|
|
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| حضرت رسول اکرم(ص) میفرمایند: طوبی للمساکین بالصبر، و هم الذین یرون ملکوت السماوات و الارض، چه خوب است برای مساکین که صبر پیشه کنند، و همینان (صابران) هستند که ملکوت (حقائق) آسمان و زمین را میبینند».<ref>ینابیع الحکمه، ج۲، ص۲۱۳، به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۳، ح۱۳.</ref>
| | مدخل: نام روضه بر مراسم روضهخوانی |
|
| |
|
| در روایت دیگر از حضرت محمد(ص) داریم که: ای گروه مسکینان، خوشحال باشید و قلباً راضی به رضای خدا باشید، خداوند به خاطر سختی فقر به شما اجر و پاداش میدهد ولی اگر راضی به رضای او نباشید ثوابی برای شما نیست».<ref>همان به نقل از الکافی، ح۲، ص۲۰۳، ح۱۴.</ref>
| |
|
| |
|
| و در حدیث دیگر باز پیامبر اسلام(ص) به امیر المؤمنین میفرمایند: «ای علی، به درستی که خداوند متعال فقر را به عنوان امانت در نزد بندگانش قرار داده، پس هر کس آن را بپوشاند و مخفی نگه دارد به او اجر روزه دار شب زنده دار میدهد، و….<ref>همان، ص۲۱۲ به نقل از الکافی، ج۲، ص۲۰۱، ح۳.</ref> | | عدة الداعی و نجاح الساعی |
|
| |
|
| ج) باید توجه داشته باشیم که احساس فقر، نیاز و کمبود، با خود فقر تفاوت دارد، چه بسا افرادی که از مادیات بهره کمی برده باشند و به ظاهر فقیر باشند ولی احساس فقر و کمبود را به خود راه نداده و با توکل به خداوند در درون خود احساس بینیازی و غنی بکنند. در مقابل کسانی هم هستند که با وجود نعمتهایی که خداوند به آنها عطا کرده احساس فقر میکنند و به نعمتهایی که دارند توجه نمیکنند.
| | از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref> |
|
| |
|
| آنچه که خرد کننده است و موجب ناراحتی و احساس حقارت میشود احساس فقر است و همین احساس فقر است که انسان را به کفر نزدیک میکند.
| | ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آنها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| با توجه به نکات بیان شده نتیجه میگیریم که منظور از روایاتی که در مذمت فقر وارد شده و آن را موجب کفر و بیدینی میدانند این نیست که وقتی کسی دچار فقر و تنگدستی شد به صورت جبری و بدون اختیار کافر میشود بلکه منظور این است که فقر زمینهساز کفر میشود و شرایط کفر را فراهم میکند که فرد در مقابل آن صبر و شکیبایی نکند و تاب تحمل آن را نداشته باشد.
| | او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref> |
|
| |
|
| وگرنه اگر بتواند صبر کند این فقر دنیوی موجب حساب و کتاب آسان در قیامت و روز حساب رسیدن به مقامات و ثوابهای عظیم در آخرت میشود.
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| همان گونه که در صدر اسلام نیز عده ای از مسلمانان که با پیامبر اکرم(ص) به مدینه هجرت کرده بودند در اوج تنگدستی در کنار مسجد زندگی میکردند ولی در عین حال در اوج ایمان به خدا و رسول او بودند و از برترین بندگان خدا در طول تاریخ بودهاند و اینان کسانی نبودند جز سلمان، ابوذر، مقداد و…
| | و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| از مطالب بالا روشن شد که فقر به تنهایی نمیتواند موجب بیدینی و کفر انسان شود، بلکه در کنار آن، نحوه نگرش انسان به پدیده فقر (عامل انسانی) نیز در آن نقش دارد. چه بسا افراد فقیری که با اتکاء بر قدرت اراده و برخورداری از نگرش صحیح، میتوانند پلههای کمال انسانی را طی کنند و به قلههای معرفت برسند.
| | عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341 |
|
| |
|
| == برج ساختن فرعون برای دیدن خداوند موسی (قصص ۳۸) ==
| | الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل |
| فرعون به هامان که وزیرش بود،<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج8، ص: 815</ref> دستور داد تا ساختمان بلندی بسازد، تا در بالای آن بتواند خدای موسی را ببیند هرچند گمانش بر این بود که موسی دروغ میگوید.<ref>سوره قصص، آیه۱۷.</ref> این داستان ساختن برج بزرگ پس از ماجراى مبارزه موسى با ساحران بود که فرعون را در موضع ضعف و شکست قرار داد.<ref>تفسير نمونه، ج16، ص۸۵</ref>
| |
|
| |
|
| قرآن در دو سوره از این واقعه یاد کرده است:
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
|
| |
|
| ای هامان! براى من آجر بپز، برایم برجی بلند (صَرْحًا) بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم، و البته من او را از دروغگویان می پندارم.<ref>سوره قصص، آیه ۳۸.</ref>
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
|
| |
|
| همچنین در سوره غافر نیز به این واقعه اشاره شده است: «و فرعون گفت: «اى هامان، براى من كوشكى بلند بساز، شايد من به آن راهها برسم. راههاى [دستيابى به] آسمانها، تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مىپندارم. (غافر ۳۶ و ۳۷)
| | الباب الرابع في كيفية الدعاء |
|
| |
|
| | الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر |
|
| |
|
| و اين گونه براى فرعون، زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست] بازماند؛ و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد. غافر ۳۷.
| | الباب السادس في تلاوة القرآن |
|
| |
|
| | خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى |
|
| |
|
| | | == دریدن لباس در عزاداری == |
| اجعل لي صرحا أصعد إلى أعلى درجاته فأنظر إلى السماء لعلي أطلع إلى إله موسى كأنه كان يرى أنه تعالى جسم ساكن في بعض طبقات الجو أو الأفلاك فكان يرجو إذا نظر من أعلى الصرح أن يطلع إليه أو كان هذا القول من قبيل التعمية على الناس و إضلالهم.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج16، ص ۳۷.</ref>
| | من در اینجا بهعنوان نمونه چند روایتی از کتابهای شیعه نقل میکنم: |
| | | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و نوحهخوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمیدانند. |
| صَرْحاً) أي بناء ظاهراً عالياً لا يخفى على الناظر و ان بعد، و هو من التصريح بالأمر، و هو إظهاره بأتم الاظه<ref>التبيان في تفسير القرآن، ج9، ص۷۸.</ref>
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحبعزا لباس پاره کند (سینهچاک کند). |
| | | #امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباسهایتان را پاره نکنید. |
| كلمه "صرح" به معناى برجى بلند است، كه از همه جا پيدا باشد، و اين نام از فعل" صرح الشيء" گرفته شده، كه به معناى اين است كه چيزى ظاهر شد.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج16، ص۳۷.</ref>
| | منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com |
| | |
| | |
| حيث ظن أن الله ساكن في السماء<ref>تبيين القرآن، ص: 484</ref> و گويا او خيال مىكرده كه خداى تعالى جسمى است كه در بعضى از طبقات جو يا افلاك منزل دارد، لذا اظهار اميد مىكند كه اگر چنين برجى برايش درست كنند از بالاى آن به خداى تعالى اشراف و اطلاع پيدا كند، ممكن هم هست كه او چنين خيالى نمیكرده بلكه مىخواسته مطلب را بر مردم مشتبه نموده و گمراهشان سازد.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج16، ص۳۷.</ref>
| |
| | |
| | |
| فانظر إليه فأراد به التلبيس على الضعفة مع علمه باستحالة ذلك<ref>مجمع البيان في تفسير القرآن، ج8، ص: 815</ref> هدف از ساختن برج و رصدخانه، جنجال بود زيرا آخر آيه مىفرمايد: «كَيْدُ فِرْعَوْنَ» شيوهى طاغوتها، مردم فريبى و قدرت نمايى است. «ابْنِ لِي صَرْحاً» 4 تبليغ و دعوت، بىاثر نيست. (فرعون در آغاز تصميم به قتل موسى گرفت.<ref>تفسير نور، ج10، ص: 254</ref>
| |
| | |
| نيز ممكن است مرادش اين بوده باشد كه برايش رصد خانهاى بسازند، تا ستارگان را رصدبندى نموده، از اوضاع كواكب استنباط كند، آيا رسولى مبعوث شده تا با رسالت موسى تطبيق كند يا نه، و يا آنچه موسى ادعا مىكند حق است يا نه.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج16، ص۳۷.</ref>
| |