automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (ویرایش نهایی) |
جز (اصلاح) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
امامت در اندیشه شیعی به معنی جانشینی و سرپرستی امت اسلامی بعد از رحلت | [[امامت]] در اندیشه [[شیعی]] به معنی جانشینی و سرپرستی امت اسلامی بعد از رحلت [[پیامبر]]، یک مقام الهی است که از طرف [[خداوند]] تعیین می شود. اطاعت و فرمانبرداری از امام به منزله اطاعت از خدا و رسول اوست که تنها راه هدایت و رسیدن به خداست. در احادیث شیعه شناخت امام به منزله شناخت خداوند بوده که واسطه فیض الهی بین مخلوقات و آفریدگار است و امام به عنوان حامی و حافظ دین خدا و عامل بقای [[اسلام]] قلمداد می شود. | ||
===جایگاه امامت=== | ===جایگاه امامت=== | ||
* امام، جانشین رسول خدا(ص). | * امام، جانشین رسول خدا(ص). | ||
* امام، ولی و سرپرست امت اسلام، دارای مقام امامت و ولایت در امور دینی و دنیوی امت<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> و این به معنای ریاست عامه بر امت و عالیترین منصب در جامعه دینی پس از پیامبر(ص). | * امام، ولی و سرپرست امت اسلام، دارای مقام امامت و [[ولایت]] در امور دینی و دنیوی امت<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> و این به معنای ریاست عامه بر امت و عالیترین منصب در جامعه دینی پس از پیامبر(ص). | ||
* اطاعت و فرمانبرداری از امام واجب است به این دلیل که اطاعت از امام، اطاعت و فرمانپذیری از خدا و پیامبر اوست.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۵۱.</ref> | * اطاعت و فرمانبرداری از امام واجب است به این دلیل که اطاعت از امام، اطاعت و فرمانپذیری از خدا و پیامبر اوست.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۵۱.</ref> | ||
===تفاوت امامت با حکومت پادشاهان=== | ===تفاوت امامت با حکومت پادشاهان=== | ||
با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد: | با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد: | ||
* اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنانکه قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از سوره نساء چنین قلمداد کردهاست؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۲.</ref> | * اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنانکه قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از [[سوره نساء]] چنین قلمداد کردهاست؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۲.</ref> | ||
* امامت، منصبی الهی و فراتر از گزینش و انتخاب انسانها است؛ هرگز فردی از طریق انتخاب مردم یا انتخاب اهل حلّ و عقد و دایره شورا به مقام امامت نمیرسد، همانطور که نبی چنین است و خداوند نبی و پیامبر را تعیین میکند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۸.</ref> | * امامت، منصبی الهی و فراتر از گزینش و انتخاب انسانها است؛ هرگز فردی از طریق انتخاب مردم یا انتخاب اهل حلّ و عقد و دایره شورا به مقام امامت نمیرسد، همانطور که نبی چنین است و خداوند نبی و پیامبر را تعیین میکند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۸.</ref> | ||
* سیر تکامل انسان با اعتقاد به امامت به پایان می رسد؛ قرآن، امامت را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان برشمرده است که تنها پیامبران اولوالعزم و کسانی که هم رتبه آنان هستند، به آن میرسند: {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}}.<ref>(بقره:۱۲۴).</ref> و ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم هستند، شایسته این مقامند). از آیه مورد بحث، چنین استفاده میشود که مقام امامت اعطا شده به ابراهیم(ع) بعد از پیروزی در همه این آزمونها، برتر از نبوت و رسالت او بوده است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۹.</ref> | * سیر تکامل انسان با اعتقاد به امامت به پایان می رسد؛ قرآن، امامت را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان برشمرده است که تنها [[پیامبران اولوالعزم]] و کسانی که هم رتبه آنان هستند، به آن میرسند: {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}}.<ref>(بقره:۱۲۴).</ref> و ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم هستند، شایسته این مقامند). از آیه مورد بحث، چنین استفاده میشود که مقام امامت اعطا شده به [[ابراهیم(ع)]] بعد از پیروزی در همه این آزمونها، برتر از نبوت و رسالت او بوده است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۹.</ref> | ||
* یگانه راه خدا؛ درباره مودّت اهل بیت، در آیات قرآن، سه تعبیر وجود دارد که معلوم میشود پیروی از امامت، یگانه راه نزدیک شدن به خداست: | * یگانه راه خدا؛ درباره مودّت اهل بیت، در آیات قرآن، سه تعبیر وجود دارد که معلوم میشود پیروی از امامت، یگانه راه نزدیک شدن به خداست: | ||
# پاداش رسالت پیامبر: {{قرآن|قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی<ref>(شوری:۲۳).</ref>؛ بگو: من مزد رسالت خود را از شما نمیخواهم، مگر دوستی نزدیکانم را». | # پاداش رسالت پیامبر: {{قرآن|قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی<ref>(شوری:۲۳).</ref>؛ بگو: من مزد رسالت خود را از شما نمیخواهم، مگر دوستی نزدیکانم را». | ||
# دوستی و مودت اهل بیت به سود امت است: {{قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّه…}}<ref>(سباء:۴۷).</ref>؛ بگو: مزدی که از شما میخواستم، به سود شماست (نه به سود من)، مزد من فقط به عهده خداست». | # دوستی و مودت [[اهل بیت]] به سود امت است: {{قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّه…}}<ref>(سباء:۴۷).</ref>؛ بگو: مزدی که از شما میخواستم، به سود شماست (نه به سود من)، مزد من فقط به عهده خداست». | ||
# دوستی اهل بیت راه هدایت به سوی خدا: {{قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا}}<ref>(فرقان:۵۷).</ref>؛ مزدی از شما نمیخواهم، مگر این که کسی از شما خواسته باشد راهی، به پروردگار انتخاب کند». | # دوستی اهل بیت راه هدایت به سوی خدا: {{قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا}}<ref>(فرقان:۵۷).</ref>؛ مزدی از شما نمیخواهم، مگر این که کسی از شما خواسته باشد راهی، به پروردگار انتخاب کند». | ||
پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه حق را مزد رسالت خویش میداند و در آیه دوم، تذکر میدهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح میدهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را میگیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref> | پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه حق را مزد رسالت خویش میداند و در آیه دوم، تذکر میدهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح میدهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را میگیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref> | ||
* شناخت امام، اساس خداشناسی است؛ امام صادق(ع) میفرماید: امام حسین(ع) روزی بر یارانش وارد شد… در این هنگام، کسی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟ امام(ع) فرمود: معرفت خدا این است، که مردم هر عصر و زمان، امام و رهبر دوران خود را شناسایی کرده، فرمانبرداری و پیروی او را واجب بدانند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref> | * شناخت امام، اساس خداشناسی است؛ [[امام صادق(ع)]] میفرماید: [[امام حسین(ع)]] روزی بر یارانش وارد شد… در این هنگام، کسی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟ امام(ع) فرمود: معرفت خدا این است، که مردم هر عصر و زمان، امام و رهبر دوران خود را شناسایی کرده، فرمانبرداری و پیروی او را واجب بدانند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref> | ||
* امام، واسطه فیض؛ هدف عالی انسان، رسیدن به کمال، اتصال به عالم غیب و تخلّق به «اخلاق الله» است. خداوند، کوشش و میل را در فطرت انسان قرار داد و اگر هوس و شهوت انسان، مانع نشود، میل فطری هر انسان، رسیدن به این کمال است. در این مسیر، کسی میتواند رهبر رهروان راه مستقیم باشد که خود، این مسیر را پیموده و به هدف عالی، رسیده باشد و لازم است همواره در میان انسانها چنین فرد برگزیدهای که در ارتباط مستقیم با جهان غیب و خداوند است، وجود داشته باشد تا واسطه فیض میان عالم ربوبی و نوع انسانی گردد، بدون امام حرکت استکمالی انسان، بی نتیجه است و میان عالم ربوبی و نوع انسانی، ارتباطی نخواهد بود. فرد برگزیده، در اصطلاح، «امام» نامیده میشود. امام، فرد کاملی است که به تمام عقاید حقه الهی، معتقد و به تمام اخلاق و صفات نیک، آراسته است و همه کمالاتی که از جانب خداوند افاضه شده و ممکن است در افراد، تحقق یابد، در او فعلیت یافته است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵ و ۸۶.</ref> | * امام، واسطه فیض؛ هدف عالی انسان، رسیدن به کمال، اتصال به عالم غیب و تخلّق به «اخلاق الله» است. خداوند، کوشش و میل را در فطرت انسان قرار داد و اگر هوس و شهوت انسان، مانع نشود، میل فطری هر انسان، رسیدن به این کمال است. در این مسیر، کسی میتواند رهبر رهروان راه مستقیم باشد که خود، این مسیر را پیموده و به هدف عالی، رسیده باشد و لازم است همواره در میان انسانها چنین فرد برگزیدهای که در ارتباط مستقیم با جهان غیب و خداوند است، وجود داشته باشد تا واسطه فیض میان عالم ربوبی و نوع انسانی گردد، بدون امام حرکت استکمالی انسان، بی نتیجه است و میان عالم ربوبی و نوع انسانی، ارتباطی نخواهد بود. فرد برگزیده، در اصطلاح، «امام» نامیده میشود. امام، فرد کاملی است که به تمام عقاید حقه الهی، معتقد و به تمام اخلاق و صفات نیک، آراسته است و همه کمالاتی که از جانب خداوند افاضه شده و ممکن است در افراد، تحقق یابد، در او فعلیت یافته است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵ و ۸۶.</ref> | ||
* جهان هستی و بقای سایر مخلوقات به وجود امام(ع) نیازمند است، امام رضا(ع) میفرماید: «بنا یمسک السموات و الارض أن تزولا؛ بواسطه ما اهل بیت است که آسمان و زمین فرو نمیریزند».<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref> | * جهان هستی و بقای سایر مخلوقات به وجود امام(ع) نیازمند است، [[امام رضا(ع)]] میفرماید: «بنا یمسک السموات و الارض أن تزولا؛ بواسطه ما اهل بیت است که آسمان و زمین فرو نمیریزند».<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref> | ||
* امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه دارنده، نظم دهنده و کنترلکننده حرکتهای انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکتهای تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی میگردد. امام علی(ع) میفرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref> | * امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه دارنده، نظم دهنده و کنترلکننده حرکتهای انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکتهای تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی میگردد. امام علی(ع) میفرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref> | ||
امام علی(ع) در نهج | [[امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]]، معنای «نظام» را روشن میکند و میفرماید: «مکان القیم من الامر مکان النظام من الخرز یجمعه و یضمه فإذا انقطع النظام، تفرق الخرز و ذهب ثم لم یجمع بحذافیره أبدا» در این سخن امام(ع) زمامدار را به «نظام» و جامعه را به «خرز» تشبیه کرده است. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) میگوید: نظام گردن بند، نخی است که آن را جمع میکند و نظم خاصی به آن میدهد، «خرز» به معنای دانههای سوراخ داری است که برای درست کردن گردن بند یا تسبیح استفاده میشود؛ بنابراین، معنای سخن امام(ع) چنین میشود: امام، رشتهای است که دانههای پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه ای درمیآورد و آنها را به هم پیوند میدهد. وقتی که این نخ، پاره شود، دانهها پراکنده میشوند و هر یک به سویی میروند و پس از آن، هیچگاه به صورت اول، فراهم نمیشوند. | ||
بر این اساس، نظام ریشه ای است که پراکندگیها را منسجم میکند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار میدهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین میشود. «امامت» رشتهای است که دانههای پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم میکند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار میدهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی میگردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را میگیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی میگردد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref> | بر این اساس، نظام ریشه ای است که پراکندگیها را منسجم میکند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار میدهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین میشود. «امامت» رشتهای است که دانههای پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم میکند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار میدهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی میگردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را میگیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی میگردد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = |