trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|امام حسین}} | |||
عزاداری، نوعی ابراز اندوه، ناراحتی و دلتنگی از سوی بازماندگان است و اعتراض به اصل تحقق مرگ نیست و به همین جهت با آیه ۱۴۵ آلعمران که مرگ را حق دانسته که در زمان خودش محقق میشود، منافات ندارد. بخصوص آنکه امام حسین(ع) و همراهانش با آن وضع فجیع شهید شدند و همین سبب میشود عزاداری برای آن حضرت بسیار گستردهتر و ماندگار تر شود. برای عزاداری امام حسین(ع) روایات زیادی آمده است و از آیاتی از قرآن هم میتوان برداشتهایی کرد که اصل عزاداری اشکالی ندارد. | عزاداری، نوعی ابراز اندوه، ناراحتی و دلتنگی از سوی بازماندگان است و اعتراض به اصل تحقق مرگ نیست و به همین جهت با آیه ۱۴۵ آلعمران که مرگ را حق دانسته که در زمان خودش محقق میشود، منافات ندارد. بخصوص آنکه امام حسین(ع) و همراهانش با آن وضع فجیع شهید شدند و همین سبب میشود عزاداری برای آن حضرت بسیار گستردهتر و ماندگار تر شود. برای عزاداری امام حسین(ع) روایات زیادی آمده است و از آیاتی از قرآن هم میتوان برداشتهایی کرد که اصل عزاداری اشکالی ندارد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
عزاداری مستند به آیات قرآن کریم و روایات است. در این مورد آیات مختلفی وجود دارد که به برخی اشاره میشود: | عزاداری مستند به آیات قرآن کریم و روایات است. در این مورد آیات مختلفی وجود دارد که به برخی اشاره میشود: | ||
۱. {{قرآن|ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ|ترجمه=اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دلهاست.|سوره=حج|آیه=۳۲}} شعائر جمع شعیره یا شِعار به معنای علامت است<ref>ابن منظور، لسان العرب، بيروت، دار الفكر- دار صادر، سوم،۱۴۱۴ ق، ج۴،ص۴۱۴.</ref>. در حقیقت تمام آنچه در برنامههاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او میاندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلها است و شعائر اختصاصی به اعمال حج یا صفا و مروه یا قربانی حج و ... ندارد. [[شاه ولی الله دهلوی]] از علمای [[اهل سنت]] بر این باور است که شعائر به طور کلی امور ظاهری حسیاند که بواسطه آنها خداوند عبادت میشود و معظم شعائر هم قرآن، کعبه، نبی و نماز است<ref>دهلوی، شاه ولی الله، حجه الله البالغه، بیروت، دارالجیل، اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] هم در [[تفسیر المیزان]] معتقد است شعائر الهی عبارتست از آنچه انسان را به یاد خدا انداخته علامت و نشانهای است بر خداوند<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فیول تفسیر القرآن، قم،انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. برپایی جلسهی عزاداری که در آن قرآن خوانده میشود و از خداوند و معارف اسلامی گفته میشود و مردم به | ۱. {{قرآن|ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ|ترجمه=اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دلهاست.|سوره=حج|آیه=۳۲}} شعائر جمع شعیره یا شِعار به معنای علامت است<ref>ابن منظور، لسان العرب، بيروت، دار الفكر- دار صادر، سوم،۱۴۱۴ ق، ج۴،ص۴۱۴.</ref>. در حقیقت تمام آنچه در برنامههاى دينى وارد شده و انسان را به ياد خدا و عظمت آئين او میاندازد شعائر الهى است و بزرگداشت آن نشانه تقواى دلها است و شعائر اختصاصی به اعمال حج یا صفا و مروه یا قربانی حج و ... ندارد. [[شاه ولی الله دهلوی]] از علمای [[اهل سنت]] بر این باور است که شعائر به طور کلی امور ظاهری حسیاند که بواسطه آنها خداوند عبادت میشود و معظم شعائر هم قرآن، کعبه، نبی و نماز است<ref>دهلوی، شاه ولی الله، حجه الله البالغه، بیروت، دارالجیل، اول، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. [[علامه طباطبایی]] هم در [[تفسیر المیزان]] معتقد است شعائر الهی عبارتست از آنچه انسان را به یاد خدا انداخته علامت و نشانهای است بر خداوند<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فیول تفسیر القرآن، قم،انتشارات اسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>. برپایی جلسهی عزاداری که در آن قرآن خوانده میشود و از خداوند و معارف اسلامی گفته میشود و مردم به مسائل دینی دعوت شده و برای طاعت خدا و تقرب به او به یاد اهل بیت پیامبر، اولیای خدا و شهیدان راه اسلام افتاده مصیبتهای آنان را یادآور میشوند چرا از شعائر الهی نباشد. اگر طبق آیات قرآن<ref>حج/۳۶.</ref> قربانی حج از شعائر است پس حتما برگزاری مجالس عزاداری هم جزء شعائر است. | ||
۲. {{قرآن|وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ|ترجمه=و از آنان روى گردانيد و گفت: «اى دريغ بر يوسف، و در حالى كه اندوه خود را فرو مىخورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.»|سوره=یوسف|آیه=۸۴}} بر مبنای این آیه حضرت یعقوب با اینکه احتمال زنده ماندن عزیز خود را میداد مدتی طولانی آنقدر گریست و عزاداری کرد تا نابینا شد. آیا میتوان بر عزیز خدا، عزیز اسلام و میوه دل پیامبر سید شباب اهل بهشت و به خاطر شهادتی با آن فجایع ناگوار سالهای سال نگریست؟ | ۲. {{قرآن|وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ|ترجمه=و از آنان روى گردانيد و گفت: «اى دريغ بر يوسف، و در حالى كه اندوه خود را فرو مىخورد، چشمانش از اندوه سپيد شد.»|سوره=یوسف|آیه=۸۴}} بر مبنای این آیه حضرت یعقوب با اینکه احتمال زنده ماندن عزیز خود را میداد مدتی طولانی آنقدر گریست و عزاداری کرد تا نابینا شد. آیا میتوان بر عزیز خدا، عزیز اسلام و میوه دل پیامبر سید شباب اهل بهشت و به خاطر شهادتی با آن فجایع ناگوار سالهای سال نگریست؟ | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
با توجه به آنچه گفته شد عزاداری بر خاندان اهل بیت نه تنها مجاز بلکه دارای اجر فراوان است. البته این که برخی از انواع عزاداری دارای اشکالاتی است جای خود دارد ولی اصل عزاداری حتی به شیوهی رایج بین مردم از قبیل گریه و سینهزنی و لباس مشکی پوشیدن مصداق عزاداری بوده و دارای اجر و ثواب زیاد است. | با توجه به آنچه گفته شد عزاداری بر خاندان اهل بیت نه تنها مجاز بلکه دارای اجر فراوان است. البته این که برخی از انواع عزاداری دارای اشکالاتی است جای خود دارد ولی اصل عزاداری حتی به شیوهی رایج بین مردم از قبیل گریه و سینهزنی و لباس مشکی پوشیدن مصداق عزاداری بوده و دارای اجر و ثواب زیاد است. | ||
به لحاظ تاریخی هم از فردای واقعهی دلخراش عاشورا عزاداری در کنار اجساد شهدای کربلا انجام گرفت و پس از آن در کوفه و شام چنانکه در تاریخ طبری | به لحاظ تاریخی هم از فردای واقعهی دلخراش عاشورا عزاداری در کنار اجساد شهدای کربلا انجام گرفت و پس از آن در کوفه و شام چنانکه در [[اعتبار تاریخ طبری|تاریخ طبری]] آمده اهل بیت پیامبر پس از تمام شدن مجلس یزید سه روز بر امام حسین(ع) نوحه سرایی و عزاداری نمودند<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، الاعلمی، ج۴، صلی الله علیه و اله و سلّم ۳۵۳.</ref> ادامه پیدا کرد و در دولت آل بویه(۳۲۲ق-۴۴۸ق) به جهت روی کار آمدن حکومتی شیعی شکل رسمیتری به خود گرفت. در الکامل ابن اثیر(م۶۳۰ق) آمده در دهم محرم سال ۲۵۲ق به دستور معزالدوله دیلمی مردم مغازهها را بسته و بازار را تعطیل کردند و در خیابانها به عزاداری پرداختند<ref>هم چنین رک: سیر- تاریخی- عزاداری/ www.hawzah.net/fa/Magazine/View/۴۱۸۰/۴۱۹۲/۲۶۶۰۲</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |