عقلانی بودن ایمان به غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


{{شبهه}}
{{شبهه}}
در آیه دوم سوره بقره آمده است که اولین شرط دینداری و تقوا، ایمان به غیب است: ... (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان آورند و ... ؛<ref>الذین يؤمنون بالغيب و ... (بقره: ۲)  
در آیه دوم سوره بقره آمده است که اولین شرط دینداری و تقوا، ایمان به غیب است: ... (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان آورند و ... ؛<ref>{{عربی|الذین يؤمنون بالغيب و}} ... (بقره: ۲)  
</ref> پرسش این است که چگونه می‌توان دین‌داری را بر مبنای ایمان به چیزهای پنهان بنا کرد؟! چگونه می‌توان به چیزی که از آن بی‌خبریم و حقیقت آن را نمی دانیم و به هیچ نحوی برای ما روشن و معلوم نیست، ايمان آوريم؟! این امر خلاف عقلانیت است. عقل می‌گوید: تا چیزی را نفهمیدی و از آن آگاه نشده‌ای به آن ایمان نیاور! ولی قرآن می‌گوید: به چیزی ایمان بیاور که به آن آگاهی نداری!
</ref> پرسش این است که چگونه می‌توان دین‌داری را بر مبنای ایمان به چیزهای پنهان بنا کرد؟! چگونه می‌توان به چیزی که از آن بی‌خبریم و حقیقت آن را نمی دانیم و به هیچ نحوی برای ما روشن و معلوم نیست، ايمان آوريم؟! این امر خلاف عقلانیت است. عقل می‌گوید: تا چیزی را نفهمیدی و از آن آگاه نشده‌ای به آن ایمان نیاور! ولی قرآن می‌گوید: به چیزی ایمان بیاور که به آن آگاهی نداری!
{{پایان شبهه}}
{{پایان شبهه}}
خط ۶۱: خط ۶۱:
==علم غیب مخصوص خداست!==
==علم غیب مخصوص خداست!==


بر اساس استدلال‌های عقلی و فلسفی و تبیین‌های دینی، خداوند، که خود اصیل‌ترین امر غیبی، بلکه غیب مطلق است و همه غیب‌ها و شهادت‌ها از وجود او می‌جوشد، تنها کسی است که به غیب و باطن عالم اگاه است. همه غیب‌ها و مشهودها درمحضر اوست و اساسا هرچه برای ما غیب و پنهان محسوب می‌شود، برای او آشکار و هویداست. علت اصلی وجود امور غیبی، همانا محدودیت گستره وجودی ماست و هرچه بر این گستره افزوده شود، از شمار امور غیبی هم کاسته می‌شود. خداوند که وجودش بی‌نهایت و محیط بر همه هستی است و همه اشیاء در محضر او حاضر و او بر همه چیز شاهد و نگهبان است،<ref>... اولم یکف بربک انه علی کل شیئ شهید؛ آیا برای خداوندگار تو همین بس نیست که بر همه چیز شاهد و گواه است؛ فصلت/۵۳</ref> بر همه چیز علم حضوری قیومی دارد و ذره‌ای در عالم هستی از دایره علم او بیرون نیست. بنابر این خداوند ذاتا علام‌الغیوب است؛ البته برخی از بندگان شایسته‌ خداوند، به سبب قرب و ولایتی که نسبت به او دارند از پاره‌ای از امور غیبی، که ادراک و اطلاعش برای عموم انسان‌ها حاصل نیست، برخوردارند.<ref>عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول ... ؛ جن/۲۶-۲۷</ref>از این رو کسانی (مانند پیامبران و امامان(ع)) هم که عالم به غیب‌اند، در واقع، خداوند آن‌ها را از برخی مسائل غیبی آگاه می‌کند و هیچ‌کس، جز خداوند، عالم به غیب نیست.
بر اساس استدلال‌های عقلی و فلسفی و تبیین‌های دینی، خداوند، که خود اصیل‌ترین امر غیبی، بلکه غیب مطلق است و همه غیب‌ها و شهادت‌ها از وجود او می‌جوشد، تنها کسی است که به غیب و باطن عالم اگاه است. همه غیب‌ها و مشهودها درمحضر اوست و اساسا هرچه برای ما غیب و پنهان محسوب می‌شود، برای او آشکار و هویداست. علت اصلی وجود امور غیبی، همانا محدودیت گستره وجودی ماست و هرچه بر این گستره افزوده شود، از شمار امور غیبی هم کاسته می‌شود. خداوند که وجودش بی‌نهایت و محیط بر همه هستی است و همه اشیاء در محضر او حاضر و او بر همه چیز شاهد و نگهبان است،<ref>... {{عربی|اولم یکف بربک انه علی کل شیئ شهید}}؛ آیا برای خداوندگار تو همین بس نیست که بر همه چیز شاهد و گواه است؛ (فصلت:۵۳)</ref> بر همه چیز علم حضوری قیومی دارد و ذره‌ای در عالم هستی از دایره علم او بیرون نیست. بنابر این خداوند ذاتا علام‌الغیوب است؛ البته برخی از بندگان شایسته‌ خداوند، به سبب قرب و ولایتی که نسبت به او دارند از پاره‌ای از امور غیبی، که ادراک و اطلاعش برای عموم انسان‌ها حاصل نیست، برخوردارند.<ref>{{عربی|عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول ...}} ؛ (جن:۲۶-۲۷)</ref>از این رو کسانی (مانند پیامبران و امامان(ع)) هم که عالم به غیب‌اند، در واقع، خداوند آن‌ها را از برخی مسائل غیبی آگاه می‌کند و هیچ‌کس، جز خداوند، عالم به غیب نیست.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۷٬۲۳۰

ویرایش