پیامبر امی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۳ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = نبوت |شاخه فرعی۲ = ویژگی‌های...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

منظور از اينكه گفته مي‌شود پيامبر گرامي اسلام(ص) «امي» بودند چيست؟

واژه ي امي از ماده امّ به معناي مادر يا از امت به معناي جمعيت گرفته شده است. دانشمندان درباره معناي امّي اختلاف دارند. جمعي آن را به معناي درس نخوانده مي‌دانند؛ يعني امي کسي است که به همان حالتي كه از مادر متولد شده باقي مانده و مكتب و استادي را نديده است. بعضي آن را به معناي كسي دانسته است كه از ميان امت و توده برخاسته است نه از ميان اشراف، ثروتمندان.

اما معناي مناسب براي امي همان معناي اول است كه با موارد استعمال اين كلمه نيز سازگارتر مي‌باشد.[۱] زيرا يكي از نكات روشن زندگي رسول اكرم(ص) اين است كه آن حضرت به مكتب نرفته و درس نخوانده و نزد هيچ استاد و معلمي، تلمذ و شاگردي نكرده است و با هيچ نوشته و كتابي آشنا نبوده است و احدي از مورخان مسلمان و غيرمسلمان مدعي نشده است كه آن حضرت در دوران كودكي يا جواني، چه رسد به دوران كهولت و پيري كه دوره رسالت است، نزد كسي خواندن يا نوشتن آموخته است و همچنين احدي ادعا نكرده و موردي را نشان نداده است كه آن حضرت قبل از دوران رسالت يك سطر خوانده و يا يك كلمه نوشته باشد. مردم عرب و بالاخص عرب حجاز در آن عصر، به طور كلي بي‌سواد بودند و افرادي از آنها كه مي‌توانستند بخوانند و بنويسند انگشت شمار و انگشت‌نما بودند ممكن نيست كه شخصي در آن محيط اين فنّ را بياموزد و در ميان مردم به اين صفت معروف نشود.»[۲]

قرآن كريم نيز امي بودن پيامبر اكرم(ص) ؛ يعني درس نخواندن وي قبل از بعثت را تأييد مي‌كند. در سوره عنكبوت مي‌فرمايد: ﴿و ماكنت تتلوا من قبله من كتابٍ و لاتخطه بيمينك اذا لارتاب المبطلون[۳].

يعني تو هرگز پيش از اين كتابي نمي‌خواندي، و با دست خود چيزي نمي‌نوشتي، مبادا کساني که در صدد تکذيب و ابطال سخنان تو هستند، شک و ترديد کنند.

زماني كه پيامبر اكرم(ص) در مکه مي‌زيست تعداد باسوادان آن سرزمين بسيار اندك و انگشت‌شمار بودند. بر اساس آنچه در تاريخ آمده است، تعداد مرداني كه خواندن و نوشتن را مي‌دانستند فقط ۱۷ نفر و تعداد زناني كه با خواندن و نوشتن آشنا بودند فقط يك نفر بود و اسامي آنها در تاريخ آمده است، پيامبر اكرم(ص) جزء آن عده نيست. مسلماً در چنين محيطي اگر پيامبر اكرم خواندن و نوشتن مي‌دانست كاملاً معروف و مشهور مي‌شد. و سخن صريح قرآن كريم که وي را «امي»[۴] خوانده است، مورد اعتراض مردم قرار مي گرفت، در حالي که چنين حادثه ي رخ نداد. اين نيز خود تأييدي بر اين مطلب است كه پيامبر اكرم(ص) با خواندن و نوشتن آشنايي نداشته است.

اين مطلبي بود که نسبت به دوران قبل از بعثت پيامبر اكرم(ص) بيان شد. اما نسبت به دوران بعد از رسالت او (چه دوران سيزده ساله‌اي كه در مكه زندگي كرد و چه دوران ده ساله زندگي كه در مدينه بود) نيز هيچ‌يك از مورخان ننوشته‌اند كه پيامبر اكرم(ص) خواندن و نوشتن را از كسي فراگرفته باشد؛ بنابراين، پيامبر(ص) به همان حال امي بودن تا پايان عمر باقي مانده است.

اما نكته ي قابل توجه اين است كه درس نخواندن غير از بي‌سواد بودن است رسول گرامي اسلام(ص) احتمالا توانايي بر خواندن و نوشتن از طريق تعليمات الهي داشت، بدون آنكه نزد انساني آن را فرا گرفته باشد.

هر چند در هيچ تاريخي ديده نشده است که او از اين علم و دانشش استفاده کرده باشد، چيزي را از رو بخواند و يا با دست خود نامه اي بنويسد، و شايد پرهيز پيامبر(ص) در تمام عمرش از اين کار باز براي اين بود که دستاويزي به دست بهانه جويان ندهد.[۵]

بنابراين پيامبر اكرم(ص) چه در مدينه و چه در مكه نزد هيچ انساني به فراگيري خواندن و نوشتن نپرداخته است؛ زيرا تعداد افراد باسواد مكه، در زماني كه پيامبر اكرم(ص) در آن محيط زندگي، مي‌كرد فقط ۱۷ نفر مرد و يك نفر زن بوده است و تعداد افراد باسواد مدينه از ميان دو قبيله اوس و خزرج كه دو قبيله معروف ساكنان مدينه بودند، فقط يازده نفر بود که بلاذري در تاريخ خود نام آن ها را بيان نموده است و نيز نام کساني را که سمت دبيري پيامبر اکرم(ص) را داشتند بيان مي کند و مشخص و روشن مي شود که خط و فن خواندن و نوشتن تازه وارد حجاز گرديده بوده است و از آن جهت اگر کسي خواندن و نوشتن مي دانست معروف و زبانزد خاص و عام مي شد.

و از اينكه اسم آن حضرت جزء افراد با سواد مدينه ثبت نشده است روشن مي‌شود كه آن حضرت در مدينه هم خواندن و نوشتن را فرا نگرفته است.[۶]

از مجموع قرائن به دست مي‌آيد كه آن حضرت در دوران رسالت نيز نه خواند و نه نوشت و اين مطلب مورد اتفاق تمام دانشمندان شيعه و سني مي‌باشد.

و از نصوص تاريخي معتبر به دست مي‌آيد كه رسول خدا در مدينه گروهي به نام دبير داشته است. دبيران پیامبر وحي الهی، سخنان پيامبر اكرم، عقود و معاملات مردم، عهدها و پيمان نامه‌هاي رسول خدا با مشركين و اهل كتاب، دفاتر صدقات و ماليات و خمس، و نامه‌هاي فراوان آن حضرت به سران قبايل و کشور هاي هم جوار، را، مي‌نوشتند.

امروزه علاوه بر وحي و سخنان حضرت، كه نوشته شده و باقي است، عهدنامه‌ها و بسياري از نامه‌هاي رسول اكرم(ص) نيز در متن تاريخ ثبت شده و باقي است كه محمد بن سعد در طبقات‌الكبري در حدود صدنامه را ذكر كرده است.[۷] نکته قابل دقت اين است که از اين همه نامه و سخنان حضرت كه در تاريخ آمده است هيچ كدام به خط خود وي نوشته نشده است و اگر حضرت در دوران بعد از رسالت به فراگيري خواندن و نوشتن پرداخته بود لااقل يك نامه يا يك آيه يا سخن از خود حضرت، به خط خود آن حضرت نوشته مي‌شد؛ نتيجه اين که مراد از امي بودن پيامبر(ص) كه در قرآن كريم يا در احاديث آمده است همان درس نخوانده و مكتب نديده است و بين درس نخواندن با بي‌سوادي فرق وجود دارد.


منابع

  1. . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، انتشارات اسلاميه، ج۶، ص۳۹۵.
  2. . مطهري، مرتضي، پيامبر امي، انتشارات صدرا، ص۹.
  3. . عنكبوت/ ۴۸.
  4. . اعراف/ ۱۵۷.
  5. . تفسير نمونه، ج۱۶، ص۳۰۵.
  6. . طباطبائي، سيد محمد حسين، ترجمه الميزان، ج۱، ص۳۳۷.
  7. . پيامبر امي، ص۱۸-۲۱.