automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
دیدگاه قرآن کریم در مورد جوان و جوانمردی چیست؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[قرآن]] از دوره جوانی با عنوان «قدرت و قوت» و «کمال نیرمندی» یاد کرده و جوان و جوانمردی را با صفات | [[قرآن]] از دوره جوانی با عنوان «قدرت و قوت» و «کمال نیرمندی» یاد کرده و جوان و جوانمردی را با صفات برجسته: بیزاری از دشمنان خدا؛ مقابله با انحرافات اجتماعی؛ پیروز در مقابل امتحان الهی معرفی میکند. | ||
[[حضرت ابراهیم(ع) در قرآن|حضرت ابراهیم(ع)]]، [[حضرت یوسف(ع)]] و [[اصحاب کهف]] از جمله جوانمردان در قرآن است. | [[حضرت ابراهیم(ع) در قرآن|حضرت ابراهیم(ع)]]، [[حضرت یوسف(ع)]] و [[اصحاب کهف]] از جمله جوانمردان در قرآن است. | ||
جوان در زبان | جوان در زبان فارسی به معنای هر چیزی است که از عمر آن چندان نگذشته باشد و در فرهنگ عربی '''«فتی»''' و '''«شاب»''' گفته میشود. | ||
== | == تعریف جوان == | ||
واژه «جوان» | واژه «جوان» یا «برنا» در زبان فارسی به معنای هر چیزی است که از عمر آن چندان نگذشته باشد.<ref>دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا، واژه جوان.</ref> در فرهنگ عربی دو تعبیر رایج در مورد جوان وجود دارد: یکی '''«فتی»''' به معنای طراوت و شادابی. دیگری '''«شاب»''' به معنای شکوفایی و برخورداری از حرارت است.<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۴۷۳. راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن، ص۶۲۵.</ref> | ||
واژه | واژه '''«فتی»''' در قرآن به صورت «فَتًی»،<ref>سوره انبیاء، آیه۶۰.</ref> «فِتْیةٌ»،<ref>سوره کهف، آیه۱۳.</ref> «الْفِتْیةُ»،<ref>سوره کهف، آیه۱۰.</ref> «فَتَیاتِ»،<ref>سوره نساء، آیه۲۵. سوره نور، آیه۳۳.</ref> و «فَتَیانِ»،<ref>سوره یوسف، آیه۳۶.</ref> در مورد برخی از پیامبران و اولیای الهی به معنای جوانی به کار رفته است. | ||
واژه '''«شاب»''' و '''«شباب»''' در قرآن نیامده است اما در روایات، به معنای جوانی به کار رفته است.<ref>حر عاملی، محمد بن الحسن، | واژه '''«شاب»''' و '''«شباب»''' در قرآن نیامده است اما در روایات، به معنای جوانی به کار رفته است.<ref>حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص ۱۷۸، باب۶ بَابُ اسْتِحْبَابِ تَعَلُّمِ الْقُرْآنِ فِی الشَّبَابِ وَ تَعْلِیمِهِ وَ کَثْرَةِ قِرَاءَتِهِ وَ تَعَاهُدِهِ</ref> | ||
==دوران جوانی در قرآن== | == دوران جوانی در قرآن == | ||
قرآن دوران جوانی(دوران بین کودکی و پیری) را قدرتمندی بعد از ناتوانی و ناتوانی بعد از نیرومندی یاد کرده است. | قرآن دوران جوانی (دوران بین کودکی و پیری) را قدرتمندی بعد از ناتوانی و ناتوانی بعد از نیرومندی یاد کرده است. | ||
'''۱. قدرت و قوّت:''' {{قرآن|اللَّهُ | '''۱. قدرت و قوّت:''' {{قرآن|اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً|ترجمه=خدا، همان کسی است که شما را از ناتوانی آفرید، سپس بعد از ناتوانی قوت بخشید و سپس بعد از توانمندی، ناتوانی (و پیری) قرار داد.|سوره=روم|آیه=۵۴}} در این آیه دو بار از دوران جوانی با لفظ '''قوّت''' یاد کرده است. این نشان میدهد که دوران جوانی، دوران قوت، قدرت، توان و توانمندی است. انسان به هر جایی که باید برسد، در دوران جوانی میتواند دست یابد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۳۰۷.</ref> | ||
'''۲. کمال | '''۲. کمال نیرومندی:''' {{قرآن|ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخًا|ترجمه=پس شما را به صورت نوزادی (از شکم مادر) بیرون میفرستد تا به کمال نیرومندی خود برسید سپس تا پیر شوید.|سوره=غافر|آیه=۶۷}} قرآن در این آیه و آیه ۵ سوره حج از دوران جوانی که بین دوران کودکی و پیری است به دوران کمال، قوت و توانایی یاد میکند. <ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۱۶۵.</ref> | ||
== جوانان نمونه در قرآن == | == جوانان نمونه در قرآن == | ||
'''۱. | '''۱. ابراهیم جوان بتشکن:''' قرآن از زبان بتپرستان، نقل میکند کسی بتهای ما را شکسته است، '''«فتی»''' بود: {{قرآن|قَالُوا سَمِعْنَا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِیمُ|ترجمه=گفتند: شنیدیم جوانی، از بتها [به بدی] یاد میکرد که به او ابراهیم گفته میشود.|سوره=انبیاء|آیه=۶۰}} | ||
قرآن ویژگیهای خاصی برای حضرت ابراهیم جوان ذکر کرده است: | قرآن ویژگیهای خاصی برای حضرت ابراهیم جوان ذکر کرده است: | ||
::''' | ::'''بیزاری از دشمنان خدا:''' {{قرآن||ترجمه=ما از شما و آنچه به جای خداوند میپرستید بیزاریم.|سوره=ممتحنه|آیه=۴}} | ||
::'''مقابله با انحرافات اجتماعی:''' از زبان | ::'''مقابله با انحرافات اجتماعی:''' از زبان ابراهیم(ع) نقل شد: {{قرآن||ترجمه=به خدا پس از آن که روی برتافتید فکری به حال بتهایتان خواهم کرد، آنگاه آنها را شکست.|سوره=انبیاء|آیه=۵۵}} | ||
::''' | ::'''پیروز در مقابل امتحان الهی:''' خداوند بعد از داستان قربانی کردن [[حضرت اسماعیل(ع)]] به دست حضرت ابراهیم(ع) فرمود: {{قرآن||ترجمه=ای ابراهیم رؤیا را حقیقت بخشیدی، نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم.|سوره=صافات|آیه=۱۰۵}} | ||
'''۲. حضرت | '''۲. حضرت یوسف(ع):''' قرآن در داستان حضرت یوسف و همسر عزیز مصر، از زبان زنان مصر وی را «فتی» یاد کرده است: {{قرآن|وَقَالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدِینَةِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُرَاوِدُ فَتَاهَا عَنْ نَفْسِهِ ۖ قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا ۖ إِنَّا لَنَرَاهَا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ|ترجمه=و گروهی از زنان در شهر شایع کردند که همسر عزیز [مصر] در حالی که عشق آن نوجوان در درون قلبش نفوذ کرده از او درخواست کام جویی میکند؛ یقیناً ما او را در گمراهی آشکاری میبینیم. |سوره=یوسف|آیه=۳۰}} | ||
همسر عزیز مصر در مقابل سرزنش زنان مصر گفت: این همان کسی است که مرا درباره عشق او سرزنش کردید. به راستی من از او خواستار کامجویی شدم، ولی او در برابر خواست من به شدت خودداری کرد، و اگر فرمانم را اجرا نکند یقیناً خوار و حقیر به زندان خواهد رفت.<ref>سوره یوسف، آیه۳۲.</ref> حضرت یوسف(ع) در مقابل خواسته نامشروع آن زن به خدا پناه برد و سربلند بیرون آمد.<ref>سوره یوسف، آیه۲۳.</ref> | همسر عزیز مصر در مقابل سرزنش زنان مصر گفت: این همان کسی است که مرا درباره عشق او سرزنش کردید. به راستی من از او خواستار کامجویی شدم، ولی او در برابر خواست من به شدت خودداری کرد، و اگر فرمانم را اجرا نکند یقیناً خوار و حقیر به زندان خواهد رفت.<ref>سوره یوسف، آیه۳۲.</ref> حضرت یوسف(ع) در مقابل خواسته نامشروع آن زن به خدا پناه برد و سربلند بیرون آمد.<ref>سوره یوسف، آیه۲۳.</ref> | ||
'''۳. اصحاب کهف:''' قرآن اصحاب کهف را جوان معرفی کرده است که به سوی نماز شتافته و از خدا طلب یاری کردند:{{قرآن||ترجمه=مگر | '''۳. اصحاب کهف:''' قرآن اصحاب کهف را جوان معرفی کرده است که به سوی نماز شتافته و از خدا طلب یاری کردند:{{قرآن||ترجمه=مگر پنداشتهای اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ما بودهاند؟ آنگاه که جوانمردان به سوی نماز پناه جستند و گفتند: پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتی بخش و کار ما را برای ما به سامان رسان.|سوره=کهف|آیه=۱۰–۹}} | ||
ایمان عمیق به خدا داشتن و مشمول هدایت الهی شدن؛<ref>سوره کهف، آیه۱۳.</ref> دنبال رحمت الهی بودن و تکیه بر خدا داشتن؛<ref>سوره کهف، آیه۲۰.</ref> اخلاص؛<ref>سوره کهف، آیه۱۴.</ref> و قیام در برابر انحرافات جامعه<ref>سوره کهف، آیه۱۵.</ref> از خصوصیات برجسته جوانمردان در داستان اصحاب کهف است. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
| شناسه = شد | | شناسه = شد | ||
| تیترها = شد | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = شد | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
| تغییر مسیر = شد | | تغییر مسیر = شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = ج | | اولویت = ج |