trustworthy
۵۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
سؤال: | سؤال: معني صفت الهی صمد چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
صفت صمد در | صفت الهی صمد در لغت، روایات و تفاسیر دارای معانی مختلفی است که در واقع برگشت همه آنها به یک حقیقت است و آن بزرگ و آقایی است که بینیاز از هر چیز میباشد و همه نیازمند به او هستند. | ||
== معانی صمد == | == معانی صمد == | ||
براى واژه "صمد" در | براى واژه "صمد" در لغت، روایات و تفاسیر معانى زیادى ذکر شده است که عبارت است از: | ||
الف | الف) راغب اصفهانی(متوفی 502ق) در کتاب ارزشمند مفردات الفاظ القرآن خویش مینویسد: صمد به معناى آقا و بزرگى است که براى انجام کارها به سوى او میروند و بعضى گفتهاند: صمد به معناى چیزى است که تو خالى نیست، بلکه پر است.<ref>راغب اصفهانی،حسين بن محمد بن مفضل، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۴۹۲، واژه "صمد"؛</ref> | ||
ب | ب) امام حسین(ع) در حدیثى براى صمد پنج معنا بیان فرموده است: | ||
۱. | ۱. صمد، کسى است که در منتهاى سیادت و آقایى است. | ||
۲. صمد، ذاتى است دائم، ازلى و جاودانى. | ۲. صمد، ذاتى است دائم، ازلى و جاودانى. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
۳. صمد، وجودى است که جوف ندارد. به معناى هر چیز تو پرى است که درونش خالى نباشد. | ۳. صمد، وجودى است که جوف ندارد. به معناى هر چیز تو پرى است که درونش خالى نباشد. | ||
۴. صمد، کسى است که | ۴. صمد، کسى است که نمىخورد و نمىآشامد. | ||
۵. صمد، کسى است که | ۵. صمد، کسى است که نمیخوابد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۳، ص۲۲۳، مؤسسةالوفاء، بیروت، ۱۴۰۹ق.</ref> | ||
ج | ج) در روایت دیگرى آمده است، صمد کسى است که قائم به نفس و بىنیاز از غیر است.<ref>همان.</ref> | ||
د | د) از امام على بن الحسین(ع) نقل شده است: صمد کسى است که شریک ندارد، و حفظ چیزى براى او مشکل نیست، و چیزى از او مخفى نمیماند.<ref>همان.</ref> | ||
و | و) امام حسين (ع) در پاسخ به نامه مردم بصره كه از معناى «صمد» پرسيده بودند، براى آنان نوشت: به نام خداوند رحمان و رحيم. اما بعد! بدون علم و دانش در قرآن فرو نرويد، و در آن مجادله نكنيد، و ندانسته درباره آن سخن نگوئيد كه من از جدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم شنيدم مىفرمود: هر كس درباره قرآن ندانسته سخن گويد جايگاه خود را در آتش برگزيند، و خداى سبحان و متعال، صمد را در قرآن تفسير كرده و فرموده: خدا يگانه است، خدا صمد است، سپس آن را شرح داده كه نه زاده و نه زاده شده، كفو و همتا و همانندى ندارد. نه چيزى مانند فرزند و امثال آن، از اشياء ثقيل و سنگين،- كه از مخلوقات بيرون مىآيد- از او بيرون آمده، و نه چيزى از اشياء لطيف و غير سنگين مثل نفس و جان. از چرت و پينهگى، خواب و وهم، غم و اندوه، خنده و گريه، بيم و اميد، تمايل و بيزارى، گرسنگى و سيرى، منزّه و مبرّاست. او برتر از آن است كه اشياء لطيف و خشن از او بيرون آيد، نه زاده شده و نه از چيزى به وجود آمده، يا از آن خارج شده- آنگونه كه اشياء جرم دار از عناصر خود بيرون مىآيند، يا جنبندگان و نباتات از زمين مىرويند و زاده مىشوند، يا آب از چشمهساران و ميوه از درختان ظهور مىيابند- همانگونه كه از سنخ اشياء لطيفه هم نيست، اشيائى كه به مراكز خود وابستهاند، مانند: ديدن كه از چشم است و شنيدن كه از گوش، و بوئيدن كه از بينى و چشيدن از دهان و سخن گفتن از زبان و معرفت و شناخت از قلب و آتش از سنگ. نه، هيچيك از اينها را همانند نيست، بلكه اوست خداى يگانه بىهمتاى صمد، كه نه از چيزى است، و نه در چيزى، و نه بر چيزى، پديدآورنده و مخترع اشياء است، و خالق و ايجادكننده آنها به دست قدرت خود، هر چه را با مشيت و خواست خود براى نابودى آفريده در هم نوردد. و هر چه را به علم خود براى بقاء و بودن آفريده باقى نگه مىدارد. اين است آن خداى يگانه صمد كه نه زاده و نه زاده شده، همتا و همانند و همطراز ندارد. | ||
مرحوم كلينى قدس سره ميفرمايد معناى صحيح صمد همين است نه آنچه مشبهه معتقد هستند كه معناى صمد توپر است كه جوف ندارد و در او شائبه نقص نباشد زيرا معناى توپرى صفت جسم سخت است مانند سنگ و آهن و ساحت كبريائى منزه از صفت جسم است. <ref>حسینی همدانى، محمد، درخشان پرتوى از اصول كافى، قم، چاپخانه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص: ۱۸۲.</ref> | مرحوم كلينى قدس سره ميفرمايد معناى صحيح صمد همين است نه آنچه مشبهه معتقد هستند كه معناى صمد توپر است كه جوف ندارد و در او شائبه نقص نباشد زيرا معناى توپرى صفت جسم سخت است مانند سنگ و آهن و ساحت كبريائى منزه از صفت جسم است. <ref>حسینی همدانى، محمد، درخشان پرتوى از اصول كافى، قم، چاپخانه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص: ۱۸۲.</ref> |