قرائت‌های مختلف قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۷ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

اختلاف قرائت‌ها در قرآن چیست؟ چرا قرآن‌ها در مناطق مختلف اسلامی، گاه با هم تفاوت دارند؟

قرآن در مناطق مختلف اسلامی، از لحاظ کم یا زیاد بودن کلمات، تفاوتی نداشته و تنها سیر تکاملی خود را از نظر حرکات، نوع نوشتار و قواعد تجویدی گذرانده است.[۱]

در زمان عثمان خلیفه سوم، مصحف‌های قرآن یکی شد، اما علت‌های مختلفی مانند خالی بودن از نقطه و اِعراب، خالی بودن وسط کلمات از «الف»، تفاوت لهجه‌ها، اِعمال رأی و اجتهاد قاریان،[۲] و ابتدايى بودن خط، نزد عرب آن روز. در اختلاف قرائت‌ها مؤثر بود.[۳] در مصحف‌های اوليه كلمات از هرگونه اعراب و حركات خالی بودند، وزن و حركت اعرابى و بنائى كلمه مشخص نبود، لذا براى خواننده غير عرب مشكل بود تا تشخيص دهد وزن و حركت كلمه چگونه است و حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنا بودند دشوار بود تا بدانند هيئت كلمه چگونه است. برای نمونه مشخص نبود «اعلم»، فعل امر است يا فعل متكلم مضارع و احيانا افعل التفضيل يا فعل ماضى از باب افعال.[۴]

سلسله قُرّاء (قاريان مشهور قرآن) و قرائات آن‌ها، قرن به قرن ادامه داشت تا اينكه در اوايل قرن چهارم ابوبكر بن مجاهد(۲۴۵-۳۲۴)، شيخ القراء بغداد، قرائات را در هفت قرائت از هفت قارى مشهور، به رسميّت شناخت. (البته بعدها در دوره‌هاى مختلف هفت قارى ديگر نیز اضافه شد) هر كدام از اين قرائات به وسيله دو راوى روايت شد.[۵] این اختلاف قرائت‌ها به کم یا زیاد شدن برخی حروف یا حرکات، تعداد آیات و رسم‌الخط ختم شد؛[۶]

امام صادق(ع) قرآن را یکی دانسته که از سوی خداوند نازل شده است و اختلاف بر سر قرائت آن، از جانب قاریان صورت گرفته است.[۷]

مشهورترین و معروف‌ترین قاریانی که قرآن طبق قرائت آنها تلاوت می‌شود، عبارت‌اند از:

متأخرين سه نفر ديگر بر اين هفت نفر اضافه كرده‌اند: خلف بن هشام، یعقوب حضرمی و ابوجعفر مخزومی. چهار قارى ديگرى كه به قرائت شاذ (خلاف مشهور) قرائت مى‌كردند، ولى مقبول عامّه مردم بودند، بر اين ده قارى افزوده شده‌اند.[۸]

منابع

  1. محمد طاهر عبدالقاهر الکردی، تاریخ القرآن، ص۱۲۰.
  2. رسم‌الخط المصحف، ترجمهٔ یعقوب جعفری، ص۱۷۱–۱۷۷.
  3. معرفت، تاریخ قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۱.
  4. معرفت، تاریخ قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۵.
  5. معرفت، تاریخ قرآن، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۰.
  6. علوم القرآن عند المفسرون، ص۲۷–۳۵.
  7. کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۳۰.
  8. محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۱۴۷–۱۴۸.