جایگاه انسان در قرآن

نسخهٔ تاریخ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۲۸ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

جایگاه انسان را در قرآن و روایات بیان کنید؟

انسان، مظهر جلال و جمال خداوند است و دارای ارزش و ویژگی است که او را از دیگر موجودات ممتاز ساخته و کرامت بخشیده است.

قبل از آنکه به جایگاه و ویژگی انسان بپردازیم؛ لازم است مفهوم انسان را در نگاه لغت بررسی نمائیم: واژهٔ «اِنْس» ۱۸ بار در قرآن به کار رفته که ۳ بار به صورت نکره (انس) و ۱۵ بار به صورت معرفه (الانس) استعمال شده است. ابن فارس، «انس» را به معنای «ظهور و آشکار» می‌داند، برخلاف «جن» که از دیدگان پنهان است.}}[۱]

واژه «انسان»، ۶۵ مرتبه که۶۴ مرتبه به صورت «الانسان» و یک بار به صورت «انسان» در قرآن ذکر شده است و به معنای اُنس و الفت و نسیان و فراموشکار نیز آمده است.[۲]

جایگاه انسان

برای انسان جایگاه و ویژگی‌های زیادی در قرآن و روایات بیان شده است. ما در حد اختصار و به اقتضای این مقاله به آن می‌پردازیم.

۱. هستی برای انسان

خداوند تمام هستی و موجودات و زمین و آسمان را برای انسان می‌داند و می‌فرماید: ﴿هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً[۳] خداوند تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد را برای انسان خلق نموده است؛ ﴿وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ[۴] زمین را برای مردم قرار داد. ﴿وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوها وَ زِینَه[۵] و اسبان و استران و خران را آفرید تا بر آنها سوار شوید و زینت و تجمّلی برای شماست.

ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

۲. انسان و خلیفه الهی

﴿وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه[۶] (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نماینده ای) قرار خواهم داد.

۳. بالاترین ظرفیت پذیرش معلومات در میان مخلوقات

﴿وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلائِکَه فَقالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ[۷] سپس علم اسماء را همگی به حضرت آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، اسماء اینها را به من خبر دهید.

۴. انسان و فطرت خداگرایی

﴿إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ …[۸] (حضرت ابراهیم(ع) فرمود:) همانا من با فطرت درونی خودم، رو به سوی خدا آوردم؛ همان خدایی که آفریننده زمین و آسمان است…»

۵. انسان دو بعدی (جسم، روح)

﴿فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی[۹] هنگامی که کار او را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم …

۶. انسان آزاد و امانت دار

﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَه عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها …[۱۰] ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهی) را به آسمان و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافته‌اند و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید ….

۷. انسان دارای وجدان اخلاقی

﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها[۱۱] قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده) و متنعّم ساخته، سپس فجور و تقوی (شر و خیرش) را به او الهام کرده است …

۸. آرامش انسان فقط با یاد خدا

﴿أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۲] آگاه باشید. تنها با یاد خدا دلها آرامش می‌یابد.

۹. انسان برای هدف‌های عالی می‌کوشد و می‌جوشد

﴿یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَه مَرْضِیَّه[۱۳] تو ای روح آرام یافته! به سوی خدا باز گرد! در حالی که هم تو از او خوشنودی و هم او از تو خشنود است؛ ﴿أَلا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ[۱۴] تمامی امور به سوی او در حرکتند.

همچنین انسان برای رسیدن به رحمت الهیه تلاش دارد: ﴿إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّکَ وَ لِذلِکَ خَلَقَهُمْ[۱۵]

۱۰. خلقت انسان، نوعی احسان است

پیامبر اسلام(ص) از قول خداوند می‌فرماید: «لم اخلقکم لاربح علیکم و لکن لتربحوا؛ انسان‌ها را خلق کردم تا از من سودی ببرند؛ نه اینکه از او سودی ببرم.»[۱۶]

گفت: پیغمبر که حق فرموده است

قصد من از خلق احسان بوده است

آفریدم تا ز من سودی کند

تا زشهدم دست آلودی کنند[۱۷]

۱۱. خلقت انسان برای رسیدن آگاهی از قدرت و شناخت خداوند است

{{قرآن|اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍقدیر[۱۸] خداوند کسی است که هفت آسمان را آفرید و زمین را نیز همانند آن آفرید. فرمان او پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر همه چیز تواناست.

حضرت داود(ع) از پیشگاه خداوند سؤال نمود: «یا رب لماذا خلقت الخلق؛ پروردگارا! برای چه بشر را خلق کرده‌ای؟»

خداوند پاسخ داد: «کنتُ کنزاً مخفیا فاجبت ان اعرف فخلقت الخلق لأعرف؛ من یک گنج مخفی بوده‌ام و انسان را آفریدم تا شناخته شوم.»[۱۹]


مطالعه بیشتر

۱. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، طباطبایی، تفسیرالمیزان، ذیل آیات مربوطه در متن.

۲. معارف قرآن، مصباح یزدی، مؤسسه در را ه حق، قم، ص۱۵۹.

۳. مجله صباح، شماره ۹–۱۰، مرکز مطالعات و پژوهش‌های حوزه، قم، ص۷۴–۶۸.

۴. مرتضی مطهری، مقدمه ای به جهان بینی اسلامی، انسان در قرآن، ص۲۴۸–۲۵۳.


منابع

  1. ابن فارس، مقاییس اللغه، مکتبه العلوم الاسلامی، ۱۴۰۴ هـ. ق، قم، ذیل ماده «انس».
  2. جوهری، صحاح اللغه، قاهره، چاپ اول، ۱۳۷۶ هـ، دارالعلم ملایین، ذیل ماده «انس».
  3. بقره/ ۲۹.
  4. الرحمن/ ۱۰.
  5. نحل/ ۸.
  6. بقره/ ۳۰.
  7. بقره/ ۳۱.
  8. انعام/ ۷۹، ر.ک. اعراف/ ۱۷۲.
  9. حجر/ ۲۹.
  10. احزاب/ ۷۲.
  11. شمس/ ۷ و ۸.
  12. رعد/ ۲۸.
  13. فجر/ ۲۸ و ۲۷.
  14. شوری/ ۵۳.
  15. هود/ ۱۱۹.
  16. دیلمی، حسن، ارشاد القلوب، شریف رضی، قم، ۱۴۱۲، ج۱، ص۱۱۰.
  17. خطیبی بلخی، معارف بهاء ولد، تهران، انتشارات طهوری، چاپ اول، ص۱۴۱.
  18. طلاق/ ۱۲.
  19. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۴ هـ، ج۸۴، ص۳۴۴.