو ثقل اکبر به جا مانده از پیامبر(ص) قرآن و اهل بیت است هرچند به معنای وسیع آن در نظر گرفته شود و در مورد اهل بیت سه بار تأکید دارد که «خدا را بیاد شما میاندازم در مورد اهل بیتم.»<ref>سبحانی، جعفر، آئین وهابیت.</ref>
| |
|
| |
| [[محدثین اهل سنت]] نیز حدیث ثقلین را بهگونهای که شیعه نقل نموده نقل کردهاند، [[ترمذی]] در صحیح خود با سندی منتهی به زید بن ارقم چنین نقل میکند<ref>ترمذی، محمد بن عیسی، صحیح ترمذی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲، ج۲، ص۳۰۸.</ref> که پیامبر اسلام فرمود {{متن عربی|يا أيُّهَا النّاسُ، إنّي قَد تَرَكتُ فيكُم ما إن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا، كِتابَ اللّهِ، وعِترَتي أهلَ بَيتي|ترجمه=ای مردم آگاه باشید که من در بین شما چیزی را باقی گذاشتم که اگر آن را بگیرید و بدان تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و خانواده من و اهل بیت من هستند.}} [[سلطان الواعظین]] حدود چهل طریق از [[علمای عامه]] را نام میبرد که حدیث را به این صورت نقل کردهاند: {{متن عربی|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ … مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا ابداً}}<ref>شیرازی، سلطان الواعظین، شبهای پیشاور، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ سی و هفتم، ۱۳۷۶، ص۲۲۶–۲۲۴؛ خوارزمی، مناقب خوارزمی، مقدمه محمدرضا موسوی خراسان، تهران، مکتبه، نینوی الحدیثه، ص۲۲۴–۲۲۲.</ref>
| |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
| {{مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
| == مطالعه بیشتر ==
| |
| * صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۲.
| |
| * سنن ترمذی، ج۲، ص۳۰۷.
| |
| * سنن دارمی، ج۲، ص۴۳۲.
| |
| * مسند احمد، ج۳، ص۱۴، ۱۷، ۲۶.
| |
| * خصائص العلوی نسائی، ص۳۰.
| |
| * مستدرک حاکم، ج۳.
| |
| {{پایان مطالعه بیشتر}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |