انگیزه‌های جعل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} ==انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث== اين بحث دامنه دار است ولي...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
==انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث==
{{سوال}}
انگیزه‌ها و اسباب وضع حدیث چه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
مهم‌ترین انگیزه‌ها و اسباب وضع حدیث را می‌توان به اختصار این‌گونه بیان نمود:


اين بحث دامنه دار است ولي به لحاظ رعايت اختصار بعضي از مهم‌ترين انگيزه‌ها و اسباب وضع حديث ذكر مي‌شود:
* '''دشمنی با اسلام و انتقام جویی از آن؛''' با وجود پیشرفت‌های اسلام و مسلمانان در ابتدای دوران اسلامی و عدم توان دشمنان در مقابله مستقیم با آن، دشمنان به فکر چاره افتاده و برای انتقام عده‌ای از متفکران مانند کعب الاحبار و وهب بن منبه یهودی، ابن جریح و تمیم‌ داری مسیحی، سیف بن عمر و ابن ابی العوجا مانوی، به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احادیث دروغین باعث ورود موجی از احادیث ساختگی در میان روایات اسلامی شدند.<ref>زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.</ref> برای نمونه «ابن ابی العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از کشته شدن چه باک، درحالی‌که چهار هزار حدیث که حرام را حلال و حلال را حرام می‌کرد ساختم و وارد دین شما کردم.» و حماد بن زید نیز گفته است: «زنادقه چهارده هزار حدیث ساخته و به پیامبر و اولیاء الهی نسبت داده‌اند.»<ref>محمود، ابورية، اضواء علي السنة المحمدية، بي جا، دارالكتاب الاسلامي، بي تا، ج۵، ص۱۴۴.</ref>


۱. دشمني با اسلام و انتقام جويي از آن: دشمنان وقتي گسترش روز افزون اسلام را ديدند و از مقابله مستقيم با آن ناتوان شدند به فكر چاره افتادند و براي انتقام از اسلام عده‌اي از متفكران آنها مانند: كعب الاحبار و وهب بن منبه يهودي، ابن جريح و تميم‌داري مسيحي، سيف بن عمر و ابن ابي العوجا مانوي به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احاديث دروغين كينه خود را به اسلام نشان دادند.<ref>رك: زين العابدين، قرباني، علم حديث و نقش آن در شناخت و تهذيب حديث، قم، انصاريان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.</ref> براي نمونه «ابن ابي العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از كشته شدن چه باك، در حاليكه چهار هزار حديث كه حرام را حلال و حلال را حرام مي‌كرد ساختم و وارد دين شما كردم.» و حماد بن زيد نيز گفته است: «زنادقه چهارده هزار حديث ساخته و به پيامبر و اولياء الهي نسبت داده‌اند.»<ref>اضواء علي السنه المحمديه، همان، ص۱۴۴.</ref>
* '''انگیزه سیاسی؛''' مشروعیت بخشی به قدرت‌هایی که خود را خلیفه رسول الله نامیده بودند نیازمند روایاتی بود تا این مسئله را تامین نماید. چون هیچ سخنی از پیامبر(ص) در تأیید این منصب در دست نداشتند، بلکه سخنان فراوانی علیه این مدعا و به نفع اهل بیت(ع) از پیامبر(ص) وجود داشت، شروع به وضع و جعل حدیث برای این منظور نمودند برای مثال روایتی به پیامبر(ص) نسبت داده شده: «ما پیامبران چیزی به ارث نمی‌گذاریم و هر آنچه از ما باقی بماند صدقه است»<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۵، ص۱۵۲.</ref> که این مطلب به جهت مخالفت با قرآن<ref>نمل / ۱۶.</ref> جعلی بودنش واضح است. معاویه نیز روند احادیث ساختگی را به اوج رساند و در عرصه‌های مختلف به جعل حدیث پرداخت.<ref>ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰–۷۲.</ref> همچنین در زمان سایر امویان این وضع ادامه داشت و راویان دین فروش در زمان عبدالملک بن مروان در فضائل امویان و سوابق آنها و طعنه به علی(ع) روایات زیادی ساختند.<ref>رک: ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج۱۱، ص۴۶.</ref> عباسیان نیز از قافله عقب نماندند و برای مشروعیت بخشیدن به حکومت خود احادیثی را جعل کردند.<ref>رک: درسنامه وضع حدیث، همان، ص۷۲–۷۳.</ref>


۲. انگيزه سياسي: حكامي كه به ناحق بر مسند قدرت تكيه زده بودند و خود را خليفه رسول الله مي‌دانستند ناچار بودند به گونه‌اي به اعمال قدرت خود مشروعيت ببخشند و چون هيچ سخني از پيامبر(ص) در تأييد خود در دست نداشتند بلكه سخنان فراواني عليه خودشان و به نفع اهل بيت(ع) از پيامبر(ص) وجود داشت، رو به وضع و جعل حديث براي اين منظور كردند مثلاً براي توجيه غصب فدك حديثي ساخته و به پيامبر(ص) نسبت دادند كه: «ما پيامبران چيزي به ارث نمي‌گذاريم و هر آنچه از ما باقي بماند صدقه است»<ref>مسلم نيشابوري، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج۵، ص۱۵۲.</ref> كه اين مطلب به جهت مخالفت با قرآن<ref>نمل / ۱۶.</ref> جعلي بودنش واضح است و نيز معاويه روند احاديث ساختگي را به اوج رساند و در عرصه‌هاي مختلف به جعل حديث دامن زد.<ref>رك: ناصر، رفيعي محمدي، درسنامه وضع حديث، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰ ـ ۷۲.</ref> و همچنين در زمان ساير امويان اين وضع ادامه داشت و راويان دين فروش در زمان عبدالملك بن مروان در فضائل امويان و سوابق آنها و طعنه به علي(ع) روايات زيادي ساختند.<ref>رك: ابن ابي الحديد، شرح نهج‌البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بي جا، داراحياء الكتب العربيه، بي تا، ج۱۱، ص۴۶.</ref> عباسيان نيز از قافله عقب نماندند و براي مشروعيت بخشيدن به حكومت خود احاديثي را جعل كردند.<ref>رك: درسنامه وضع حديث، همان، ص۷۲ ـ ۷۳.</ref>
۳. انگیزه‌های فرهنگی: اقوام مختلفی به اسلام گرویدند و بعد از پیامبر(ص) مذاهب مختلفی پدید آمد و بعضی از این اقوام و مذاهب برای اثبات برتری خود و بی‌اعتبار کردن رقبای خود به جعل حدیث دست زدند برای نمونه حنفی‌ها، مالکی‌ها و شافعی‌ها هر کدام در فضایل رهبران و امامان فقهی خود روایاتی را جعل کردند.<ref>رک: امینی، عبدالحسین، الغدیر، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۷۹، ج۵، ص۲۷۷–۲۸۷.</ref>


۳. انگيزه‌هاي فرهنگي: اقوام مختلفي به اسلام گرويدند و بعد از پيامبر(ص) مذاهب مختلفي پديد آمد و بعضي از اين اقوام و مذاهب براي اثبات برتري خود و بي اعتبار كردن رقباي خود به جعل حديث دست زدند براي نمونه حنفي‌ها، مالكي‌ها و شافعي‌ها هر كدام در فضايل رهبران و امامان فقهي خود رواياتي را جعل كردند.<ref>رك: اميني، عبدالحسين، الغدير، بيروت، دارالكتاب العربي، ۱۳۷۹، ج۵، ص۲۷۷ ـ ۲۸۷.</ref>
۴. انگیزه‌های خیرخواهانه: برخی از دین داران نادان به گمان خدمت به دین، احادیثی را ساخته و به معصومان(ع) نسبت دادند که بیش‌تر روایات مجعول اینها درباره فضائل سوره‌ها و آیات قرآن و ذکر پاداش اعمال خیر و … است که به منظور ترغیب مردم به قرائت قرآن و انجام کارهای خیر و ترک محرمات بوده است.<ref>رک: علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، همان، ص۷۲–۷۳؛ درسنامه وضع حدیث، همان، ص۱۵۱–۱۵۷؛ اضواء علی السنه المحمدیه، همان، ص۱۳۸.</ref>


۴. انگيزه‌هاي خيرخواهانه: برخي از دين داران نادان به گمان خدمت به دين ،احاديثي را ساخته و به معصومان(ع) نسبت دادند كه بيش‌تر روايات مجعول اينها درباره فضائل سوره‌ها و آيات قرآن و ذكر پاداش اعمال خير و ... است كه به منظور ترغيب مردم به قرائت قرآن و انجام كارهاي خير و ترك محرمات بوده است.<ref>رك: علم حديث و نقش آن در شناخت و تهذيب حديث، همان، ص۷۲ ـ ۷۳؛ درسنامه وضع حديث، همان، ص۱۵۱ ـ ۱۵۷؛ اضواء علي السنه المحمديه، همان، ص۱۳۸.</ref>
== منابع ==
 
{{پانویس|۲}}
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱٬۴۰۷

ویرایش