ابدال: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
ابدال چه کسانی هستند؟
ابدال چه کسانی هستند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''اَبْدال،''' از بندگان خاص خداوند هستند که دارای مراتب مخصوصی هستند.


== تعریف ==
== تعریف ==
اَبْدال، جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق می‌شود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بوده‌اند. تعداد ابدال ثابت و معیّن است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسید، فرد دیگری از طبقۀ فروترِ اولیا جایگزین او می‌گردد. دربارۀ وجه تسمیۀ این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه، اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده می‌شوند، ابدال نامیده شده‌اند<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲-۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref>
اَبْدال، جمع بَدَل یا بِدْل به معنای جانشین و نیز به معنای کریم و شریف. این اسم بر جمعی از بندگان خاص خدا اطلاق می‌شود که در میان اولیا دارای مرتبتی مخصوص بوده‌اند. تعداد ابدال ثابت و معیّن است و هر گاه عمر یکی از آنان به پایان رسید، فرد دیگری از طبقۀ فروترِ اولیا جایگزین او می‌گردد. دربارۀ وجه تسمیۀ این گروه به ابدال اختلاف است. به موجب برخی از روایات شیعه، اینان از آن رو که جانشینان انبیا شمرده می‌شوند، ابدال نامیده شده‌اند<ref>قمی، عباس، ''سفینة البحار''، نجف، ۱۳۵۲-۱۳۵۵ ق، ص۶۴.</ref>


در تعريف «ابدال»، گفته شده كه: «آنها ، عدّه مُعيّنى از مردان خدا هستند كه جهان، به وجود آنها برپاست و هيچ گاه از وجود آنها، خالى نمی‌شود».<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، بی‌تا،‌ بی‌جا، ج۱۲، ص۸۴.</ref>
در تعريف «ابدال»، گفته شده كه: «آنها، عدّه مُعيّنى از مردان خدا هستند كه جهان، به وجود آنها برپاست و هيچ گاه از وجود آنها، خالى نمی‌شود».<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حديث، بی‌تا،‌ بی‌جا، ج۱۲، ص۸۴.</ref>


محمد استعلامی ادیب و عرفان‌پژوه درباره ابدال گفته است در این جهان، وارستگانی هستند که رهروان حق چه آنها را بشناسند و چه نشناسند در سیر و سلوک خود به آنها تکیه می‌کنند. باید پذیرفت که ابدال و ابرار و اخیار و اوتاد و نقبا و اقطاب همه مردانی هستند که عاشقان حق به تأثیر روحانی آنها در سیر الی الله معتقدند و همه این عنوان‌ها به یک معنای کلی برمی‌گردند: انسان‌های کامل، واصلان به حق، و از این هم ساده‌تر، وارستگانی که ایمان و اعتقاد آنها استوار است و دیگران می‌توانند به هدایت آنها تکیه کنند.<ref>استعلامی،‌ محمد، «ابدال» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۱۶۵ و ۱۶۶.</ref>
[[محمد استعلامی]] ادیب و عرفان‌پژوه درباره ابدال گفته است در این جهان، وارستگانی هستند که رهروان حق چه آنها را بشناسند و چه نشناسند در سیر و سلوک خود به آنها تکیه می‌کنند. باید پذیرفت که ابدال و ابرار و اخیار و اوتاد و نقبا و اقطاب همه مردانی هستند که عاشقان حق به تأثیر روحانی آنها در سیر الی الله معتقدند و همه این عنوان‌ها به یک معنای کلی برمی‌گردند: انسان‌های کامل، واصلان به حق، و از این هم ساده‌تر، وارستگانی که ایمان و اعتقاد آنها استوار است و دیگران می‌توانند به هدایت آنها تکیه کنند.<ref>استعلامی،‌ محمد، «ابدال» فرهنگنامه تصوف و عرفان، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹، ج۱، ص۱۶۵ و ۱۶۶.</ref>


== تعداد و اوصاف ==
== تعداد و اوصاف ==
خط ۱۸: خط ۱۸:
در روایات و ادعیۀ شیعه این کلمه گاه بر اوصیاء پیامبر اسلام(ص) که خداوند آنان را بدل و جانشین انبیا قرار داده، اطلاق شده است، و گاه مراد از آن اصحاب خاص ائمه(ع) بوده است. اهل سنّت نیز روایاتی نقل کرده‌اند که در آنها ویژگی‌هایی برای ابدال به دست داده‌اند. در روایات تعداد ابدال مختلف است. گاهی به چهل نفر،‌ و گاهی به سیصد نفر اطلاق شده است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
در روایات و ادعیۀ شیعه این کلمه گاه بر اوصیاء پیامبر اسلام(ص) که خداوند آنان را بدل و جانشین انبیا قرار داده، اطلاق شده است، و گاه مراد از آن اصحاب خاص ائمه(ع) بوده است. اهل سنّت نیز روایاتی نقل کرده‌اند که در آنها ویژگی‌هایی برای ابدال به دست داده‌اند. در روایات تعداد ابدال مختلف است. گاهی به چهل نفر،‌ و گاهی به سیصد نفر اطلاق شده است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


دربارۀ صفات و تعداد و مرتبۀ ابدال در آثار عرفانی اختلاف نظر وجود دارد. حتی دربارۀ اینکه واژۀ ابدال به کدام طبقه از اولیا اطلاق می‌شود، مؤلفان اختلاف کرده‌اند. در میان آثار نخستین صوفیان، موضوع ابدال و ویژگی‌های آنان، در کتاب‌های چون ''قوت القلوب'' ابوطالب مکّی و ''طبقات الصّوفیّة'' خواجه عبدالله انصاری و کشف المحجوب هُجویری مطرح شده است، اما بیش از هر کس [[محیی‌الدین ابن عربی]] دربارۀ ابدال و خصوصیّات آنان سخن گفته است. صفات و خصوصیاتی که در آثار اولیۀ عرفانی برای ابدال به چشم می‌خورد، با آنچه در این باره در آثار ابن عربی و پیروان او آمده است، تفاوت عمده دارد. ابوطالب مکّی پس از ذکر روایتی از طریق اهل بیت (ع) دربارۀ اهمیت صبر و رضا، یادآور می‌‌شود که رضا از حق و رحمت نسبت به خلق و سلامت قلب و ناصح مسلمین بودن و سخاوت نفس، مقام ابدال در میان صدّیقین است. خواجه عبدالله انصاری، کرامات را خاص ابدال و زهّاد می‌داند، زیرا اظهار کرامات می‌تواند موجب مکر و غرور شود و این ابدال هستند که از مکر و غرور آن ایمنند. وی همچنین احتراز از کشتن جانوران را از خصوصیات ابدال به شمار می‌آورد. هجویری پس از ذکر طبقات اولیا که ابدال از آن جمله‌‌اند، یادآور می‌شود که خصوصیت آنان این است که یکدیگر را می‌شناسند و در امور محتاج به اذن یکدیگرند. ابن‌عربی می‌نویسد: هر یک از ابدال منسوب به یکی از انبیاست که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت می‌کند.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
دربارۀ صفات و تعداد و مرتبۀ ابدال در آثار عرفانی اختلاف نظر وجود دارد. حتی دربارۀ اینکه واژۀ ابدال به کدام طبقه از اولیا اطلاق می‌شود، مؤلفان اختلاف کرده‌اند. در میان آثار نخستین صوفیان، موضوع ابدال و ویژگی‌های آنان، در کتاب‌های چون ''قوت القلوب'' ابوطالب مکّی و ''طبقات الصّوفیّة'' خواجه عبدالله انصاری و کشف المحجوب هُجویری مطرح شده است. ابوطالب مکّی پس از ذکر روایتی از طریق اهل بیت (ع) دربارۀ اهمیت صبر و رضا، یادآور می‌‌شود که رضا از حق و رحمت نسبت به خلق و سلامت قلب و ناصح مسلمین بودن و سخاوت نفس، مقام ابدال در میان صدّیقین است. خواجه عبدالله انصاری، کرامات را خاص ابدال و زهّاد می‌داند، زیرا اظهار کرامات می‌تواند موجب مکر و غرور شود و این ابدال هستند که از مکر و غرور آن ایمنند. وی همچنین احتراز از کشتن جانوران را از خصوصیات ابدال به شمار می‌آورد. هجویری پس از ذکر طبقات اولیا که ابدال از آن جمله‌‌اند، یادآور می‌شود که خصوصیت آنان این است که یکدیگر را می‌شناسند و در امور محتاج به اذن یکدیگرند. ابن‌عربی می‌نویسد: هر یک از ابدال منسوب به یکی از انبیاست که فیوضات معنوی را از قلب آن پیامبر دریافت می‌کند.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


دربارۀ تعداد و مرتبۀ ابدال نیز اختلاف وجود دارد. ابن عربی گاه از ۷ نفر و گاه از ۴۰ نفر و گاه از ۱۲ نفر به‌عنوان ابدال یاد می‌کند. شیخ سعدالدین حموئی را اعتقاد بر این بوده است که نام ولیّ جز بر امامان دوازده‌‌گانه که آخرین آنان حضرت مهدی (ع) است، قابل اطلاق نیست، و سایر بزرگان اهل معرفت و سلوک را باید ابدال خواند. شاه نعمت‌الله ولی گاه واژۀ ابدال را به صورت واژه‌ای عام و قابل اطلاق بر تمام طبقات اولیا به کار می‌برد و گاه فقط طبقۀ خاصی را به این نام می‌خواند. صرف‌نظر از کاربرد این واژه به صورت عام و برای تمام طبقات اولیا، در موارد خاص، تقریباً در تمام آثار عرفانی تعداد ابدال را ۷ نفر یا ۴۰ نفر ذکر کرده‌اند. نسفی لفظ ابدال را واژه‌ای عام برای تمام طبقات اولیا می‌دانسته است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
دربارۀ تعداد و مرتبۀ ابدال نیز اختلاف وجود دارد. ابن عربی گاه از ۷ نفر و گاه از ۴۰ نفر و گاه از ۱۲ نفر به‌عنوان ابدال یاد می‌کند. شیخ سعدالدین حموئی را اعتقاد بر این بوده است که نام ولیّ جز بر امامان دوازده‌‌گانه که آخرین آنان حضرت مهدی (ع) است، قابل اطلاق نیست، و سایر بزرگان اهل معرفت و سلوک را باید ابدال خواند. شاه نعمت‌الله ولی گاه واژۀ ابدال را به صورت واژه‌ای عام و قابل اطلاق بر تمام طبقات اولیا به کار می‌برد و گاه فقط طبقۀ خاصی را به این نام می‌خواند. صرف‌نظر از کاربرد این واژه به صورت عام و برای تمام طبقات اولیا، در موارد خاص، تقریباً در تمام آثار عرفانی تعداد ابدال را ۷ نفر یا ۴۰ نفر ذکر کرده‌اند. نسفی لفظ ابدال را واژه‌ای عام برای تمام طبقات اولیا می‌دانسته است.<ref>لاشیء، حسین، «ابدال»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
۱۵٬۲۵۷

ویرایش