زنده بودن شهیدان و مصادیق آن از نگاه قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۵ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

منظور قرآن از این که می‌فرماید: «شهیدان زنده اند» چیست؟ چه کسانی شهید نامیده می‌شوند؟

واژه شهید به معنای حضور و دیدن گرفته شده است، و صفت مشبّه و دلالت بر ثبوت دارد.}}[۱] واژه شهید در قرآن کریم به عنوان گواه و شاهد (گواهان اعمال) آمده است.

قرآن کریم درباره شهید و شهیدان می‌فرماید: {{قرآن|وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ[۲] هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زنده اند که نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

منظور از حیات، همان حیات واقعی است و در نقطه مقابل در آیات دیگری خداوند متعال حیات کافران را پس از مرگ، هلاکت و نابودی شمرده است.[۳]

بنابراین، حیات شهیدان و زنده بودن آنها سعادتمندی است که همه مؤمنان از آن بهره‌مند خواهند شد.

از طرفی برخی از مردم تصور می‌کردند که کسانی که در راه خدا جهاد می‌کنند و به شهادت می‌رسیدند، نابود شده و از بین رفته‌اند، به همین جهت قرآن کریم برای زدودن چنین تصوری می‌فرماید: کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، زنده اند، و نزد پروردگار خویش از روزی بهره‌مند می‌شوند.[۴]

شهادت در فرهنگ دین مقدس اسلام دو معنای متفاوت دارد:

  1. معنای خاص؛ که همان کشته شدن در معرکه و میدان جنگ در راه خدا است که دارای احکام ویژه ای در فقه اسلامی است. مثلاً می‌گویند: شهید نیاز به غسل و کفن ندارد، بلکه با همان لباس خونین دفن می‌شود.
  2. معنای گسترده و عام؛ که انسان در مسیر انجام دادن وظیفه الهی کشته شود یا بمیرد.

پس هر کس در حین ادای وظیفه ای به هر صورت از دنیا برود، شهید است، چنان‌که در روایات اسلامی نیز آمده که چند گروه شهید از دنیا می‌روند:

  1. کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود.
  2. کسی که در بستر از دنیا برود، ولی به حق پروردگار و پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت آن حضرت معرفت داشته باشد.
  3. کسی که برای دفاع از مال خویش در برابر مهاجمان ایستادگی کند و کشته شود.

بنابراین، کسانی که عقیده حق داشته و در مسیر حقیقت گام برمی‌دارند و در همین راه از دنیا می‌روند، براساس اشاره قرآن کریم و روایات اسلامی در زمره شهدا قرار دارند، و اجر شهداء را می‌برند. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ و آنان که به خدا و رسولانش ایمان آورند، به حقیقت راستگویان عالمند و برایشان نزد خدا اجر شهیدان است، پاداش اعمال و نور ایمانشان را (در بهشت) می‌یابند.[۵]

در روایت آمده که شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: «از خدای بخواه که شهادت را برای من روزی کند. امام(ع) فرمود: «مؤمن شهید است» سپس آیه ۱۹، سوره حدید را تلاوت کرد.[۶]

حضرت امام باقر(ع) می‌فرماید: آن کس از شما که به مسئله ولایت آشنا باشد، و در انتظار ظهور مهدی(عج) به سر، برد و خود را آماده (حکومت عدل جهانی او) سازد، مانند کسی است که با مهدی آل محمد(ص) با سلاحش جهاد کرده باشد. سپس فرمود: «بلکه به خدا سوگند مانند کسی است که همراه رسول الله با سلاحش جهاد کرده باشد.» و برای مرتبه سوم بیان داشت: «بلکه به خدا سوگند همانند کسی است که با رسول خدا(ص) در خیمه او شهید شده باشد.» بعد فرمود: «درباره شما آیه ای از قرآن نازل شده است.» راوی می‌گوید: پرسیدم کدام آیه؟ فرمود: آیه ۱۹، سوره حدید…»[۷]

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «اذا جاء الموت لطالب العلم و هوی علی هذا الحال مات شهیدا؛ کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است.»[۸]

امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که برای دفاع از مال خود (در برابر مهاجمان) ایستادگی کند و کشته شود، شهید است.»[۹]

پیامبر(ص) در جایی دیگر می‌فرماید: «هر مؤمنی از امت من راستگو و شهید است…»[۱۰]

و نیز فرمود: «من مات علی حب آل محمد(ص) مات شهیدا؛[۱۱] هر کس بمیرد و حب آل محمد(ص) در دلش باشد، شهید است.»

بنابراین، شهادت مراتبی دارد که والاترین درجه آن شهادت در معرکه نبرد با دشمنان اسلام است.


مطالعه بیشتر

۱. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۷، ج۲۳، ص۳۴۹–۳۵۴.

۲. مرحوم طبرسی، مجمع البیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج۵، ص۲۳۸.

۳. سیدمحمد حسین طباطبایی، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۷ ق، ج۱۹، ص۱۸۶.


منابع

  1. مجمع البحرین؛ ج۳، ص۸۰، ذیل واژه شهد.
  2. آل عمران/ ۱۶۹.
  3. ابراهیم/ ۲۸.
  4. ر. ک. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۹۷ق، ج۱، ص۵۳۴، طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۷۹، ج۴، ص۶۲.
  5. ر. ک. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ ش، ج۲۳، ص۳۴۹، ۳۵۰، ۳۵۵.
  6. ر. ک. الجمعه العروسی الحویزی، عبدعلی؛ نورالثقلین، قم، مطبعه العلمیه، چاپ سوم، بی تا، ج۵، ص۲۴۳.
  7. نورالثقلین، همان.
  8. ر. ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق، ج۱، ص۱۸۶.
  9. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، الطبعه الاولی، ۱۴۱۹ ق، ج۵، ص۱۹۸.
  10. ر. ک. بحارالانوار، همان، ج۹۷، ص۵۰.
  11. ر. ک. همان، ج۲۳، ص۲۳۳.