trustworthy
۲٬۴۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== چیستی امنیت معنوی == | == چیستی امنیت معنوی == | ||
«امنیت معنوی» عبارت است از آرامش روحی و اعتماد به [[خدا]] که در اثر | «امنیت معنوی» عبارت است از آرامش روحی و اعتماد به [[خدا]] که در اثر ایمان خالص و یقین و یاد خدا به وجود میآید<ref>نراقی، ملامهدی، معراج السعاده، مقام چهارم، فصل در بیان اعتماد به خدا، ص۵۷۲.</ref> و انسان به حصول ثواب و ایمنی از عذاب الهی امیدوار میگردد.<ref>طبرسی، ابوعلی بن حسن، مجمعالبیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق، ج ۵ـ۴، ص۵۰۶.</ref> از دیدگاه قرآن این امنیت موقعی به دست میآید که در جوامع انسانی عواملی چون ایمان به خدا، پناه بردن به او و دوری از گناهان وجود داشته باشد. | ||
=== ایمان و یاد خدا === | === ایمان و یاد خدا === | ||
امنیت در سایه دوری از شرک به خدا محقق میشود: {{قرآن|الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ| ترجمه= آنها که [[ایمان]] آوردند و ایمان خود را با شرک نپوشاندند دارای امنیت میباشند.|سوره= انعام|آیه= ۸۲}} ایمان همراه با عمل یکی از وعدههای الهی برای بدست آوردن امنیت در جامعه است.<ref>سوره نور، آیه ۵۵.</ref> ایمان تأثیر مستقیمی در آرامش و امنیت روحی انسان دارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفدهم، ۱۳۷۲، ج۵، ص۳۲۱.</ref> | |||
یاد خدا چه در لفظ و چه در اندیشه، موجب آرامش قلب میگردد.<ref>سوره نساء، آیه ۳۱.</ref> ذکر قلبی اساس در آرامش دانسته شده است: {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ|ترجمه= آگاه باش به یاد خدا دلها آرام میگردند.|سوره =رعد| آیه= ۲۸}} به باور [[آیتالله سبحانی]] انسان برای آرامش خود و رها ساختن خویش از دست عوامل اضطراب تکیهگاهی لازم دارد که جاویدان، عالم و قادر باشد و چنین تکیهگاهی جز ایمان به خدا و علاقه به کمالات روحی و معنوی و اعتقاد عمیق به زندگی جاودانی در سرای دیگر چیز دیگری نمیتواند باشد و جهان ماده با تمام زیباییهای زودگذر خود از آن جهت که لرزان و بیقرار و رو به فنا و نابودی است، نمیتواند سکون و آرامش به زندگی پرتلاطم وی بخشد و چنین تکیهگاه مثل لانه عنکبوتی است که در مسیر باد و آب و آتش قرار میگیرد.<ref>سبحانی، جعفر، قرآن و اسرار آفرینش، قم، انتشارات مهر، چاپ اول، ۱۳۵۴ش، ص۳۰۲.</ref> | |||
=== پناه بردن به خدا === | === پناه بردن به خدا === | ||
عامل دیگری که موجب امنیت معنوی در انسان | پناه بردن به [[خدا]] عامل دیگری است که موجب امنیت معنوی در انسان میشود؛ زیرا یکی از خصوصیتهای انسان این است که وقتی شرّی متوجه او میشود، او را به هراس انداخته و سبب احساس ضعف و ترس او میشود. در چنین حالتی انسان نیازمند پناهگاهی است که با پناه بردن به او آرامش پیدا کرده و احساس امنیت نماید. این پناهگاه باید صلاحیتهایی را دارا باشد، توانایی دفع آن شرّ را داشته باشد و بتواند انسان را حفظ کرده و پناه دهد. طبق [[آیات قرآن]] بهترین پناه برای انسان، خدا است، خداوند آفریننده انسان است و تمام کارها و تدبیر امور انسان در دست او است. اوست که میتواند تمام احتیاجات انسان را برطرف کرده و بدیها را از انسان دفع کند. | ||
در قرآن نیز پناه بردن به خداوند ذکر شده است.{{قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ}}<ref>سوره ناس، آیه ۱.</ref> بگو پناه میبرم به پروردگار مردم؛ همچنین خداوند سلطنت و قدرتی گسترده دارد و حکمش نافذ است و میتواند به کسی که تقاضای پناهندگی کند، پناه بدهد. {{قرآن|«مَلِکِ | در قرآن نیز پناه بردن به خداوند ذکر شده است.{{قرآن|قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ}}<ref>سوره ناس، آیه ۱.</ref> بگو پناه میبرم به پروردگار مردم؛ همچنین خداوند سلطنت و قدرتی گسترده دارد و حکمش نافذ است و میتواند به کسی که تقاضای پناهندگی کند، پناه بدهد. {{قرآن|«مَلِکِ النَّاسِ}}<ref>سوره ناس، آیه ۲.</ref> مالک و حاکم مردم». افزون بر این خداوند معبود واحدی است که شریک ندارد. {{قرآن|إِلهِ النَّاسِ}}<ref>سوره ناس، آیه ۳.</ref> خدا و معبود مردم. بنابراین اگر در اثر تقوا و ترس از خدا نیز برای انسان دغدغهها و نگرانیهایی پیدا شود، (مثل ترس از جهنم) پناه بردن به خدایی که صفات سهگانه فوق را داراست، موجب آرامش و امنیت معنوی میگردد. | ||
علامه طباطبایی لازمه معبودیت را پناه بردن به خداوند از روی اخلاص دانسته است؛ بهگونهای که کسی را نخواند و به کسی امید نداشته باشد و در حوائجش به کسی غیر از او مراجعه نکند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه اعلمی، ج۲۰، ص۴۵۸.</ref> | علامه طباطبایی لازمه معبودیت را پناه بردن به خداوند از روی اخلاص دانسته است؛ بهگونهای که کسی را نخواند و به کسی امید نداشته باشد و در حوائجش به کسی غیر از او مراجعه نکند.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه اعلمی، ج۲۰، ص۴۵۸.</ref> |