قیام قائم(ع) در روایت ابن اسباط: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
ابن اسباط در روایتی از ابوالحسن(ع) سؤال می‌کند که: آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟ آیا راوی عقیده اثنی عشری نداشته و نمی‌دانست که آن حضرت دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح می‌کند؟
ابن اسباط در روایتی از ابوالحسن(ع) سؤال می‌کند که: «آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟» آیا راوی عقیده دوازده امامی نداشته و نمی‌دانست که قائم دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح می‌کند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''قیام قائم در روایت ابن اسباط''' از جمله روایاتی است که به مشخصه‌های قیام حضرت مهدی(ع) اشاره دارد. این روایت از نظر سندی دارای ضعف است زیرا یکی از راویان آن مشترک میان پنج نفر است که تنها یک نفرشان موثق است. از نظر محتوایی نیز با توجه به زیاد بودن روایات جانشینان پیامبر که دوازده نفر بیان شده و همچنین متن حدیث ک اشاره به شرایط قیام قائم دارد این روایت قابلیت تعارض را روایات این باب را ندارد. و در بررسی دلالی آن چنین به دست می‌آید که سوال کننده از قیام قاپم فطحی مذهب است و اعتقاد به امامت امام رضا(ع) نیز ندارد. روایت درباره تعداد امامان [[شیعه]] و شرایط قیام و زمان آن در حد تواتر در کتاب‌های روایی شیعه موجود است.
==منبع حدیث==
==منبع حدیث==
حدیث ابن اسباط را حمیری در کتاب قرب الاسناد و هم‌چنین علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از قرب الاسناد این گونه نقل نموده‌اند: {{متن عربی|احمد بن محمد بن عیسی عن ابن اسباطٍ قال قلت لابی الحسن(ع): جعلت فداک إنّ ثعلبه بنَ میمونٍ حدّثَنی عن علیِّ بن المُغیره عن زیدٍ العَمَّیَّ عن علیَّ بن الحُسین(ع) قال: یقومُ قائمنا لِمُوافاه النّاسِ سَنَه، قال: یقومُ القائمُ بلا سُفیانیٍّ إنّ أمرَ القائمِ حتمٌ منَ اللهِ و أمرُ السُّفیانیِّ حتمٌ مِنَ اللهِ وَ لا یکونُ قائمٌ إلا بسُفیانیٍّ، قلتُ: جُعلتُ فِداکَ فَیکونُ فی هذهِ السَّنه؟ قالَ: ما شاءَ اللهُ، قُلتُ: یکونُ فِی الَّتی یلیهَا؟ قالَ: یَفعلُ اللهُ ما یشاءُ.|ترجمه=بنقل از ابن اسباط گفت: به حضرت امام کاظم علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله وسلامه علیهما فرمود: قائم ما علیه السلام در سالی برای آسایش مردم قیام فرماید. راوی گفت: قائم علیه السلام بدون سفیانی قیام فرماید؟ فرمود: همانا امر قائم علیه السلام حتمی وابرامی از خدا است، وکار سفیانی هم حتم وابرام از خدا است وقیام قائم علیه السلام نباشد مگر به سفیانی راوی گفت: عرض کردم: فدایت شوم در همانسال؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد عرض کردم: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد می کند.}}<ref>عبد الله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹، ناشر: مؤسسه آل البیت قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ هجری، علامه مجلسی بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸، مؤسسه الوفاء بیروت، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ هجری.</ref>
حدیث ابن اسباط را [[حمیری]] در [[کتاب قرب الاسناد]] و هم‌چنین [[علامه مجلسی]] در [[کتاب بحارالانوار]] از قرب الاسناد این گونه نقل نموده‌اند: {{متن عربی|احمد بن محمد بن عیسی عن ابن اسباطٍ قال قلت لابی الحسن(ع): جعلت فداک إنّ ثعلبه بنَ میمونٍ حدّثَنی عن علیِّ بن المُغیره عن زیدٍ العَمَّیَّ عن علیَّ بن الحُسین(ع) قال: یقومُ قائمنا لِمُوافاه النّاسِ سَنَه، قال: یقومُ القائمُ بلا سُفیانیٍّ؟ إنّ أمرَ القائمِ حتمٌ منَ اللهِ و أمرُ السُّفیانیِّ حتمٌ مِنَ اللهِ وَ لا یکونُ قائمٌ إلا بسُفیانیٍّ، قلتُ: جُعلتُ فِداکَ فَیکونُ فی هذهِ السَّنه؟ قالَ: ما شاءَ اللهُ، قُلتُ: یکونُ فِی الَّتی یلیهَا؟ قالَ: یَفعلُ اللهُ ما یشاءُ.|ترجمه=بنقل از ابن اسباط گفت: به حضرت امام رضا علیه‌السلام عرض کردم: فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیهما فرمود: قائم ما علیه‌السلام در سالی برای آسایش مردم قیام فرماید. راوی گفت: قائم علیه‌السلام بدون سفیانی قیام کند؟ فرمود: همانا امر قائم علیه‌السلام حتمی از جانب خدا است، و کار سفیانی نیز حتمی از جانب خدا است و قیام قائم علیه‌السلام اتفاق نمی‌افتد مگر به همراه سفیانی. راوی گفت: عرض کردم فدایت شوم در همان‌سال؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد. عرض کردم: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد می‌کند.}}<ref>عبد الله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹،قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ق، مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸، لبنان-بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ق.</ref>


==بررسی سندی==
==بررسی سندی==
در سند این حدیث از این اشخاص نام برده شده است، احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی که مشترک بین پنج نفر است و تنها یک نفر از آنها توثیق شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری است.<ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.</ref> چهار نفر دیگر مورد اعتماد در میان علمای حدیث‌شناسی نیستند. اما با وجود اینکه احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری ثقه است اما در کتاب قرب الاسناد، حمیری از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید نیز روایت کرده است،<ref>قرب الاسناد، ص۱۴۷.</ref> به همین دلیل ممکن است در این روایت مراد ابن عبید بوده باشد.
در [[سند حدیث]] از احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی نام برده است. احمد بن محمد بن عیسی مشترک بین پنج نفر است و تنها یک نفر از آنها [[توثیق]] شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری است.<ref>شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.</ref> چهار نفر دیگر مورد اعتماد در میان علمای [[حدیث‌شناسی]] نیستند. با وجود [[ثقه]] بودن احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری اما حمیری در کتاب قرب الاسناد، از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید نیز روایت کرده است،<ref>قرب الاسناد، ص۱۴۷.</ref> به همین دلیل ممکن است در این روایت مراد ابن عبید بوده باشد.


==بررسی محتوایی==
==بررسی محتوایی==
با فرض پذیرش راوی بودن احمد بن محمد بن عیسی اشعری و مورد وثوق بودن او، نمی‌توان به این روایت استناد کرد زیرا امام نفرموده است که من قائم هستم، بلکه به‌طور مبهم می‌فرماید: «هر چه خدا بخواهد همان می‌شود» می‌توان احتمال داد که این مبهم سخن گفتن امام به دلیل جو حاکم در آن دوران باشد که ایشان نخواسته به شکل واضح سخن از قائم نبودن خود کرده باشد، بلکه امام می‌فرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد شد و بنابراین اشکال رفع می‌شود. همچنین روایات بسیار و معتبری وجود دارد که بیان می‌کنند جانشینان پیامبر(ص) دوزاده نفر هستند و مهدی(ع) دوازدهمین ایشان است. اما روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، تنها یک روایت است و در هنگام تعارض با روایات دیگر که تعدادشان در حد تواتر است، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.
با فرض پذیرش راوی بودن احمد بن محمد بن عیسی اشعری و مورد وثوق بودن او، نمی‌توان به این روایت استناد کرد زیرا امام نفرموده است که من قائم هستم، بلکه به‌طور مبهم می‌فرماید: «هر چه خدا بخواهد همان می‌شود.» می‌توان احتمال داد که این مبهم سخن گفتن امام به دلیل جو حاکم در آن دوران باشد که ایشان نخواسته به شکل واضح سخن از قائم نبودن خود کرده باشد، بلکه امام می‌فرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که [[حضرت مهدی(ع)]] امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد بود؛ بنابراین اشکال رفع می‌شود. همچنین روایات بسیار و معتبری وجود دارد که بیان می‌کنند جانشینان [[پیامبر(ص)]] دوزاده نفر هستند و مهدی(ع) دوازدهمین ایشان است. اما روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، تنها یک روایت است و در تعارض با روایات دیگر که تعدادشان در حد [[تواتر]] است، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.


==بررسی دلالی==
==بررسی دلالی==
در رابطه با دلالت روایت با چشم پوشی از ضعف سند، ترجمه آن این‌گونه است که علی بن اسباط گوید: به ابوالحسن(ع) عرض کردم که: قربانت گردم به راستی که ثعلبه بن میمون به من خبر داد که علی بن مغیره از زید عمی نقل نموده که امام سجاد(ع) فرمودند: قائم ما برای ایفای حقوق مردم در یک سالی قیام می‌کند، ابوالحسن ـ(ع) ـ فرمود: آیا قائم ما بدون ظهور سفیانی قیام می‌کند؟ در حقیقت امر و ماجرای قائم ما از طرف خدا حتمی و قطعی هست، و امر و ماجرای سفیانی هم از طرف خدا حتمی و قطعی هست، و قائم ما نمی‌آید مگر بعد از سفیانی، علی بن اسباط گوید: به امام(ع) عرض کردم که: آیا قیام قائم امسال تحقق پیدا می‌کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که خدا بخواهد همان می‌شود، عرض کردم: سال دیگر است؟ حضرت فرمود: خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد.
در رابطه با دلالت روایت با چشم پوشی از [[ضعف سند]]، ترجمه آن این‌گونه است که علی بن اسباط گوید: به [[ابوالحسن(ع)]] عرض کردم که: قربانت گردم به راستی که ثعلبه بن میمون به من خبر داد که علی بن مغیره از زید عمی نقل نموده که [[امام سجاد(ع)]] فرمودند: قائم ما برای ایفای حقوق مردم در یک سالی قیام می‌کند، ابوالحسن(ع) فرمود: آیا قائم ما بدون ظهور سفیانی قیام می‌کند؟ در حقیقت امر و ماجرای قائم ما از طرف خدا حتمی و قطعی هست، و امر و ماجرای سفیانی هم از طرف خدا حتمی و قطعی است، و قائم ما نمی‌آید مگر بعد از سفیانی، علی بن اسباط گوید: به امام(ع) عرض کردم که: آیا قیام قائم امسال تحقق پیدا می‌کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که خدا بخواهد همان می‌شود، عرض کردم: سال دیگر است؟ حضرت فرمود: خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد.


'''شبهه اول'''، آیا علی بن اسباط دوازده امامی نبود که این گونه سؤال کرد؟ باید گفت که علی ابن اسباط هر چند ثقه بود و در نقل روایات صادق، اما از نظر اعتقادی فطحی مذهب بوده و امام رضا(ع) را نیز امام نمی‌دانست و شاید به دنبال این بود که مهدی و قائمی که قیام خواهد کرد چه کسی است، البته گفته می‌شود وی در زمان امام جواد(ع) از اعتقاد فطحی برگشت.<ref>نجاشی، احمد، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، پنجم، ۱۴۱۶ هـ. ق، ص۲۵۲.</ref>
'''شبهه اول'''، آیا علی بن اسباط دوازده امامی نبوده که این‌گونه سؤال می‌کند؟ باید گفت که علی ابن اسباط هر چند ثقه بود و در نقل روایات صادق، اما از نظر اعتقادی [[فطحی مذهب]] بوده و [[امام رضا(ع)]] را نیز امام نمی‌دانست و شاید به دنبال این بود که مهدی و قائمی که قیام خواهد کرد چه کسی است، البته گفته می‌شود وی در زمان [[امام جواد(ع)]] از اعتقاد فطحی برگشت.<ref>نجاشی، احمد، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، پنجم، ۱۴۱۶ هـ. ق، ص۲۵۲.</ref>


بنابراین اگر پذیرفته شود که او در زمان امام جواد(ع) از مذهب فطحی برگشت بازمی‌رساند وی در زمان امام رضا(ع) آن حضرت را نه به عنوان امام، بلکه یکی از اهل بیت پیامبر(ص) که معدن علم پیامبر اسلام است می‌شناختند.
بنابراین اگر ثابت شود که در زمان امام جواد(ع) از مذهب فطحی رویگردان شده، باز در زمان امام رضا(ع) آن حضرت را نه به عنوان امام، بلکه یکی از [[اهل بیت]] پیامبر(ص) که معدن علم پیامبر است می‌شناختند.


'''شبهه دوم'''، چرا امام(ع) ایشان را متنبه نکردند؟ شاید در پاسخ بتوان گفت: امام بر اساس فهم و باور مخاطب این مطلب را نفرموده است. چرا که مخاطب دوازده امام بودن طبق باور شیعه را قبول نداشت هر چند زمان دقیق قیام حضرت مهدی(ع) برای امامان معصوم(ع) نیز معلوم نبوده، لذا امام(ع) آن را مقید به مشیت و خواست خدا کردند.
'''شبهه دوم'''، چرا امام(ع) ایشان را متنبه نکردند؟ شاید در پاسخ بتوان گفت: امام بر اساس فهم و باور مخاطب این مطلب را نفرموده است. چرا که مخاطب دوازده امام بودن طبق باور شیعه را قبول نداشت، هر چند زمان دقیق قیام حضرت مهدی(ع) برای امامان معصوم(ع) نیز معلوم نبوده، لذا امام(ع) آن را مقید به مشیت و خواست خدا کردند.


==روایات دوازده امامی بودن شیعیان==
==روایات دوازده امامی بودن شیعیان==
روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی(ع) به میزان قابل توجهی در جوامع روایی شیعه وجود دارد.
روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی(ع) به میزان قابل توجهی در [[جوامع روایی شیعه]] وجود دارد.


* کتاب اصول کافی در جلد اول ۶ حدیث وجود دارد.
* کتاب اصول کافی در جلد اول ۶ حدیث وجود دارد.


* بحارالانوار، جلد ۳۶ صفحه ۲۰۱، باب ۴۰ تا ۴۵، روایاتی که بر دوازده جانشین پیامبر(ص) دلالت دارند و اول آنها امیرالمؤمنین علی(ع) و آخرشان حضرت مهدی(ع) است و این روایات بیش از ۴۰ روایت است.
* بحارالانوار، جلد ۳۶ صفحه ۲۰۱، باب ۴۰ تا ۴۵، روایاتی که بر دوازده جانشین پیامبر(ص) دلالت دارند و اول آنها [[امیرالمؤمنین علی(ع)]] و آخرشان حضرت مهدی(ع) است و این روایات بیش از ۴۰ روایت است.


* اعلام الوری، ص۳۸۲، حدود یازده روایت را ذکر نموده است.
* اعلام الوری، ص۳۸۲، حدود یازده روایت را ذکر نموده است.
خط ۵۱: خط ۵۲:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۶۱: خط ۶۲:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۹

سؤال

ابن اسباط در روایتی از ابوالحسن(ع) سؤال می‌کند که: «آیا قیام قائم(عج) در این سال است؟» آیا راوی عقیده دوازده امامی نداشته و نمی‌دانست که قائم دوازدهمین امام است که چنین سؤالی را مطرح می‌کند؟

قیام قائم در روایت ابن اسباط از جمله روایاتی است که به مشخصه‌های قیام حضرت مهدی(ع) اشاره دارد. این روایت از نظر سندی دارای ضعف است زیرا یکی از راویان آن مشترک میان پنج نفر است که تنها یک نفرشان موثق است. از نظر محتوایی نیز با توجه به زیاد بودن روایات جانشینان پیامبر که دوازده نفر بیان شده و همچنین متن حدیث ک اشاره به شرایط قیام قائم دارد این روایت قابلیت تعارض را روایات این باب را ندارد. و در بررسی دلالی آن چنین به دست می‌آید که سوال کننده از قیام قاپم فطحی مذهب است و اعتقاد به امامت امام رضا(ع) نیز ندارد. روایت درباره تعداد امامان شیعه و شرایط قیام و زمان آن در حد تواتر در کتاب‌های روایی شیعه موجود است.

منبع حدیث

حدیث ابن اسباط را حمیری در کتاب قرب الاسناد و هم‌چنین علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از قرب الاسناد این گونه نقل نموده‌اند: «احمد بن محمد بن عیسی عن ابن اسباطٍ قال قلت لابی الحسن(ع): جعلت فداک إنّ ثعلبه بنَ میمونٍ حدّثَنی عن علیِّ بن المُغیره عن زیدٍ العَمَّیَّ عن علیَّ بن الحُسین(ع) قال: یقومُ قائمنا لِمُوافاه النّاسِ سَنَه، قال: یقومُ القائمُ بلا سُفیانیٍّ؟ إنّ أمرَ القائمِ حتمٌ منَ اللهِ و أمرُ السُّفیانیِّ حتمٌ مِنَ اللهِ وَ لا یکونُ قائمٌ إلا بسُفیانیٍّ، قلتُ: جُعلتُ فِداکَ فَیکونُ فی هذهِ السَّنه؟ قالَ: ما شاءَ اللهُ، قُلتُ: یکونُ فِی الَّتی یلیهَا؟ قالَ: یَفعلُ اللهُ ما یشاءُ.؛ بنقل از ابن اسباط گفت: به حضرت امام رضا علیه‌السلام عرض کردم: فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیهما فرمود: قائم ما علیه‌السلام در سالی برای آسایش مردم قیام فرماید. راوی گفت: قائم علیه‌السلام بدون سفیانی قیام کند؟ فرمود: همانا امر قائم علیه‌السلام حتمی از جانب خدا است، و کار سفیانی نیز حتمی از جانب خدا است و قیام قائم علیه‌السلام اتفاق نمی‌افتد مگر به همراه سفیانی. راوی گفت: عرض کردم فدایت شوم در همان‌سال؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد. عرض کردم: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد می‌کند.»[۱]

بررسی سندی

در سند حدیث از احمد بن محمد بن عیسی، علی بن اسباط، احمد بن محمد بن عیسی نام برده است. احمد بن محمد بن عیسی مشترک بین پنج نفر است و تنها یک نفر از آنها توثیق شده که احمد بن محمد بن عیسی اشعری است.[۲] چهار نفر دیگر مورد اعتماد در میان علمای حدیث‌شناسی نیستند. با وجود ثقه بودن احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله بن سعد اشعری اما حمیری در کتاب قرب الاسناد، از احمد بن محمد بن عیسی بن عبید نیز روایت کرده است،[۳] به همین دلیل ممکن است در این روایت مراد ابن عبید بوده باشد.

بررسی محتوایی

با فرض پذیرش راوی بودن احمد بن محمد بن عیسی اشعری و مورد وثوق بودن او، نمی‌توان به این روایت استناد کرد زیرا امام نفرموده است که من قائم هستم، بلکه به‌طور مبهم می‌فرماید: «هر چه خدا بخواهد همان می‌شود.» می‌توان احتمال داد که این مبهم سخن گفتن امام به دلیل جو حاکم در آن دوران باشد که ایشان نخواسته به شکل واضح سخن از قائم نبودن خود کرده باشد، بلکه امام می‌فرماید هر چه خدا بخواهد و خواست خدا این است که حضرت مهدی(ع) امام دوازدهم شیعیان قائم باشد و قیامش نیز بعد از خروج سفیانی خواهد بود؛ بنابراین اشکال رفع می‌شود. همچنین روایات بسیار و معتبری وجود دارد که بیان می‌کنند جانشینان پیامبر(ص) دوزاده نفر هستند و مهدی(ع) دوازدهمین ایشان است. اما روایت قرب الاسناد بر فرض ثقه بودن راوی آن، تنها یک روایت است و در تعارض با روایات دیگر که تعدادشان در حد تواتر است، قدرت تعارض نداشته و رد خواهد شد.

بررسی دلالی

در رابطه با دلالت روایت با چشم پوشی از ضعف سند، ترجمه آن این‌گونه است که علی بن اسباط گوید: به ابوالحسن(ع) عرض کردم که: قربانت گردم به راستی که ثعلبه بن میمون به من خبر داد که علی بن مغیره از زید عمی نقل نموده که امام سجاد(ع) فرمودند: قائم ما برای ایفای حقوق مردم در یک سالی قیام می‌کند، ابوالحسن(ع) فرمود: آیا قائم ما بدون ظهور سفیانی قیام می‌کند؟ در حقیقت امر و ماجرای قائم ما از طرف خدا حتمی و قطعی هست، و امر و ماجرای سفیانی هم از طرف خدا حتمی و قطعی است، و قائم ما نمی‌آید مگر بعد از سفیانی، علی بن اسباط گوید: به امام(ع) عرض کردم که: آیا قیام قائم امسال تحقق پیدا می‌کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که خدا بخواهد همان می‌شود، عرض کردم: سال دیگر است؟ حضرت فرمود: خداوند هرچه بخواهد انجام می‌دهد.

شبهه اول، آیا علی بن اسباط دوازده امامی نبوده که این‌گونه سؤال می‌کند؟ باید گفت که علی ابن اسباط هر چند ثقه بود و در نقل روایات صادق، اما از نظر اعتقادی فطحی مذهب بوده و امام رضا(ع) را نیز امام نمی‌دانست و شاید به دنبال این بود که مهدی و قائمی که قیام خواهد کرد چه کسی است، البته گفته می‌شود وی در زمان امام جواد(ع) از اعتقاد فطحی برگشت.[۴]

بنابراین اگر ثابت شود که در زمان امام جواد(ع) از مذهب فطحی رویگردان شده، باز در زمان امام رضا(ع) آن حضرت را نه به عنوان امام، بلکه یکی از اهل بیت پیامبر(ص) که معدن علم پیامبر است می‌شناختند.

شبهه دوم، چرا امام(ع) ایشان را متنبه نکردند؟ شاید در پاسخ بتوان گفت: امام بر اساس فهم و باور مخاطب این مطلب را نفرموده است. چرا که مخاطب دوازده امام بودن طبق باور شیعه را قبول نداشت، هر چند زمان دقیق قیام حضرت مهدی(ع) برای امامان معصوم(ع) نیز معلوم نبوده، لذا امام(ع) آن را مقید به مشیت و خواست خدا کردند.

روایات دوازده امامی بودن شیعیان

روایات مربوط به دوازده امام و حضرت مهدی(ع) به میزان قابل توجهی در جوامع روایی شیعه وجود دارد.

  • کتاب اصول کافی در جلد اول ۶ حدیث وجود دارد.
  • بحارالانوار، جلد ۳۶ صفحه ۲۰۱، باب ۴۰ تا ۴۵، روایاتی که بر دوازده جانشین پیامبر(ص) دلالت دارند و اول آنها امیرالمؤمنین علی(ع) و آخرشان حضرت مهدی(ع) است و این روایات بیش از ۴۰ روایت است.
  • اعلام الوری، ص۳۸۲، حدود یازده روایت را ذکر نموده است.

عبدالله بن جعفر بن ابیطالب از پیامبر(ص) نقل کرده است که جانشینان من و آنها که بر همه ولایت دارند دوازده نفرند که نه نفر از آنها اولاد امام حسین(ع) هستند.[۵]

این موارد نمونه‌ای از روایات زیادی است ک درباره دوازده امام در کتاب‌های روایی شیعه بیان شده است. با وجود تواتر روایی این احادیث یک یا چند روایت مشکوک توان تعارض با آنها را ندارند.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

  • مهدی انقلابی بزرگ، تألیف استاد آیت الله ناصر مکارم شیرازی.


منابع

  1. عبد الله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص۳۴۷، حدیث ۱۳۲۹،قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، سال ۱۴۱۳ق، مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۲، حدیث ۵، ۲۱۸، لبنان-بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال ۱۴۰۳ق.
  2. شیخ طوسی، رجال طوسی، ص۳۵۱، شماره ۵۱۹۸، جامعه مدرسین قم، چاپ اول، سال ۱۴۱۵ هجری.
  3. قرب الاسناد، ص۱۴۷.
  4. نجاشی، احمد، رجال نجاشی، قم، جامعه مدرسین، پنجم، ۱۴۱۶ هـ. ق، ص۲۵۲.
  5. کلینی، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۲۹، حدیث ۴، باب ما جاء فی الاثنی عشرو….