معجزات و کرامات امامان شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Rezapour صفحهٔ معجزات امامان شیعه را به معجزات و کرامات امامان شیعه منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱: خط ۱۱:
۱. [[امام علی(ع)]]
۱. [[امام علی(ع)]]


راوی نقل می‌کند روزی در [[مسجد]] با عده‌ای از اصحاب در کنار امام علی(ع) نشسته بودیم، یکی از آنها خطاب به آن حضرت گفت: من تعجب می‌کنم از این که دنیا بدست فلان قوم ([[یهود]]) است، اما در دست شما نیست. حضرت فرمود: اگر ما دنیا را بخواهیم هیچ مانعی نیست؛ و کسی نیست که منع کند. سپس مشتی از ریگ‌ها و شن‌های مسجد را برداشت و در دست خود مالید، سپس دستش را باز کرد، جواهری شده بود که همانند نور می‌درخشید، و فرمود: این است، ببین، بهترین جواهر است. اگر ما بخواهیم، برای ماست ولی ما نخواسته‌ایم ….<ref>بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، مؤسسه معارف اسلامی، ج۱، ص۴۳۱.</ref>
راوی نقل می‌کند روزی در [[مسجد]] با عده‌ای از اصحاب در کنار امام علی(ع) نشسته بودیم، یکی از آنها خطاب به آن حضرت گفت: من تعجب می‌کنم از این که دنیا بدست فلان قوم ([[یهود]]) است، اما در دست شما نیست. حضرت فرمود: اگر ما دنیا را بخواهیم هیچ مانعی نیست. سپس مشتی از ریگ‌ها و شن‌های مسجد را برداشت و در دست خود مالید، سپس دستش را باز کرد، جواهری شده بود که همانند نور می‌درخشید، و فرمود: ببین، بهترین جواهر است. اگر ما بخواهیم، برای ماست ولی ما نخواسته‌ایم ….<ref>بحرانی، سید هاشم، مدینه المعاجز، مؤسسه معارف اسلامی، ج۱، ص۴۳۱.</ref>


۲. [[امام حسن مجتبی(ع)]]
۲. [[امام حسن مجتبی(ع)]]
خط ۲۳: خط ۲۳:
۴. [[امام سجاد(ع)]]  
۴. [[امام سجاد(ع)]]  


راوی نقل می‌کند: امام سجّاد(ع) را به همراه زن‌ها از [[شام]] به سوی [[مدینه]] می‌بردند، من همراه آن حضرت بودم و از آن حضرت مواظبت می‌کردم. وقتی به مدینه وارد شدیم، حضرت زیور آلاتی برای من فرستاد و من قبول نکردم. گفتم اگر خدمتی کرده باشم به خاطر رضای خداوند بود. آنگاه حضرت سنگی سیاه و سخت را برداشت با خاتم (انگشتر) مبارک آن را مهر کرد و نقش خاتم بر آن نقش شد و فرمود این را بگیر و هر جا مشکلی برایت پیش آمد، آن را به دست بگیر، مشکل شما برطرف می‌شود. راوی می‌گوید: قسم به خدا و کسی که [[محمد(ص)]] را مبعوث کرد، هرگاه در تاریکی آن را بدست می‌گرفتم آن جا روشن می‌شد و بر قفل بسته آن را می‌زدم باز می‌شد و ...<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۶۸،۳۷۲ و ۳۷۸.</ref>
راوی نقل می‌کند امام سجاد(ع) را به همراه زن‌ها از [[شام]] به سوی [[مدینه]] می‌بردند، من همراه آن حضرت بودم و از آن حضرت مواظبت می‌کردم. وقتی به مدینه وارد شدیم، حضرت زیور آلاتی برای من فرستاد و من قبول نکردم. گفتم اگر خدمتی کرده باشم برای رضای خداوند بود. آن حضرت سنگی سیاه را برداشت با انگشتر، آن را مهر کرد و نقش خاتم بر آن نقش شد و فرمود هر جا مشکلی برایت پیش آمد، آن را به دست بگیر، مشکل شما برطرف می‌شود. راوی می‌گوید: قسم به خدا و کسی که [[محمد(ص)]] را مبعوث کرد، هرگاه در تاریکی آن را بدست می‌گرفتم آن جا روشن می‌شد و بر قفل بسته آن را می‌زدم باز می‌شد و ...<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۶۸،۳۷۲ و ۳۷۸.</ref>


۵. [[امام محمدباقر(ع)]]  
۵. [[امام محمدباقر(ع)]]  
خط ۵۸: خط ۵۸:
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
==جستارهای وابسته==
 
* [[معجزات امامان شیعه برای اثبات امامت]]
==مطالعه بیشتر==
* [[معجزات فاطمه زهرا(س)]]
 
* [[صحت شفاگرفتن بیماران در حرم ائمه(ع)]]
#زندگانی چهارده معصوم، علامه مجلسی.
* [[استفاده نکردن امامان(ع) از کرامت برای یاری دین]]
#زندگانی چهارده معصوم، (مجموعه برای جوانان و نوجوانان) مؤسسه در راه حق.
#زندگانی چهارده معصوم، عماد زاده اصفهانی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
==منابع==
خط ۷۱: خط ۶۸:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه فرعی۱ = امامت عامه
  |شاخه فرعی۱ = معجزه
  | شاخه فرعی۲ = تعداد امامان
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
خط ۸۴: خط ۸۱:
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی نویسنده =  شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />


[[رده:معجزه]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:امامان شیعه]]
[[رده:امامان شیعه]]
<references />
۱۱٬۸۹۲

ویرایش