حدود

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۲ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{Sحدّ به چه معناست و براي چه مواردي اين مجازات قرار داده شده است؟S} {Jبدون شك، ن...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

{Sحدّ به چه معناست و براي چه مواردي اين مجازات قرار داده شده است؟S} {Jبدون شك، نظام كيفري قديمي‎ترين مقرراتي را دارد كه هماهنگ با تحول زندگي اجتماعي بشر به حيات و توسعه خود ادامه داده است. حقوق كيفري اسلام ضمن تبيين مصالح و ارزش¬هاي بنيادين جامعه ضمانت اجرائي مناسبي مقرر مي‎دارد؛ كه در فقه اسلامي با عنوان حدود مطرح است. حدّ در لغت به معناي منع است و حديد نيز از همين ريشه مي‎باشد، چون سخت و ممتنع است، به دربان حداد گفته مي‎شود، چون مانع ورود مردم مي‎شود؛ مجازات‎هاي مقدر شرعي را از آن لحاظ حد ناميده‎اند كه مانع مردم از ارتكاب گناهان مي‎شود. در فقه القرآن آمده: الحد في اللغة المنع وحد العاصي سمي به لأنه يمنعه عن المعاودة «حد در لغت به معناي منع است، و در حد گناهكار به اين اسم ناميده شده، بدان جهت كه او را از بازگشت به گناه منع مي‎كنند. » نيز در شرح فتح القدير مي‎نويسد:, «انّها موانع قبل الفعل، زواجر بعده اي العلم شرعيتها يمنع الاقدام علي الفعل و ايقاعها بعده يمنع العود اليه؛ «حدود قبل از وقوع فعل مجرمانه مانع ارتكاب آن مي‎شوند و پس از وقوع براي جلوگيري از ارتكاب ديگران اجرا مي‎شود، يعني اطلاع از قانوني شدن مجازاتها، انسان را از اقدام به فعل مجرمانه باز مي‎دارد، و اجراي مجازات مجرم، وي و ديگران را از تكرار جرم باز مي‎دارد. در اصطلاح، حد به مجازاتي گفته مي‎شود كه نوع، ميزان و كيفيت آن در شرع تعيين شده است. فقها گفته‎اند:, كل ماله عقوبة مقدرة يسمي حدا، «هر آنچه كه داراي مجازات مقدر و معين شرعي است، حد ناميده مي‎شود». بدين ترتيب، حدود كيفرهاي تعبدي هستند که نص صريح كتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و ميزان و كيفيت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادي حق تصرف در آن را ندارند. مصالحي بنيادين در زندگي وجود دارند که از اهميت بسيار بالايي برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چيز است كه در شريعت همه پيامبران حفظ آنها لازم و قطعي به شمار مي‌آيد: دين، نفس، مال،‌ نسب و عقل. حفظ دين به اقامه عبادات و كشتن كافران و مرتدان، و اجراي حد بر كساني كه دين را سبك شمارد؛ حفظ نفس به قصاص كردن و ديه گرفتن است؛ حفظ نسب به نكاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جريان حد بر مرتكب آنهاست؛ حفظ عقل كه موجب امتياز انسان از حيوانات است به منع از آشاميدن شراب و ديگر چيزهاي مست كننده و اجراي حد بر مرتكب آنهاست». مصالح نامبرده كه به ضروريات پنجگانه معروفند، اركان تشكيل دهنده يك جامعه به شمار مي‌روند و هر تجاوزي به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همين دليل، اسلام از آنها دفاع مي‌كند و تلاش دارد تا حريم اين ارزش¬هاي بنيادين از تجاوز مصون بماند، زيرا دوام و بقاي جامعه در گرو وجود اين مصالح است و هر گونه سهل انگاري در حفظ و حمايت از آنها به سقوط تدريجي جامعه مي‌انجامد، لذا حدود جهت پاسداري از مصالح بنيادين جامعه و پيشگيري از حريم و تجاوز به حريم اجتماع وضع شده¬اند و اقامه حد بر مرتكبان جرايم حدي تا آنجا اهميت دارد كه پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «اقامه حدّ بهتر از (باريدن) باران در چهل صبح است». امام موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ فرمودند: در تفسير آيه شريفه {Qيحيي الأرض بعد موتها Q} فرمودند: خداوند زمين را به وسيله باران زنده نمي‌كند، بلكه مرداني را بر مي‌انگيزاند كه عدالت را زنده كنند، سپس زمين به خاطر احياي عدالت زنده مي‌شود. بعد فرمودند: يقيناً اجراي حد در راستاي اقامه عدالت سودمند‌تر است از چهل شبانه روز باران» اين سودمندتر بودن براي آن است كه سلامت و امنيت اجتماعي اساس همه چيزهاست. باران پربركت، فراواني نعمت و... همه در سايه امنيت مفيدند و كارساز. در اهميت امنيت همين بس كه حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ وقتي خانه كعبه را بنا نهاد، نخستين تقاضاي او از خداوند درباره امنيت مكه بود، {Qرب اجعل هذا بلداً آمناً Q} چون كه تنها در سايه امنيت است كه جامعه شكوفا مي‌گردد و اجراي حدود تأمين كننده امنيت اجتماعي و احقاق حقوق است.J}