|
|
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi }}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}}چرا امام باقر «ع» میفرماید: اگر خواستید بحث کنید با سوره قدر بحث کنید؟{{پایان سوال}} | | {{سوال}} |
| | | آیا روایتی که در آن به شیعیان سفارش شده با اهلسنت بهوسیله سوره قدر استدلال کنید صحیح است؟ این روایت از کدام امام(ع) نقل شده و چگونگی اثبات مذهب شیعه با سوره قدر چیست؟ |
| | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| پاسخ اجمالی:
| | {{جعبه اطلاعات حدیث |
| | | | عنوان =حدیث بحث با مخالفان شیعه |
| سوره قدر بیانگر این واقعیت است که تا روز قیامت در شب قدر ملائکه نازل میشوند و این یعنی بعد از رسول خدا نیز باید جانشینان معصوم آن حضرت باشند تا ملائکه بر آنها نازل شوند، پس امامت دوام دارد و اطاعت این امام لازم است و واجب بودن اطاعت یعنی امام باید معصوم باشد.
| | | تصویر = |
| | | | توضیح تصویر = |
| پاسخ تفصیلی:
| | | اندازه تصویر = |
| | | | نامهای دیگر = |
| مرحوم کلینی در کتاب کافی در شان سوره قدر، بابی باز کرده و در این باب نه روایت ذکر میکند<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۴۲، بَابٌ فِی شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ وَ تَفْسِیرِهَا.</ref> و با توجه به اینکه کنیه امام پنجم و امام نهم، ابوجعفر میباشد، برخی این روایت را از امام باقر «ع» دانستهاند؛ ولی با توجه به اینکه همه این روایات با یک سند ذکر شده است، بنظر میرسد مراد از ابا جعفر در این روایت نیز همانند روایت اول، امام جواد «ع» باشد؛ زیرا در روایت اول آمده است: «عن ابی جعفر الثانی» و ابا جعفر دوم، امام جواد «ع» است، نه امام باقر «ع».
| | | موضوع = اثبات [[شیعه|مذهب شیعه]] با [[سوره قدر]] |
| | | | به نقل از = [[امام باقر(ع)]] یا [[امام جواد(ع)]] |
| در سلسله اسناد این روایات شخصی بنام «حسن بن عباس بن حریش» موجود است، برخی از علماء رجال او را ثقه و برخی دیگر غیر ثقه دانستهاند:
| | | روایات مشابه = |
| | | | راوی اصلی = حسن بن عباس بن حَریش |
| ۱. ابن داوود میگوید: وی ضعیف است.<ref>ابن داود حلی، تقی الدین، رجال ابن داود، نجف، حیدریه، ۱۳۹۲ه. ق، ص۲۳۸.</ref>
| | | دیگر راویان = |
| ۲.
| | | اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]] |
| ۳. نجاشی میگوید: حسن بن عباس که از امام جواد (علیه السلام) نقل میکند بسیار ضعیف است، کتابی درباره سوره «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» دارد که عباراتش در هم و ناجور است.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ ششم، ۱۳۶۵ ش، ص۶۰.</ref>
| | | منابع شیعه = [[اعتبار کتاب کافی|الکافی]] |
| ۴.
| | | منابع سنی = |
| ۵. مرحوم علامه حلی میگوید: او ضعیف الرأی است و کتابی که در فضیلت «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» تصنیف کرده، کلماتش نامناسب و محتوایش قابل دفاع نیست.<ref>علامه حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۲۱۴.</ref>
| | | توضیحات = |
| #
| | }} |
| # کتابهای دیگر رجالی مانند: نقد الرجال تفرشی، جامع الرواه اردبیلی، طرائف المقال بروجردی، معجم رجال الحدیث خوئی و … نیز وی را ضعیف دانستهاند.
| | '''حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر'''، حدیثی است که در آن به [[شیعه|شیعیان]] سفارش شده، در مباحثه با مخالفان خود ([[اهل سنت]])، از استدلال به [[سوره قدر]] استفاده کنند. این حدیث در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] از [[امام جواد(ع)]] یا [[امام باقر(ع)]] نقل شده و در صحیح بودن سند آن اختلافنظر است. دلیل اختلافنظر، وجود «حسن بن عباس بن حَریش» در سلسلهسند حدیث است، که در [[ثقه|ثقه بودن]] یا [[حدیث ضعیف|ضعیف بودن]] آن بین رجالشناسان شیعه اختلافنظر است. |
| #
| |
| ولی علامه مجلسی او را توثیق نموده و میگوید: از کتابهای رجالی استفاده میشود که قدح او تنها بسبب روایت کردن همین احادیث عالی و مشکلی که عقل بیشتر مردم به فهم آنها نمیرسد، بوده است، در حالی که کتاب او نزد محدثین، مشهور و معروف بوده و احمد بن محمد که برقی را از قم بیرون کرد برای اینکه از افراد ضعیف نقل میکرد، حدیث حسن بن عباس را نقل کرده است؛ در صورتی که اگر کتاب او نزدش معتبر نمیبود آن را نقل نمیکرد و من هم دلائل زیادی بر صحت آن کتاب دارم.<ref>رک: کلینی، محمد، أصول الکافی، ترجمه: مصطفوی، تهران، چاپ: اول، ۱۳۶۹ ش، ج۱، ص۳۵۱.</ref>
| |
| | |
| در هر حال از نظر متن، در این روایات مضامینی عالی و استدلالاتی محکم و قوی دیده میشود که با توجه به اینکه بحث استدلالی است، برخی ضعف سند را مهم نمیدانند. | |
| | |
| اصل روایت:
| |
| | |
| امام جواد «ع» فرمود: «یَا مَعْشَرَ الشِّیعَه خَاصِمُوا بِسُورَه إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّه اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صوَ إِنَّهَا لَسَیِّدَه دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَه عِلْمِنَا …»؛<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۲۴۲، بَابٌ فِی شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَه الْقَدْرِ وَ تَفْسِیرِهَا، حدیث۶.</ref>
| |
| | |
| «ای گروه شیعه! با سوره «انّا انزلناه» (با اهل سنت) مباحثه کنید تا پیروز شوید، بخدا که آن سوره پس از پیغمبر حجت خدای (تبارک و تعالی)- بر مردم است و آن سوره سرور دین شماست (بزرگترین دلیل مذهب شماست) و نهایت دانش ماست (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمی برای ما آشکار میگردد).
| |
| | |
| ای گروه شیعه! با آیات حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَه مُبارَکَه إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ مخاصمه کنید؛ زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیغمبر (صلّی اللَّه علیه و آله) است.
| |
| | |
| ای گروه شیعه! خدای (تبارک و تعالی) میفرماید: «هیچ امتی نیست مگر آنکه بیم رسانی در میان آنها بوده است».
| |
| | |
| شخصی از امام پرسید: ای ابا جعفر! بیم رسان امت، محمد (صلّی اللَّه علیه و آله) است؟
| |
| | |
| فرمود: درست گفتی ولی آیا پیغمبر در زمان حیاتش چارهای از فرستادن نمایندگان در اطراف زمین داشت؟ (یعنی میتوانست آنها را نفرستد)؟
| |
|
| |
|
| گفت: نه.
| | برخی از عالمان شیعه در توضیح این روایت و چگونگی استدلال به سوره قدر برای اثبات مذهب شیعه گفتهاند سوره قدر بیانگر این است که تا روز [[قیامت]] در [[شب قدر]] فرشتگان نازل میشوند؛ بنابراین پس از [[پیامبر(ص)]] نیز، باید جانشینانی باشند تا [[فرشتگان]] بر آنها نازل شوند؛ پس [[امامت]] تداوم داشته و اطاعت از امام لازم است. از طرفی، هنگامی اطاعت از فردی واجب است، که او [[عصمت|معصوم از گناه]] و خطا باشد؛ بنابراین امام، باید معصوم باشد. از طرفی به جز شیعه، دیگر مذاهب اسلامی رهبرانشان را معصوم ندانستهاند؛ بنابراین فقط امامان(ع) که عصمت آنها ثابت شده، صلاحیت امامت و [[ولایت]] پس از پیامبر(ص) را دارند. |
|
| |
|
| امام فرمود: بمن بگو مگر فرستاده پیغمبر بیم رسان او نیست چنانکه خود پیغمبر (صلّی اللَّه علیه و آله) فرستاده خدای عز و جل و بیم رسان او بود؟ | | گفته شده چون این روایت استدلالی است، ضعف سند آن، به محتوای آن ضربهای نزده و شیعیان میتوانند از استدلال آن برای تداوم امامت پس از پیامبر(ص)، استفاده کرده و معصوم بودن امام را ثابت کنند.{{پاسخ}} |
| | == متن و ترجمه == |
| | [[امام جواد(ع)]]: {{عربی|یَا مَعْشَرَ الشِّیعَة خَاصِمُوا بِسُورَة إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ تَفْلُجُوا، فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّة اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ إِنَّهَا لَسَیِّدَة دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَة عِلْمِنَا…}}<ref>کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۲، ح۶.</ref> |
|
| |
|
| گفت: چرا؟
| | «ای گروه شیعه! (با اهل سنت) با سوره قدر مباحثه کنید تا پیروز شوید، بهخدا که آن سوره پس از پیغمبر(ص)، حجت خدای بلندمرتبه بر مردم است و آن سوره سرور دین شما (بزرگترین دلیل مذهب شما) و نهایت دانش ما است (زیرا کاشف از شب قدر است و در آن شب مکنونات علمی برای ما آشکار میگردد). |
|
| |
|
| فرمود: پس همچنین پیغمبر (صلّی اللَّه علیه و آله) برای پس از مرگ خود هم فرستاده و بیم رسان دارد، اگر بگوئی ندارد، لازم آید که پیغمبر آنهائی را که در صلب مردان امتش بودند، ضایع کرده (و بدون رهبر گذاشته) باشد.
| | == بررسی سند == |
| | حدیث بحث با مخالفان [[شیعه]] به وسیله [[سوره قدر]]، در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]]، از [[کتب اربعه|کتب چهارگانه شیعه]] در باب شأن نزول سوره قدر، ذکر شده و به «ابوجعفر» نسبت داده شده است. برخی مراد از ابوجعفر در سند این روایت را [[امام باقر(ع)]] دانستهاند. در برابر، برخی منظور از آن را [[امام جواد(ع)]] شمردهاند؛ زیرا همه احادیث این باب، با یک سند ذکر شده و در روایت نخست آن، «ابوجعفر الثانی» آمده که مراد از آن امام جواد(ع) است. |
|
| |
|
| آن مرد گفت: مگر قرآن برای آنها کافی نیست؟
| | در سلسه سند این روایت، «حسن بن عباس بن حریش» قرار دارد، که برخی از رجالشناسان شیعه مانند [[حسن بن داوود حلی|ابن داوود]]،<ref>ابن داود حلی، تقی الدین، رجال ابن داود، نجف، حیدریه، ۱۳۹۲ق، ص۲۳۸.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]]<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۶۰.</ref> و [[علامه حلی]]<ref>علامه حلی، حسن، رجال العلامه الحلی، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ص۲۱۴.</ref> او را [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانستهاند. در مقابل، [[علامه مجلسی]] او را [[ثقه]] و مورد اعتماد میداند.<ref>کلینی، محمد، اصول الکافی، ترجمه مصطفوی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۳۵۱.</ref> |
|
| |
|
| فرمود: چرا در صورتی که مفسری برای قرآن داشته باشند.
| | == بررسی محتوا == |
|
| |
|
| گفت: مگر پیغمبر (صلّی اللَّه علیه و آله) قرآن را تفسیر نفرموده است؟
| | در حدیث بحث با مخالفان شیعه به وسیله سوره قدر، به [[شیعه|شیعیان]] سفارش شده با مخالفانشان ([[اهلسنت]])، به وسیله [[سوره قدر]] استدلال کنند. برخی از عالمان شیعه در توضیح این حدیث گفتهاند سوره قدر بیانگر این است که تا روز [[قیامت]] در [[شب قدر]] فرشتگان نازل میشوند؛ بنابراین پس از [[پیامبر(ص)]] نیز، باید جانشینانی باشند تا [[فرشتگان]] بر آنها نازل شوند؛ پس [[امامت]] تداوم داشته و اطاعت از امام لازم است. از طرفی، هنگامی اطاعت از فردی واجب است، که او [[عصمت|معصوم از گناه]] و خطا باشد؛ بنابراین امام، باید [[عصمت|معصوم]] باشد. از طرفی به جز شیعه، دیگر مذاهب اسلامی رهبرانشان را معصوم ندانستهاند؛ بنابراین فقط [[امامان شیعه|امامان(ع)]] که عصمت آنها ثابت شده، صلاحیت امامت و [[ولایت]] پس از پیامبر(ص) را دارند.{{مدرک|date=ژانویه ۲۰۲۲}} |
|
| |
|
| فرمود: چرا تنها برای یک مرد تفسیر کرد و شأن آن مرد را که علی بن ابی طالب است به امت خود گفت.
| | [[محمدامین استرآبادی|امین استرآبادی]]، عالم اخباری شیعه (درگذشت ۱۰۳۶ق)، معتقد است استدالال به سوره قدر برای اثبات تداوم امامان، به این صورت است که، اگر در زمان پیامبر(ص) نیاز به نزول فرشتگان بود، بعد از او هم، نیاز به نزول فرشتگان بر معصومی که جانشین پیامبر است، وجود دارد.<ref>استرآبادی، محمدامین، الحاشیة علی اصول الکافی، قم، چاپ اول، ۱۴۳۰ق، ص۱۴۷.</ref> |
|
| |
|
| مرد سائل گفت: ای ابا جعفر! این مطلبی است خصوصی که عامه مردم زیر بار آن نروند.
| | به گفته [[ملاصالح مازندرانی]] شارح [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] نیز، مباحثه با سوره قدر یعنی با گفتن این سخن که در هر عصری باید فرشتگان بر [[ولی امر]] نازل شوند، بر اهلسنت پیروز شوید و بگویید در این عصر نیز فرشتگان، بر امام معصومِ همین عصر نازل میشوند؛ پس امامی که فرشته بر او نازل میشود، همانند پیامبر(ص) اطاعتش واجب است.<ref>مازندرانی، محمدصالح، شرح الکافی الأصول و الروضه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۱.</ref> |
|
| |
|
| امام جواد فرمود: خدا حتماً میخواهد که در نهان پرستش شود تا برسد هنگام و زمانی که دینش آشکار شود، همچنان که (سالهای اول بعثت) پیغمبر (صلّی اللَّه علیه و آله) با خدیجه در نهان حدا را پرستش میکردند تا زمانی که مأمور به اعلان گشت.
| | گفته شده چون این روایت استدلالی است، ضعف سند آن، به محتوای آن ضربهای نزده و شیعیان میتوانند از استدلال آن برای تداوم امامت پس از پیامبر(ص)، استفاده کرده و معصوم بودن امام را ثابت کنند. |
| | |
| مرد سائل گفت: آیا صاحب این دین باید آن را نهان کند؟
| |
| | |
| فرمود: مگر علی بن ابی طالب (علیه السلام) از روزی که با رسول خدا (صلّی اللَّه علیه و آله) اسلام آورد آن را نهان نکرد تا زمانی که امرش ظاهر گشت؟ کار ما نیز چنین است تا نوشته خدا مدتش برسد (و هنگام ظهور امام زمان (علیه السلام) و آشکار شدن دین فرا رسد)».
| |
| | |
| روایت در نگاه شارحان اصول کافی:
| |
| | |
| استر آبادی مینویسد: استدلال به سوره قدر برای تداوم امامت به این نحو است که اگر در زمان رسول خدا نیاز به نزول ملائکه بود، در زمان بعد از رسول خدا نیز به طریق اولی نیاز به نزول ملائکه بر معصومی که جانشین پیامبر باشد، وجود دارد.<ref>استر آبادی، محمد امین، الحاشیه علی أصول الکافی، قم، چاپ اول، ۱۴۳۰، ص۱۴۷.</ref>
| |
| | |
| ملا صالح مازندرانی نیز در شرح این حدیث مینویسد: مخاصمه با سوره قدر یعنی با گفتن این سخن که در هر عصری باید ملائکه به ولی امر نازل شوند، بر اهل سنت پیروز شوید و بگویید در این عصر نیز فرشتگان، بر امام معصوم همین عصر نازل میشوند و این یعنی امامی که فرشته بر او نازل میشود، همانند رسول خدا اطاعتش واجب است.<ref>مازندرانی، محمد صالح، شرح الکافی-الأصول و الروضه، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۲ ق، ج۶، ص۱۱.</ref>
| |
| | |
| بنابراین، روایت مورد نظر چون بحث استدلالی است، بحث سندی آن لطمهای به استدلال نمیزند و شیعیان برای تداوم امامت بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میتوانند به این سوره نیز استدلال کنند و معصوم بودن امام را ثابت کنند و وقتی معصوم بودن امام ثابت شد و از سوی دیگر هیچیک از فرقههای اسلامی به جز شیعه، رهبران شان را معصوم ندانستند؛ این واقعیت ثابت میشود که تنها معصومین(ع) صلاحیت رهبری و امامت و ولایت امت اسلامی را بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)- دارند و این یعنی پیروزی شیعیان در استدلال بر حقانیت ائمه هدی و اینکه راهی که شیعه میرود راهی است الهی و مورد تأیید خداوند متعال میباشد.
| |
|
| |
|
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
خط ۷۷: |
خط ۵۰: |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = | | | شاخه اصلی =حدیث |
| | شاخه فرعی۱ = | | | شاخه فرعی۱ =فقه الحدیث |
| | شاخه فرعی۲ = | | | شاخه فرعی۲ = |
| | شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:منبعشناسی]] |
| | [[رده:اهل سنت]] |