امام علی(ع) و نهی از دشنام به دشمن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[امام علی(ع)]]، یارانش را از ناسزاگویی حتی به دشمن باز می‌داشت. برخی از این موارد چنین‌اند:
[[امام علی(ع)]]، یارانش را از [[فحاشی|ناسزاگویی]] حتی به دشمن باز می‌داشت. برخی از این موارد چنین‌اند:
* «[[حجر بن‌ عدی]]» و «عمرو بن‌ حمق» که از یاران امام علی(ع) بودند، در [[جنگ صفین]] به سپاه شام و [[معاویه]] ناسزا گفتند. هنگامی که امام علی اطلاع یافت فرمود: دوست ندارم دشنام‌گو باشید. [بهتر است] چگونگی کردارشان را بیان کنید و وضع و حال آنان را به زبان آورید؛ این در گفتار، به درستی نزدیک‌تر است. به جای دشنام دادن به آنها بگویید: خدایا از ریخته شدن خون ما و خون آنان جلوگیری کن و بین ما و آنان اصلاح نما و آنان را از گمراهی به راه راست رهبری کن، تا آن کس که به حق، نادان است، آن را بشناسد.<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۲۰۶، ص۴۲۸؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۳، ص۱۸۱.</ref>
* [[حجر بن‌ عدی|حُجْر بن عَدی]] و عَمْرِو بْن‌ حَمِق که از یاران امام علی(ع) بودند، در [[جنگ صفین]] به سپاه [[شام]] و [[معاویه]] ناسزا گفتند. هنگامی که امام علی اطلاع یافت فرمود: «دوست ندارم دشنام‌گو باشید. [بهتر است] چگونگی کردارشان را بیان کنید و وضع و حال آنان را به زبان آورید؛ این در گفتار، به درستی نزدیک‌تر است. به جای دشنام دادن به آنها بگویید: خدایا از ریخته شدن خون ما و خون آنان جلوگیری کن و بین ما و آنان اصلاح نما و آنان را از گمراهی به راه راست رهبری کن، تا آن کس که به حق، نادان است، آن را بشناسد».<ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۲۰۶، ص۴۲۸؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۳، ص۱۸۱.</ref>
* [[ابن‌ابی‌الحدید]] در شرح نهج‌البلاغه نقل کرده که امام(ع) دوست نداشت کسی به اهل شام، فحش و سخنان زشت بگوید؛ ولی از این‌که از آن‌ها اظهار برائت و بیزاری کند، کراهتی نداشت.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۲۱.</ref>
* [[ابن‌ابی‌الحدید]] در شرح نهج‌البلاغه نقل کرده که امام(ع) دوست نداشت کسی به اهل شام، فحش و سخنان زشت بگوید؛ ولی ابراز [[برائت]] و بیزاری از آنها را ناپسند نمی‌شمرد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۲۱.</ref>


همچنین براساس منابع تاریخی، هنگامی که به امام علی(ع) توهین می‌شد یا ناسزا گفته می‌شد، او گذشت می‌کرد. برخی از این موارد عبارتند از:
همچنین براساس منابع تاریخی، هنگامی که به امام علی(ع) توهین می‌شد یا ناسزا گفته می‌شد، او گذشت می‌کرد. برخی از این موارد عبارتند از:
* امام علی(ع) در حال موعظه اصحابش بود. یکی از [[خوارج]] که از سخنان او شگفت‌زده شده بود گفت: «خدا این کافر را بکشد، چقدر می‌فهمد.» مردم خواستند او را بکشند؛ ولی امام فرمود: «رهایش کنید. پاسخ ناسزا، ناسزا است، يا گذشت از گناه‏».<ref>نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ۴۲۰، ص۷۳۰.</ref>
* امام علی(ع) در حال موعظه اصحابش بود. یکی از [[خوارج]] که از سخنان او شگفت‌زده شده بود گفت: «خدا این کافر را بکشد، چقدر می‌فهمد.» مردم خواستند او را بکشند؛ ولی امام فرمود: «رهایش کنید. پاسخ ناسزا، ناسزا است، يا گذشت از گناه‏».<ref>نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ۴۲۰، ص۷۳۰.</ref>
*بعد از پایان یافتن [[جنگ جمل]]، صَفیّه زن عبدالله بن خلف، علی(ع) را دید و فریاد زد: «ای علی! ای کشنده خویشان و دوستداران…! خداوند فرزندان تو را یتیم کند.» علی(ع) سخنی نگفت. مردی از قبیله اَزُد گفت: «به خدا نباید این زن جان از‌دست ما به در برد.» علی(ع) از گفته آن مرد خشمگین شد و فرمود: «خموش! پرده‌دری مکن، به خانه کسی داخل مشو، هیچ زنی را میازار حتی اگر دشنام دهد و عِرض و ناموس شما را ناسزا گوید.»<ref>ابن‌جوزی، المنتظم،‏ ۱۴۱۲ق،  ج۵، ص۹۳،</ref>
*بعد از پایان یافتن [[جنگ جمل]]، صَفیّه زن عبدالله بن خلف، علی(ع) را دید و فریاد زد: «ای علی! ای کشنده خویشان و دوستداران…! خداوند فرزندان تو را یتیم کند.» علی(ع) در پاسخ سخنی نگفت. مردی از قبیله اَزْد گفت: «به خدا نباید این زن جان از‌دست ما به در برد.» علی(ع) از گفته آن مرد خشمگین شد و فرمود: «خموش! پرده‌دری مکن، به خانه کسی داخل مشو، هیچ زنی را میازار؛ حتی اگر دشنام دهد و عِرض و ناموس شما را ناسزا گوید.»<ref>ابن‌جوزی، المنتظم،‏ ۱۴۱۲ق،  ج۵، ص۹۳،</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[فحاشی]]
 
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش