۱۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
مگر عدل جزئی از توحید نیست؟ پس چرا به عنوان | مگر عدل جزئی از توحید نیست؟ پس چرا به عنوان اصلی مستقل در اصول دین مطرح میشود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{اصول دین و فروع دین}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
اصول دین، پایه و اساس دین را تشکیل میدهد. عدل از زیر شاخهها و زیر مجموعههای توحید است و از اوصاف خداوند بشمار میآید | موضوع عدل به جهت نزاعهای کلامی در مورد آن، از اهمیت بسیاری برخوردار شد و برخی مذاهب اسلامی مانند شیعه، عدل را از اصول دین خود قرار دادند. اصول دین، پایه و اساس دین را تشکیل میدهد. عدل از زیر شاخهها و زیر مجموعههای توحید است و از اوصاف خداوند بشمار میآید. عدل به مانند اصول دیگر دین، بازگشتش به اصل توحید که البته هر اصلی بیانگر بار معنایی خاص و ویژهای است. | ||
بحثهای کلامی از نیمه قرن اول هجری آغاز شد.<ref>عدل الهی، مرتضی مطهری، ص۱۷–۱۸، انتشارات صدرا؛ آموزش عقاید، محمد تقی مصباح، درس ۲۰، ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref> معتزله یکی از گروههای کلامی اصلی اهلسنت، معتقد بودند افعال انسان ارتباطی با خداوند ندارد و انسان در افعال خیر یا شر خود، مستقل از خداوند است زیرا اگر چنین نباشد، عدالت معنایی نخواهد داشت. به جهت همین اعتقاد به این گروه عدلیه گفته میشد. | بحثهای کلامی از نیمه قرن اول هجری آغاز شد.<ref>عدل الهی، مرتضی مطهری، ص۱۷–۱۸، انتشارات صدرا؛ آموزش عقاید، محمد تقی مصباح، درس ۲۰، ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref> معتزله یکی از گروههای کلامی اصلی اهلسنت، معتقد بودند افعال انسان ارتباطی با خداوند ندارد و انسان در افعال خیر یا شر خود، مستقل از خداوند است زیرا اگر چنین نباشد، عدالت معنایی نخواهد داشت. به جهت همین اعتقاد به این گروه عدلیه گفته میشد. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۷: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = کلام | | شاخه اصلی = کلام | ||
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی | | شاخه فرعی۱ = عدل الهی | ||
|شاخه فرعی۲ = عدل | | شاخه فرعی۲ = عدل | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
[[رده:جبر و اختیار]] | [[رده:جبر و اختیار]] | ||