أنا من حسین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[پرونده:قطعه خط از حدیث حسین منی.jpg|بندانگشتی|قطعه خوشنویسی از حدیث حسین مِنّی و انا من حسین، اثر المشرفاوی.]] | [[پرونده:قطعه خط از حدیث حسین منی.jpg|بندانگشتی|قطعه خوشنویسی از حدیث حسین مِنّی و انا من حسین، اثر المشرفاوی.]] | ||
{{درگاه|امام حسین}} | |||
'''اَنَا مِن حُسَین'''، قسمتی از روایتی است که از [[پیامبر(ص)]] درباره [[امام حسین(ع)]] نقل شده و در آن پیامبر «خودش را از حسین» دانسته است. مراد از این عبارت را یکی بودن پیامبر و امام حسین(ع) در حفظ [[اسلام]] شمردهاند. گفته شده همانگونه که پیامبر، [[اسلام|دین اسلام]] را از جانب خدا آورد و گسترش داد امام حسین نیز، با خودداری از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] و [[واقعه عاشورا]] اسلام را از انحراف حفظ کرد. | '''اَنَا مِن حُسَین'''، قسمتی از روایتی است که از [[پیامبر(ص)]] درباره [[امام حسین(ع)]] نقل شده و در آن پیامبر «خودش را از حسین» دانسته است. مراد از این عبارت را یکی بودن پیامبر و امام حسین(ع) در حفظ [[اسلام]] شمردهاند. گفته شده همانگونه که پیامبر، [[اسلام|دین اسلام]] را از جانب خدا آورد و گسترش داد امام حسین نیز، با خودداری از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه|یزید]] و [[واقعه عاشورا]] اسلام را از انحراف حفظ کرد. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
[[پیامبر(ص)]] طبق حدیثی که [[شیعه]] و [[سنی]] آن را نقل کردهاند، فرمود: «حسین از من است و من از حسین»، این که حسین از پیامبر است بحثی نیست، چون که [[امام حسین(ع)]] نوه آن حضرت است، اما منظور از اینکه پیامبر از حسین است، این است که دین اسلام یک [[علت مُحدثه]] (بوجود آورنده) دارد که باعث به وجود آمدن آن است و آن علت، وجود پیامبر اسلام بود که خداوند به واسطه آن حضرت [[دین اسلام]] را به وجود آورد و گسترش داد. | [[پیامبر(ص)]] طبق حدیثی که [[شیعه]] و [[سنی]] آن را نقل کردهاند، فرمود: «حسین از من است و من از حسین»، این که حسین از پیامبر است بحثی نیست، چون که [[امام حسین(ع)]] نوه آن حضرت است، اما منظور از اینکه پیامبر از حسین است، این است که دین اسلام یک [[علت مُحدثه]] (بوجود آورنده) دارد که باعث به وجود آمدن آن است و آن علت، وجود پیامبر اسلام بود که خداوند به واسطه آن حضرت [[دین اسلام]] را به وجود آورد و گسترش داد. | ||
پیامبر (ص) مدت ۲۳ سال برای دین جدیدی که آورده بود زحمات فراوانی کشید و سختیهای زیادی را تحمل نمود تا این که خداوند بعد از انتخاب [[امیرالمؤمنین(ع)]] به عنوان [[جانشین]] آن حضرت، این آیه نازل کرد که {{قرآن|الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ|سوره=مائده|آیه=۴}} امروز دین شما را کامل کردم. علت دیگر، [[علت مُبقیه]] (دلیل باقی ماندن) است؛ یعنی آنچه که باعث بقای دین اسلام شده، و آن علت وجود امام حسین(ع) است؛ زیرا بعد از رحلت پیامبر(ص) انحرافات شروع شد، انحراف و خلافکاریها تا دوران قیام امام حسین توسط مدعیان اسلام به اوج خود رسید؛ امام علی(ع) و [[امام حسن(ع)]] در چند سالی که حکومت کردند، افرادی در مقابل ایشان کارشکنی کردند و جنگها و آشوبهای مختلف را تحمیل کردند تا جایی که نتوانستند آن انحرافها را برطرف کنند. | پیامبر (ص) مدت ۲۳ سال برای دین جدیدی که آورده بود زحمات فراوانی کشید و سختیهای زیادی را تحمل نمود تا این که خداوند بعد از انتخاب [[امیرالمؤمنین(ع)]] به عنوان [[جانشین]] آن حضرت، این آیه نازل کرد که {{قرآن|الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ|سوره=مائده|آیه=۴}} امروز دین شما را کامل کردم. علت دیگر، [[علت مُبقیه]] (دلیل باقی ماندن) است؛ یعنی آنچه که باعث بقای دین اسلام شده، و آن علت وجود امام حسین(ع) است؛ زیرا بعد از رحلت پیامبر(ص) انحرافات شروع شد، انحراف و خلافکاریها تا دوران قیام امام حسین توسط مدعیان اسلام به اوج خود رسید؛ امام علی(ع) و [[امام حسن(ع)]] در چند سالی که حکومت کردند، افرادی در مقابل ایشان کارشکنی کردند و جنگها و آشوبهای مختلف را تحمیل کردند تا جایی که نتوانستند آن انحرافها را برطرف کنند. | ||
==بقای دین به قیام امام حسین(ع)== | ==بقای دین به قیام امام حسین(ع)== | ||
امام حسین(ع) در موقعیت زمانی قرار گرفت که باقی ماندن و از بین رفتن دین اسلام وابسته به وجود ایشان بود، و خود آن حضرت هنگامی که پیشنهاد [[بیعت]] با [[یزید]] را به ایشان پیشنهاد دادند تا حکومت او را به رسمیت بشناسد، فرمودند: {{متن عربی|وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ}}<ref>عسکری، معالم المدرستین، بیروت، ناشر مؤسسه النعمان، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۷.</ref> وقتی که جامعه به زمامداری مانند یزید مبتلا شود، دیگر باید با دین اسلام خداحافظی کرد؛ | امام حسین(ع) در موقعیت زمانی قرار گرفت که باقی ماندن و از بین رفتن دین اسلام وابسته به وجود ایشان بود، و خود آن حضرت هنگامی که پیشنهاد [[بیعت]] با [[یزید]] را به ایشان پیشنهاد دادند تا حکومت او را به رسمیت بشناسد، فرمودند: {{متن عربی|وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ}}<ref>عسکری، معالم المدرستین، بیروت، ناشر مؤسسه النعمان، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۴۷.</ref> وقتی که جامعه به زمامداری مانند یزید مبتلا شود، دیگر باید با دین اسلام خداحافظی کرد؛ |
نسخهٔ ۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۵۳
«حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» منظور از جمله «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» چیست؟
اَنَا مِن حُسَین، قسمتی از روایتی است که از پیامبر(ص) درباره امام حسین(ع) نقل شده و در آن پیامبر «خودش را از حسین» دانسته است. مراد از این عبارت را یکی بودن پیامبر و امام حسین(ع) در حفظ اسلام شمردهاند. گفته شده همانگونه که پیامبر، دین اسلام را از جانب خدا آورد و گسترش داد امام حسین نیز، با خودداری از بیعت با یزید و واقعه عاشورا اسلام را از انحراف حفظ کرد.
وجود داشتن دین با وجود پیامبر
پیامبر(ص) طبق حدیثی که شیعه و سنی آن را نقل کردهاند، فرمود: «حسین از من است و من از حسین»، این که حسین از پیامبر است بحثی نیست، چون که امام حسین(ع) نوه آن حضرت است، اما منظور از اینکه پیامبر از حسین است، این است که دین اسلام یک علت مُحدثه (بوجود آورنده) دارد که باعث به وجود آمدن آن است و آن علت، وجود پیامبر اسلام بود که خداوند به واسطه آن حضرت دین اسلام را به وجود آورد و گسترش داد.
پیامبر (ص) مدت ۲۳ سال برای دین جدیدی که آورده بود زحمات فراوانی کشید و سختیهای زیادی را تحمل نمود تا این که خداوند بعد از انتخاب امیرالمؤمنین(ع) به عنوان جانشین آن حضرت، این آیه نازل کرد که ﴿الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ﴾(مائده:۴) امروز دین شما را کامل کردم. علت دیگر، علت مُبقیه (دلیل باقی ماندن) است؛ یعنی آنچه که باعث بقای دین اسلام شده، و آن علت وجود امام حسین(ع) است؛ زیرا بعد از رحلت پیامبر(ص) انحرافات شروع شد، انحراف و خلافکاریها تا دوران قیام امام حسین توسط مدعیان اسلام به اوج خود رسید؛ امام علی(ع) و امام حسن(ع) در چند سالی که حکومت کردند، افرادی در مقابل ایشان کارشکنی کردند و جنگها و آشوبهای مختلف را تحمیل کردند تا جایی که نتوانستند آن انحرافها را برطرف کنند.
بقای دین به قیام امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در موقعیت زمانی قرار گرفت که باقی ماندن و از بین رفتن دین اسلام وابسته به وجود ایشان بود، و خود آن حضرت هنگامی که پیشنهاد بیعت با یزید را به ایشان پیشنهاد دادند تا حکومت او را به رسمیت بشناسد، فرمودند: «وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ»[۱] وقتی که جامعه به زمامداری مانند یزید مبتلا شود، دیگر باید با دین اسلام خداحافظی کرد؛
زیرا یزید کسی بود که به هیچیک از مقررات دینی و اخلاقی پایبند نبود و به صورت آشکار، کارهای خلاف شرع را انجام میداد، و هیچ اعتقادی به خدا و پیغمبر نداشت؛ لذا امام حسین(ع) با مخالفت و حرکت خونین خویش، چهره یزید و یزیدیان را نمایان و ملتها را از خواب غفلت بیدار کرد. بنابراین قیام امام حسین(ع) باعث بقای دین پیامبر شد، لذا پیامبر فرمود: «أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ» من از حسین هستم؛ یعنی بقاء دین و نام من وابسته به حرکت آن حضرت است.[۲]