۴۸۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Am.gashool (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
از آنجا که مفاهیم حقوق بشر اختصاص به عصر حاضر دارد آیا این | از آنجا که مفاهیم حقوق بشر اختصاص به عصر حاضر دارد آیا این مفاهیم قابل استنباط از کتاب و سنت میباشد. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
با مراجعه به نصوص اسلامی و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی در طول پانزده | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
با مراجعه به نصوص اسلامی و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی در طول پانزده قرن میتوان به وجود رویکرد مشخص اسلامی در زمینهٔ مسائل [[حقوق بشر]] را دریافت. مباحث حقوق بشری، چه در تئوری و چه در عمل، همواره در دین اسلام مطرح و مورد توجه بوده است. | |||
اصولی چون کرامت انسان، آزادی، مساوات، تعلیم و تربیت، حقوق زنان و کودکان و نظایر آن | اصولی چون کرامت انسان، آزادی، مساوات، تعلیم و تربیت، حقوق زنان و کودکان و نظایر آن در [[کتاب و سنت]] تبیین و شده است. حق حیات از مهمترین ارکان فقه اسلام است که تأثیر خود را بر دیگر احکام اسلامی گذاشته است. آزادی از اصول مهم اسلام است و فتوای فقهای اسلامی همواره بر این بوده که به کسی نمیتوان عقیدهای را تحمیل کرد. در اسلام همهٔ افراد از حقوق یکسان بهرهمند هستند و کسی امتیاز قومی، نژادی و طبقاتی ندارد. | ||
== | == سابقهٔ حقوق بشر == | ||
بحث حقوق بشر اختصاص به زمان حاضر ندارد و از زمانهای کهن در میان زمامداران و اندیشمندان مطرح و مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته | بحث حقوق بشر اختصاص به زمان حاضر ندارد و از زمانهای کهن در میان زمامداران و اندیشمندان مطرح و مورد بحث و ارزیابی قرار گرفته است. برای مثال، در قرن پنجم قبل از میلاد در عصری که قدرتهای فاتح شفقتی نسبت به ملل مغلوب نداشتند و بیشتر آنان را قتلعام میکردند، [[کورش کبیر]] پس از فتح بابل فرمان داد که به مردم شهر آسیبی نرسد. او دستور داد که همهٔ مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و بیدینان تحت فشار قرار نگیرند؛ خانههایی که خراب شده بود از نو ساخت شود و معابد بستهشده باز شود و خدایان معابد را به جای خود بازگردانده شود.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، تهران، تابان، ۱۳۷۴، ص ۶۰–۱؛ قربانی، زینالعابدین، اسلام و حقوق بشر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲، ص ۱۰۴–۷۰.</ref> | ||
[[سقراط]] معتقد بود که دولتشهر، باید جایی باشد که افکار و استعدادهای افراد بتواند رشد کند و حیثیت و مقام فرد، محفوظ و محترم باشد. بهطوری که هر فرد در حدود لیاقت و استعداد خود قادر به ترقی و پیشرفت باشد. نظر [[ارسطو]] این بود که دولت بایستی تأمینکننده نیازمندیهای عمومی و پرورشدهندهٔ استعدادهای مردم باشد وگرنه خبیث است. منشور کبیر انگلستان که در سال ۱۲۱۵م صادر شده شامل یک سلسله حقوق انسانی و آزادیهای عمومی است؛ از قبیل احالهٔ رسیدگی دعاوی به دادگاهها، منع توقیف غیرقانونی، تناسب میان جرم و کیفر، لغو کار اجباری و بیگاری، جواز رفت و آمد به کشور انگلستان. به دنبال [[انقلاب کبیر فرانسه]]، که در سال ۱۷۸۹م صورت گرفت، مجلس مؤسسان فرانسه موادی از اصول حقوق بشر را تنظیم و به نام «اعلامیه حقوق بشر» اعلان کرد. این اعلامیه در یک مقدمه و ۱۷ ماده تنظیم شده که اغلب مواد آن با اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر توافق دارد.<ref>منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۶۰–۱؛ نیز: قربانی، اسلام و حقوق بشر، ص ۱۰۴–۷۰.</ref> | |||
== حقوق بشر در اسلام == | == حقوق بشر در اسلام == | ||
رئوس مباحث حقوق بشر اسلامی را میتوان در موارد ذیل صورتبندی و ارائه کرد: | |||
=== حق حیات === | === حق حیات === | ||
اسلام اهمیت خاصی برای [[حق حیات]] انسان قائل شده و آن را در رأس همهٔ حقوق قرار داده است. در اسلام، کشتار انسانها به شدت مذمت شده است؛ بهطوری که کشتن یک انسان برابر با کشتن همه انسانها شمرده شده و پاداش کسی که فردی را از خطر مرگ نجات دهد همانند حفظ جان همهٔ انسانها دانسته شده است: {{قرآن|مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا|ترجمه=هر كس كسى را- جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است.|سوره=مائده|آیه=۳۲}} نیز حرمت [[خودکشی]] و [[سقط جنین]] و تشریع حکم [[قصاص]] در اسلام به منظور حفظ حق حیات بشر است.<ref>جعفری، محمدتقی، کتاب حقوق جهانی بشر (مقایسه و تطبیق دو نظام اسلام و غرب)، تهران، مؤسسهٔ تدوین و نشر آثار علامه جعفری، ص ۲۶۴–۲۳۹ ؛ نیز: منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۱۰–۳۰۸.</ref> | |||
=== آزادی === | === آزادی === | ||
از دیدگاه اسلام، آزادی یک | از دیدگاه اسلام، [[آزادی]] یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی است. آزادی در اسلام نخست از درون انسان آغاز میشود. تا انسان از قید اسارتهای درونی آزاد نشود از اسارت طاغوتها و عوامل بیرونی رها نمیشود.<ref>مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۷، ص ۱۷-۱۸.</ref> اسلام در عین اینکه با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به [[آزادی عقیده]] را بیان میکند، عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و غیر عقلانی بر انسانها تحمیل میشود تأیید نمیکند. در اثر همین آزادی بود که علمای مذاهب اسلامی و دانشمندان مادی میتوانستند آزادانه و بدون ترس با پیشوایان دینی و عالمان سایر مذاهب به مناظره بپردازند.{{مدرک}} | ||
اسلام [[تفتیش عقاید]] را منع میکند. همینکه فردی اقرار به اسلام نماید، برای مسلمان تلقی شدن او کافی است و سوءظن و تفتیش در این زمینه مجاز نیست: {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام میكند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام غیرمسلمانان ساکن در سرزمین اسلامی را تحت حمایت خویش میگیرد و آنها را به ترک عقایدشان وادار نمیکند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم میشمارد این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است. در اسلام، هر کسی میتواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد؛ تا زمانی که از آزادی خود سوء استفاده نکند.<ref>منصوری لاریجانی، سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، ص ۳۵۷–۳۱۵.</ref> | |||
=== مساوات === | === مساوات === | ||
اصل مساوات | اصل مساوات نخستین پایهٔ نظام اجتماعی اسلام است. هیچیک از ادیان و مکتبهای فلسفی دیگر در این حدّ برای برابری انسان ارزش قائل نشدهاند و این نوع تفاوت، از اختلاف بینش در شناخت شخصیت و ارزشهای والای انسان ناشی میشود. از دیدگاه اسلام، هیچگونه تفاوتی جز [[تقوا]] نمیتواند معیار تبعیض تلّقی شود و تمایز بر اساس تقوا نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیلهای برای نیل به اهداف عالیه انسانی است: {{متن عربی|یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَبَّکُم واحِدٌ وَ اِنَّ اَباکُم واحَدٌ کُلُّکُم لِادَمَ وَ ادَمُ مِن تُرابٍ|ترجمه=ای مردم بدانید و آگاه باشید پروردگار همهٔ شما یکی است و همگان از یک پدر و مادر به دنیا آمدهاید و فرزندان آدمید و آدم نیز از خاک آفریده شده است.}}<ref>نهج الفصاحه.</ref> اسلام امتیاز طلبیهای مبتنی بر ثروت و قدرت را محکوم میکند و برای خصوصیات نژادی نقشی در تقسیم عادلانهٔ حقوق مردم قائل نمیشود و همه را در برابر قانون یکسان میشمارد.{{مدرک}} | ||
{{ | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
۱. علی گلزاده غفوری، اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر الفتح، ۱۳۵۶ | ۱. علی گلزاده غفوری، اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر: الفتح، ۱۳۵۶. | ||
<span></span> | ۲. زینالعابدین قربانی، اسلام و حقوق بشر، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲.<span></span> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۴۳: | خط ۳۷: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = حقوق | | شاخه اصلی = حقوق | ||
|شاخه فرعی۱ = حقوق بینالملل | | شاخه فرعی۱ = حقوق بینالملل | ||
|شاخه فرعی۲ = حقوق بشر | | شاخه فرعی۲ = حقوق بشر | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی =شد | |||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
ویرایش