مقصود از هو الاول و الآخر در آیه ۳ سوره حدید

نسخهٔ تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۴ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

منظور از «هو الاول و الآخر»، به عنوان یکی ازصفات خداوند، چیست؟

برای جواب سئوال، بیان چند نکته ضروری است:

۱. محتوای آیه: ﴿هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شیء علیم[۱] یعنی «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی بسی داناست.»

۲. پیوند سئوال با آیه: این سؤال در ارتباط با آیهٔ ۳ سورهٔ حدید است.

  1. سوره حدید یکی از سوره‌های قرآنی و از مجموعهٔ مسبحات است. حدید از جمله سوره‌های بسیار عمیق و دقیق است که هوشمندان و تیزهوشان را به تفکر وامی‌دارد.
  2. در تفسیر روایی، در ارتباط با اهمیت سوره حدید چنین آمده است:

«سئل علی بن الحسین(ع) عن التوحید فقال: ان الله عزوجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالی: (قل هو الله احد) و الآیات من سوره الی قوله: (علیم بذات الصدور) فمن رام وراء ذلک فقد هلک»[۲] یعنی «از علی بن حسین(ع) در مورد توحید سئوال شد، فرمود: خدای عز و جل می‌داند که در آخر الزمان عده ای از مردم رشد فکری پیدا می‌کنند و اهل تعمق و دقت می‌شوند و از خودشان هوشمندی و نبوغ نشان می‌دهند. از این روی خداوند سورهٔ توحید و آیات اول سوره حدید را نازل کرد تا هوشمندان و صاحبان اندیشه، پیرامون آن اندیشه کنند. هر کس غیر آن را اراده کند، به تحقیق نابود شود.»

۵. تفسیر آیه: در ذیل این آیه، تفاسیر متنوعی مطرح شده است. تفسیر روایی نیز در این مورد بسیار زیاد می‌باشد. اما خلاصهٔ مطالب تفسیری مرتبط با این سوره:

«اول» هر آن چیزی که به عنوان نخستین در ذهن انسان فرض شود، خدا قبل از آن چیز بوده است. پس او نسبت به تمام مخلوقاتش «اول» است، البته نه آن چیزی که ما اول فرض می‌کنیم.

همچنین هر آن چیزی که ما به عنوان آفرینش فرض می‌کنیم، خداوند تبارک و تعالی بعد ازآن هم خواهد بود. چون قدرت او احاطه به آن چیز دارد، هم به ماقبلش و هم مابعدش اوست، پس همان‌طور که اول خداست، آخر هم خداست، البته نه آن چیزی که ما آخرینش فرض می‌کنیم.

با این بیان روشن می‌شود که اول و آخر مطلق، خداوند است و آنچه از «اول و آخر» در غیر خداست، نسبی است.

به عنوان مثال: گفته می‌شود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن سومی نسبت به چهارمی… پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.[۳]

۶. نکتهٔ قابل توجه: اوّلیت و آخریت خدای تبارک و تعالی، زمانی و مکانی نیست، زیرا خداوند تبارک و تعالی در ظرف زمانی و مکانی اول یا آخر نمی‌گنجد، چون خداوند منزه از مکان و زمان بوده و خود خالق زمان و مکان است و محیط بر تمامی هستی است.

پس مراد از اولیت و آخریت این است که خدای تبارک و تعالی بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطه اش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخه‌ای از محیط است و محیط هم شاخه‌ای از اطلاق قدرت اوست.

ممکن است این صفات را نیز شاخه‌ای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت می‌ماند.[۴]

اامام صادق(ع) در ارتباط با این مهم، چنین می‌فرماید:

«مراد از اول آن است که خدای تبارک و تعالی قدیم است و اول قدیم است و مراد از آخر، آن است که خدای تبارک و تعالی نهایت ندارد و حدوثی به او واقع نمی‌شود و از حالی به حال دیگر تبدیل نمی‌شود.»[۵]

همواره نظرات تفسیری متنوعی در ارتباط با این این آیه مطرح است و هر اندیشمند و محققی می‌تواند پیرامون آن اندیشه کنند.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ مراجعه به تفاسیر ذیل آیه دوم از سوره حدید.

۲ـ مراجعه به تفسیر روایی همانند نور الثقلین، ج۵، ذیل سوره حدید و تفسیر الدر المنثور، ج۶ ذیل سوره حدید.


منابع

  1. حدید / ۳.
  2. تفسیر نور الثقلین، قم، بی تا، ج۵.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۲۹۳.
  4. تفسیر نورالثقلین، همان.
  5. همان.