۸٬۳۳۵
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ص ' به ' ص') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== معرفی برهان فرجه == | == معرفی برهان فرجه == | ||
یکی از براهینی که اندیشمندان دینی به خصوص فلاسفه در رابطه با اثبات [[وحدانیت خداوند]] متعال ذکر کردهاند، برهان فرجه است، البته این برهان برگرفته از سخن [[امام ششم(ع)|امام صادق]] در پاسخ کسی است که پرسید: چرا امکان ندارد خالق جهان تعدد داشته باشد؟ امام در پاسخ مطالب طولانی ای میفرمایند که برای مطالعه کامل آن، میتوان به کتاب کافی در مبحث توحید مراجعه کرد.<ref>کلینی، محمد یعقوب، الکافی، ج۱، | یکی از براهینی که اندیشمندان دینی به خصوص فلاسفه در رابطه با اثبات [[وحدانیت خداوند]] متعال ذکر کردهاند، برهان فرجه است، البته این برهان برگرفته از سخن [[امام ششم(ع)|امام صادق]] در پاسخ کسی است که پرسید: چرا امکان ندارد خالق جهان تعدد داشته باشد؟ امام در پاسخ مطالب طولانی ای میفرمایند که برای مطالعه کامل آن، میتوان به کتاب کافی در مبحث توحید مراجعه کرد.<ref>کلینی، محمد یعقوب، الکافی، ج۱، ص۸۱(کتاب التوحید).</ref> | ||
== تقریر و توضیح برهان == | == تقریر و توضیح برهان == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
و چون علی الفرض این دو واجب نیز باید از سه واجب قبلی ممتاز باشند مستلزم این است که لا اقل سه ما به الامتیاز دیگر یعنی سه واجب دیگر در کار باشد و این خود مستلزم هشت واجب است و هشت واجب مستلزم سیزده واجب است و سیزده واجب مستلزم بیست و یک واجب و بیست و یک واجب مستلزم سی و چهار واجب است و همینطور ادامه پیدا می کند. پس وجود دو واجب مستلزم وجود واجبهای بینهایت است. | و چون علی الفرض این دو واجب نیز باید از سه واجب قبلی ممتاز باشند مستلزم این است که لا اقل سه ما به الامتیاز دیگر یعنی سه واجب دیگر در کار باشد و این خود مستلزم هشت واجب است و هشت واجب مستلزم سیزده واجب است و سیزده واجب مستلزم بیست و یک واجب و بیست و یک واجب مستلزم سی و چهار واجب است و همینطور ادامه پیدا می کند. پس وجود دو واجب مستلزم وجود واجبهای بینهایت است. | ||
گذشته از اینکه ترکیب با وجوب ناسازگار است این نوع خاص ترکیب یعنی ترکیب از اجزائی که هر جزء مستلزم جزء دیگر، علاوه بر اجزاء مفروضه اولی باشد محال است.<ref> مطهری، مرتضی، حاشیه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، علامه طباطبایی، ج۵، | گذشته از اینکه ترکیب با وجوب ناسازگار است این نوع خاص ترکیب یعنی ترکیب از اجزائی که هر جزء مستلزم جزء دیگر، علاوه بر اجزاء مفروضه اولی باشد محال است.<ref> مطهری، مرتضی، حاشیه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، علامه طباطبایی، ج۵، ص۱۵۶ انتشارات صدرا،</ref> | ||
== تقریر دیگر از برهان فرجه == | == تقریر دیگر از برهان فرجه == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== نگاه فلسفی به عبارات حدیث امام صادق (ع) == | == نگاه فلسفی به عبارات حدیث امام صادق (ع) == | ||
مرحوم فیض کاشانی به تحلیل عقلانی این حدیث پرداخته و با نگاهی برون دینی به آن، کاری [[فلسفه دینی]] انجام داده است. او میگوید: جمله «لم لا یدفع کل منهما صاحبه»<ref>فیض کاشانی، الشافی، | مرحوم فیض کاشانی به تحلیل عقلانی این حدیث پرداخته و با نگاهی برون دینی به آن، کاری [[فلسفه دینی]] انجام داده است. او میگوید: جمله «لم لا یدفع کل منهما صاحبه»<ref>فیض کاشانی، الشافی، ص۴۱ و ۴۲.</ref> برهانی است که به سه قاعده فلسفی اشاره میکند: | ||
# صانع عالم باید قوی در ایجاد و تدبیر همه موجودات باشد. | # صانع عالم باید قوی در ایجاد و تدبیر همه موجودات باشد. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
# دو چیزی که از هر جهت مفترقند، صنع و تدبیر یکی مرتبط به صنع و تدبیر دیگری نیست و بنابراین، محال است که از آنها دو امر واحد شخصی پدید آید. | # دو چیزی که از هر جهت مفترقند، صنع و تدبیر یکی مرتبط به صنع و تدبیر دیگری نیست و بنابراین، محال است که از آنها دو امر واحد شخصی پدید آید. | ||
# اجزای عالم چنان به یکدیگر مرتبطند که گویی مجموع عالم شخص واحدی است. | # اجزای عالم چنان به یکدیگر مرتبطند که گویی مجموع عالم شخص واحدی است. | ||
پس از آن میگوید: جمله «ثم یلزمک ان ادعیت اثنین فرجة ما بینهما» یا برهان ثالثی است یا تنویر و تشیید برهان دوم است واز آنجا که در برهان دوم، دو مبدأ را متفق من جمیع الجهات ومفترق من جمیع الجهات فرض کرد، میخواهد آن برهان را به این صورت تکمیل کند که دو مبدأ را متفق از بعض جهات و مفترق از بعض جهات فرض کند. در این صورت، ما به الافتراق آنها غیر آزما به الامتیاز آن هاست.<ref>فیض کاشانی، الشافی، | پس از آن میگوید: جمله «ثم یلزمک ان ادعیت اثنین فرجة ما بینهما» یا برهان ثالثی است یا تنویر و تشیید برهان دوم است واز آنجا که در برهان دوم، دو مبدأ را متفق من جمیع الجهات ومفترق من جمیع الجهات فرض کرد، میخواهد آن برهان را به این صورت تکمیل کند که دو مبدأ را متفق از بعض جهات و مفترق از بعض جهات فرض کند. در این صورت، ما به الافتراق آنها غیر آزما به الامتیاز آن هاست.<ref>فیض کاشانی، الشافی، ص۴۱ و ۴۲.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |