مشروعیت حکومت در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
مشروعیت حکومت دینی یکی از مسائل مهم مورد بحث در حوزه اندیشه سیاسی اسلام است که به جهت اهمیت، در فرهنگ سیاسی ـ حقوقی اسلام از جایگاه خاصی برخوردار بوده و لذا دائماً مورد توجه اندیشمندان در عرصه دین و فرهنگ دینی بوده است. اینک در تبیین مشروعیت حکومت دینی به نکاتی چند می‌پردازیم:


== معنای مشروعیت حکومت ==
== معنای مشروعیت حکومت ==
یکی از مفاهیمی که هر حکومتی خواسته یا ناخواسته به آن مَحَک زده می‌شود و موجب التزام حکومت نسبت به آن می‌شود، مشروعیت است؛ لذا در تفکر سیاسی حکومت‌ها، مفهوم مشروعیت دارای جایگاه خاصی است. البتّه مشروعیتی که در فلسفه سیاست از آن سخن می‌رود، معنائی خاص دارد و می‌توان گفت این واژه در فرهنگ سیاسی مرادف «قانونی بودن» است لذا مشروع بودن یک حکومتی، قانونی بودن آن قلمداد می‌گردد<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمدتقی، حکومت و مشروعیت، فصلنامه کتاب نقد، شماره ۷، ص۴۳.</ref> به گونه‌ای که گروهی حق حاکمیت بر مردم داشته و مردم نیز در قبال، موظف به اطاعت باشند.
یکی از مفاهیمی که هر حکومتی خواسته یا ناخواسته به آن مَحَک زده می‌شود و موجب التزام حکومت نسبت به آن می‌شود، مشروعیت است؛ لذا در تفکر سیاسی حکومت‌ها، مفهوم مشروعیت دارای جایگاه خاصی است. البتّه مشروعیتی که در فلسفه سیاست از آن سخن می‌رود، معنائی خاص دارد و می‌توان گفت این واژه در فرهنگ سیاسی مرادف «قانونی بودن» است؛ لذا مشروع بودن یک حکومتی، قانونی بودن آن قلمداد می‌گردد<ref>ر. ک. مصباح یزدی، محمدتقی، حکومت و مشروعیت، فصلنامه کتاب نقد، شماره ۷، ص۴۳.</ref> به گونه‌ای که گروهی حق حاکمیت بر مردم داشته و مردم نیز در قبال، موظف به اطاعت باشند.


== ملاک مشروعیت حکومت‌ها ==
== ملاک مشروعیت حکومت‌ها ==
خط ۲۴: خط ۲۲:


== مشروعیت حکومت در اسلام ==
== مشروعیت حکومت در اسلام ==
در اندیشه سیاسی و نیز فقهی ـ کلامی اسلام، مشروعیت حکومت و نیز حقانیت آن به ذات حضرت احدیت بر می‌گردد و این از گزاره‌های ثابت و غیرقابل تغییر در فرهنگ و تفکر سیاسی اسلام است؛ چرا که در پرتو این اعتقاد، خداست که مالک اصلی و سلطان حقیقی و حاکم مطلق است، چنان‌که در تنزیل شریف در موارد متعددی به این مطلب تصریح شده است، از جمله آنجا که می‌فرماید: «الا له الحکم»<ref>سوره انعام، آیه ۶۲.</ref> و «اِن الحکم الا الله»<ref>سوره انعام، آیه ۵۷.</ref> و «قُل اِن الامر کله لله»<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۵۴.</ref> و «قل اللهمّ مالک الملک تؤتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تعزّ من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیء قدیر»<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۶.</ref> و بسیاری دیگر از آیات شریفه که دلالت مطابقی بر اختصاص منصب حکومت و فرمانروائی به ذات حضرت احدیت و این‌که هیچ‌کس را غیر از او حق حکومت بر احدی نیست، دارد. پس آنچه را او فرمان داده و حکم می‌کند حق و مشروع است و از آن‌جا که مسلمین بر این اعتقادند که خدای تعالی احکامش در جهت مصالح بندگانش بوده و از جهتی مطابق با ارزش‌های اخلاقی است، لذا فرمانبرداری از فرامین و دستورات او را بر خود لازم می‌بینند؛ بنابراین مشروعیت به معنای التزام‌آوری دینی برای مردم جز در حکومت الله بر مردم تصور مثبت و بلکه معقول ندارد. و از آن‌جا که او در حکومت خود، مختار است از این روی می‌تواند به هر کس که بخواهد این حاکمیت را یا مقداری از آن را ببخشد و بدین صورت کسی را برای حاکمیت بر جامعه‌ای معین نماید. «انَّ ربَّکَ فعالٌ لما یرید»<ref>سوره هود، آیه ۱۰۷.</ref> و از این روست که در نظام سیاسی اسلام، حکومت آن شخص نیز مشروعیت می‌یابد.
در اندیشه سیاسی و نیز فقهی ـ کلامی اسلام، مشروعیت حکومت و نیز حقانیت آن به ذات حضرت احدیت بر می‌گردد و این از گزاره‌های ثابت و غیرقابل تغییر در فرهنگ و تفکر سیاسی اسلام است؛ چرا که در پرتو این اعتقاد، خداست که مالک اصلی و سلطان حقیقی و حاکم مطلق است، چنان‌که در قرآن در موارد متعددی به این مطلب تصریح شده است.<ref>سوره آل عمران، آیه ۲۶. سوره آل عمران، آیه ۱۵۴. سوره انعام، آیه ۵۷. سوره انعام، آیه ۶۲.</ref> آنچه خداوند فرمان داده و حکم می‌کند حق و مشروع است و از آن‌جا که مسلمین بر این اعتقادند که خدای تعالی احکامش در جهت مصالح بندگانش بوده و از جهتی مطابق با ارزش‌های اخلاقی است، لذا فرمانبرداری از فرامین و دستورات او را بر خود لازم می‌بینند؛ بنابراین مشروعیت به معنای التزام‌آوری دینی برای مردم جز در حکومت الله بر مردم تصور مثبت و بلکه معقول ندارد. و از آن‌جا که او در حکومت خود، مختار است از این روی می‌تواند به هر کس که بخواهد این حاکمیت را یا مقداری از آن را ببخشد و بدین صورت کسی را برای حاکمیت بر جامعه‌ای معین نماید. «انَّ ربَّکَ فعالٌ لما یرید»<ref>سوره هود، آیه ۱۰۷.</ref> و از این روست که در نظام سیاسی اسلام، حکومت آن شخص نیز مشروعیت می‌یابد.


نمونه بارز اعطاء حق حاکمیت را می‌توان در وجود مقدس حضرت پیغمبر به نظاره نشست، آن‌گاه که از جانب خدای حاکم، حق حاکمیت بر جامعه به او عطا شد، تا بتواند بر جامعه حکومت کرده و اهداف الهی را پیاده نماید. در این دیدگاه بین دو تفکر شیعی و سنی اختلافی نیست و نقطه اختلاف، در حکومت حاکمان بعد از پیامبر(ص) است و از نظر تشیع همانگونه که مشروعیت حکومت پیامبر(ص) از جانب خدا و به اذن و نصب او بوده است، حکومت امامان معصوم(ص) نیز همین‌گونه است و آنان نیز از جانب خدای سبحان ـ جل جلاله ـ لکن به ابلاغ نبوی به حکومت منصوب شده‌اند.
نمونه بارز اعطاء حق حاکمیت را می‌توان در وجود مقدس حضرت پیغمبر به نظاره نشست، آن‌گاه که از جانب خدای حاکم، حق حاکمیت بر جامعه به او عطا شد، تا بتواند بر جامعه حکومت کرده و اهداف الهی را پیاده نماید. در این دیدگاه بین دو تفکر شیعی و سنی اختلافی نیست و نقطه اختلاف، در حکومت حاکمان بعد از پیامبر(ص) است و از نظر تشیع همانگونه که مشروعیت حکومت پیامبر(ص) از جانب خدا و به اذن و نصب او بوده است، حکومت امامان معصوم(ص) نیز همین‌گونه است و آنان نیز از جانب خدای سبحان ـ جل جلاله ـ لکن به ابلاغ نبوی به حکومت منصوب شده‌اند.
۱۵٬۲۵۶

ویرایش