automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
متن حدیث غدیر را آنگونه که شیعیان نقل میکنند، چگونه میتوان از نظر علم رجال و درایه اثبات نمود؟ | متن حدیث غدیر را آنگونه که شیعیان نقل میکنند، چگونه میتوان از نظر علم رجال و درایه اثبات نمود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{خطبه غدیر}} | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|غدیر}} | |||
'''خطبه غدیر'''، حدیثی است که از [[پیامبر(ص)]] در واقعه [[غدیر خم]] بیان شده است. این روایت بر ولایت [[امام علی(ع)]] تصریح دارد. [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] روایات مربوط را از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به تواتر بیان نموده است. به دلیل تواتر بالای این حدیث، نیازی به بررسی آن در علم رجال و درایه وجود ندارد. | '''خطبه غدیر'''، حدیثی است که از [[پیامبر(ص)]] در واقعه [[غدیر خم]] بیان شده است. این روایت بر ولایت [[امام علی(ع)]] تصریح دارد. [[علامه امینی]] در [[کتاب الغدیر]] روایات مربوط را از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به تواتر بیان نموده است. به دلیل تواتر بالای این حدیث، نیازی به بررسی آن در علم رجال و درایه وجود ندارد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
* حدود ۷ نفر از متکلمین چون، [[قاضی ابیبکر باقلانی]]، [[ایجی شافعی]]، [[شریف جرجانی]]؛ | * حدود ۷ نفر از متکلمین چون، [[قاضی ابیبکر باقلانی]]، [[ایجی شافعی]]، [[شریف جرجانی]]؛ | ||
* حدود پنج نفر از لغویین چون [[معجمالبلدان حموی]]، [[تاج العروس زبیدی]] و… حدیث شریف غدیر را در کتابهای خود نقل نمودهاند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۸–۵.</ref> مجموع | * حدود پنج نفر از لغویین چون [[معجمالبلدان حموی]]، [[تاج العروس زبیدی]] و… حدیث شریف غدیر را در کتابهای خود نقل نمودهاند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۸–۵.</ref> مجموع همه آنها به۵۰۰ نفر میرسد.<ref>سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، ص۱۶۰.</ref> | ||
'''خوارزمی''' گوید: {{متن عربی|واخبرنی سیدالحفّاظ ابومنصور شهردار بن شیرویه بن شهردار الدیلمی فیما کتب الّی من همدان ـ اخبرنا ابوالفتح عبدوس بن عبدالله الهمدانی ـ کتابه (اخبرناالشریف ابوطالب المفصّل بن الجعفری باصبهان اخبرنی الحافظ ابوبکر ابن مردویه اجازه، حدثنی جدّی) حدثنی عبدالله بن اسحاق النبوی، حدثنی الحسن بن علیلی العنزی، حدثنا محمدبن عبدالرحمان الذارع حدثنا قیسبن حفص، حدثنی علیبن الحسن، ابوالحسن العبدی، عن ابی هارون العبدی عن ابی سعید الخدری، انّ النبی(ص) یوم دعاالناس الی غدیر، امر بماکان تحت الشجره من الشوک فقمّ و ذلک یوم الخمیس ثم دعا الناس الی علّیٍ فاخذ بضبعه (بازو) فرفعها حتّی نظر الناس الی بیاض ابطه (سفیدی زیر بغل) ثم لم یتفرقا حتی نزلت {{قرآن|الیوم اکملت لکم دینکم|سوره=مائده|آیه=۳}} فقال رسول الله(ص) الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمه و رضی الرّب برسالاتی، و الولایه لعلی، ثم قال اللهم وال من و الاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله فقال حسان بن ثابت إءذن لی یا رسول الله ان اقول ابیاتاً قال: قل ببرکه الله تعالی فقال حسان بن ثابت یا معشر مشیخه قریش اسمعوا شهاده رسول الله(ص) ثمّ قال ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم نجم و اسمع بالرسول منادیاً بانّی مولاکم نعم و نبیّکم فقالوا و لم یبدو هناک التعامیا ... فقال له قم یا علی فایتنی رضیتک من بعدی اماماً و هادیاً}}<ref>مناقب خوارزمی، ص۱۳۵، روایت ۱۵۲ و ص۱۳۴، روایت ۱۵۰.</ref> | '''خوارزمی''' گوید: {{متن عربی|واخبرنی سیدالحفّاظ ابومنصور شهردار بن شیرویه بن شهردار الدیلمی فیما کتب الّی من همدان ـ اخبرنا ابوالفتح عبدوس بن عبدالله الهمدانی ـ کتابه (اخبرناالشریف ابوطالب المفصّل بن الجعفری باصبهان اخبرنی الحافظ ابوبکر ابن مردویه اجازه، حدثنی جدّی) حدثنی عبدالله بن اسحاق النبوی، حدثنی الحسن بن علیلی العنزی، حدثنا محمدبن عبدالرحمان الذارع حدثنا قیسبن حفص، حدثنی علیبن الحسن، ابوالحسن العبدی، عن ابی هارون العبدی عن ابی سعید الخدری، انّ النبی(ص) یوم دعاالناس الی غدیر، امر بماکان تحت الشجره من الشوک فقمّ و ذلک یوم الخمیس ثم دعا الناس الی علّیٍ فاخذ بضبعه (بازو) فرفعها حتّی نظر الناس الی بیاض ابطه (سفیدی زیر بغل) ثم لم یتفرقا حتی نزلت {{قرآن|الیوم اکملت لکم دینکم|سوره=مائده|آیه=۳}} فقال رسول الله(ص) الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمه و رضی الرّب برسالاتی، و الولایه لعلی، ثم قال اللهم وال من و الاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله فقال حسان بن ثابت إءذن لی یا رسول الله ان اقول ابیاتاً قال: قل ببرکه الله تعالی فقال حسان بن ثابت یا معشر مشیخه قریش اسمعوا شهاده رسول الله(ص) ثمّ قال ینادیهم یوم الغدیر نبیّهم نجم و اسمع بالرسول منادیاً بانّی مولاکم نعم و نبیّکم فقالوا و لم یبدو هناک التعامیا ... فقال له قم یا علی فایتنی رضیتک من بعدی اماماً و هادیاً}}<ref>مناقب خوارزمی، ص۱۳۵، روایت ۱۵۲ و ص۱۳۴، روایت ۱۵۰.</ref> |