پرش به محتوا

فرق بین اصول دین و فروع دین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{اصول دین و فروع دین}}
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پاسخ}}بین اصول دین و فروع دین تفاوت‌هایی وجود دارد، مانند اینکه اصول دین از اعتقادات است و فروع دین، در اعمال و رفتارها است. اصول دین نیاز به یقین و اطمینان دارد، اما در فروع تقلید جایز است. در اصول دین باید از راه عقل به یقین رسید اما در فروع دین، نیاز به اثبات عقلی نیست.
{{پاسخ}}
اصول دین از اعتقادات است و فروع دین، در اعمال و رفتارها است. اصول دین نیاز به یقین و اطمینان دارد، اما در فروع تقلید جایز است. در اصول دین باید از راه عقل به یقین رسید اما در فروع دین، نیاز به اثبات عقلی نیست.


== جایگاه ==
== جایگاه ==
عالمان دینی گفته‌اند برای هر شریعتی اصول و فروعی وجود دارد. منظور از اصول، پایه‌های اساسی دین است که نخست باید به آنها پای‌بند بود و سپس به فروعی که بر اساس آن اصول است عمل کرد.<ref>سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، کومش، ج۱، ص۲۲۳.</ref>
عالمان دینی گفته‌اند برای هر شریعتی اصول و فروعی وجود دارد. منظور از اصول، پایه‌های اساسی دین است که نخست باید به آنها پای‌بند بود و سپس به فروعی که بر اساس آن اصول استT عمل کرد.<ref>سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، کومش، ج۱، ص۲۲۳.</ref>


بسیاری از عالمان اسلامی بر این باورند که در اصول دین تقلید جایز نیست، و یقین یا اطمینان در اصول دین باید مبتنی بر دلیل باشد بر این مطلب ادعای اجماع نیز شده است. گروهی دیگر که ابوحنیفه، سفیان ثوری، اوزاعی، مالک، شافعی، احمد بن حنبل و اهل حدیث از آن جمله‌اند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادی واجب است، و ترک آن معصیت به‌شمار می‌رود، ولی ایمان حاصل از تقلید پذیرفته است.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>
بسیاری از عالمان اسلامی بر این باورند که در اصول دین تقلید جایز نیست و یقین یا اطمینان در اصول دین، باید مبتنی بر دلیل باشد. بر این مطلب ادعای اجماع نیز شده است. گروهی دیگر که ابوحنیفه، سفیان ثوری، اوزاعی، مالک، شافعی، احمد بن حنبل و اهل حدیث از آن جمله‌اند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادی واجب است و ترک آن معصیت به‌شمار می‌رود، ولی ایمان حاصل از تقلید پذیرفته است.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>


علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانسته‌اند؛ اما فروع را هشت یا ده فرع. حتی گاه هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمرده‌اند.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۶۰.</ref>
علمای شیعه اصول دین را پنج اصل دانسته‌اند؛ اما فروع را هشت یا ده فرع. حتی گاه هر آنچه را در برابر اصول جای دارد و جزو احکام عملی است، از فروع دین شمرده‌اند.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۶۰.</ref>
خط ۱۵: خط ۱۶:
== اصول دین ==
== اصول دین ==
{{نوشتار اصلی|اصول دین}}
{{نوشتار اصلی|اصول دین}}
عالمان دینی، اصول اعتقادی اسلام را ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد می‌دانند. این سه اصل را اساس دیانت اسلام دانسته‌اند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> عالمان شیعه دو اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کرده‌اند و نزد شیعه اصول دین، پنج اصل شناخته می‌شوند.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>
عالمان دینی، اصول اعتقادی اسلام را ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد می‌دانند. این سه اصل را اساس دیانت اسلام دانسته‌اند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> عالمان شیعه دو اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کرده‌اند و نزد شیعه اصول دین، پنج اصل شناخته می‌شوند.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>


== فروع دین ==
== فروع دین ==
{{نوشتار اصلی|فروع دین}}بخشی مهم از مجموعهٔ اعمال و رفتار عبادی در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعهٔ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبه‌های عملی دیانت اسلام است. در آموزش‌های معمول میان شیعهٔ امامی در شمارش این فروع نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولّی و تبّری جای دارد، اما نزد مذاهب اهل سنت برخی از این فروع چندان توسعه نیافته، و بر آنها تأکید نشده است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref>
{{نوشتار اصلی|فروع دین}}
 
بخشی مهم از مجموعهه اعمال و رفتار عبادی در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعه اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبه‌های عملی دیانت اسلام است. فروع دین در آموزه‌های شیعه دوازده امامی عبارتند از: نماز، روزه، زکات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولّی و تبّری.
 
مذاهب اهل سنت به برخی از این فروع چندان تأکید نکرده‌اند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref>


== تفاوت‌ها ==
== تفاوت‌ها ==
* اصول دین مسائل اعتقادی است که تعقل، شناخت و اعتقاد در آنها شرط است. اما فروع دین مسائلی است که در آنها عمل، مهم است، خواه عمل، انجام دادن فعلی باشد یا ترک آن.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>
* اصول دین مسائل اعتقادی است که تعقل، شناخت و اعتقاد در آنها شرط است. اما فروع دین مسائلی است که در آنها عمل، مهم است، خواه عمل، انجام دادن فعلی باشد یا ترک آن.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref>
* بخش عقاید در دین را «اصول» و بخش احکام عملی را «فروع» می‌نامند.
* بخش عقاید در دین را «اصول» و بخش احکام عملی را «فروع» می‌نامند.
* در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست اما در فروع دین می‌توان تقلید کرد.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۹.</ref>
* در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست، اما در فروع دین می‌توان تقلید کرد.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۹.</ref> در مسائل عملی دین باید به اهل خبره مراجعه کرده و به آن‌ها اعتماد نمود. این اعتماد و عمل را تقلید می‌گویند.<ref>کاشفی، محمدرضا، کلام شیعه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۷.</ref> اما در اصول دین، خود انسان باید با تحقیق و مطالعه بدان دست یابد.
* در مسائل عملی دین باید به اهل خبره مراجعه کرده و به آن‌ها اعتماد نمود. این اعتماد و عمل را تقلید می‌گویند.<ref>کاشفی، محمدرضا، کلام شیعه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۷.</ref> اما در اصول دین، خود انسان باید با تحقیق و مطالعه بدان دست یابد.
* در اصول دین باید از راه عقل به یقین رسید اما در فروع دین، نیاز به اثبات عقلی نیست.
* در اصول دین باید از راه عقل به یقین رسید اما در فروع دین، نیاز به اثبات عقلی نیست.
* عبادات بخشی مهم از مجموعهٔ اعمال و رفتاری را تشکیل می‌دهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعهٔ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبه‌های عملی دیانت اسلام است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref>
* عبادات بخشی مهم از مجموعه اعمال و رفتاری را تشکیل می‌دهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعه اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبه‌های عملی دیانت اسلام است.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref>
* اصول دین با اندیشه و باور آدمی پیوند دارند و از این روی باید به گونه ایمان و اعتقاد باشند. فروع دین به عمل و کردار آدمیان پیوند دارند. اصول دین در حقیقت هویت فکری و ساختار اعتقادیِ انسان را شکل می‌دهند و روش رفتار و کردار مؤمنان را روشن می‌کنند. اصول دین بنیاد دین را تشکیل می‌دهند که دین بدون آن اصول بنیادی نخواهد داشت. اصولی است که با نادیده انگاشتن هر یک از آنها دین و اهداف آن از بین می‌رود.<ref>نشریه حوزه، مخلصی عباس، سیری در اندیشه‌های کلامی، ج۸۱، ص۸۹</ref>
* اصول دین با اندیشه و باور آدمی پیوند دارند و از این روی باید به گونه ایمان و اعتقاد باشد. فروع دین به عمل و کردار آدمیان پیوند دارد. اصول دین در حقیقت هویت فکری و ساختار اعتقادیِ انسان را شکل می‌دهد و روش رفتار و کردار مؤمنان را روشن می‌کند. اصول دین بنیاد دین را تشکیل می‌دهد که دین بدون آن اصول بنیادی نخواهد داشت. اصولی است که با نادیده انگاشتن هر یک از آنها دین و اهداف آن از بین می‌رود.<ref>نشریه حوزه، مخلصی عباس، سیری در اندیشه‌های کلامی، ج۸۱، ص۸۹</ref>
* اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن‌اند؛ امّا فروع دین، انشائی و دستوری‌اند و امر و نهی.
* اصول دین از مقوله إخبار و وصف کردن‌اند؛ امّا فروع دین، انشائی و دستوری‌اند و امر و نهی.
* در اصول دین اختلافی نیست؛ امّا گاه در فروع دین اختلافاتی رخ می‌نماید. این بدان سبب است که عمل به ظن در اصول دین روا نیست؛ ولی ظنّ معتبر گاه در فروع دین منشأ عمل می‌شود.
* نسخ به فروع دین راه دارد؛ امّا در اصول دین به هیچ روی وجود ندارد.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۹.</ref>
* نسخ به فروع دین راه دارد؛ امّا در اصول دین به هیچ روی وجود ندارد.<ref>خطیبی کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۹.</ref>


خط ۳۶: خط ۴۰:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه فرعی۱ = نبوت
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۲ = دین اسلام
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
trustworthy
۲٬۶۰۴

ویرایش