جایگاه علامه مجلسی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۳ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

علامه مجلسی در میان شیعیان چه جایگاهی دارد؟

محمدباقر مجلسی(۱۰۳۷ق-۱۱۱۰ق) معروف به علامه مجلسی از بزرگ‌ترین عالمان شیعه و دارای جایگاه علمی و دینی مهم در تاریخ تشیع.

علامه مجلسی
جایگاه علامه مجلسی
نام کاملمحمدباقر بن محمدتقی مجلسی
سرشناسیعلامه مجلسی، مجلسی دوم
تولد۱۰۳۷ق
وفات۱۱۱۰ق
استادانملامحسن فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، سید علی‌خان مدنی شیرازی
شاگردانسید نعمت‌الله جزایری، شیخ احمد بن محمد بحرانی
تالیفاتبحارالانوار، حیات القلوب، حلیة المتقین، عین الحیات، زاد المعاد
مذهبشیعه
زمینه فعالیتحدیث
علت شهرتتألیف بحارالانوار
خویشان سرشناسمحمدتقی مجلسی
محل دفنمسجد جامع اصفهان
درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


علامه مجلسی کتاب‌های بحارالانوار، حلیةالمتقین و برخی دیگر از کتاب‌های مشهور و پرخواننده شیعه را تألیف کرده است. بحارالانوار را دایرةالمعارف بزرگ حدیثی شیعه دانسته‌اند و برای آن جایگاه شاخصی در میان جوامع روایی اسلامی و شیعی قائل شده‌اند. علامه مجلسی نویسنده پرکاری بود و آثار زیادی در رشته‌های مختلف علوم اسلامی با محوریت اخبار اهل‌بیت(ع) نوشت که پس از او مورد علاقه و محل رجوع عالمان شیعه شد. محققان قرار گرفتن علامه مجلسی در سلسله‌های متعدد اجازه روایت را نشان از مقبولیت قابل توجه او در میان علمای شیعه می‌دانند.

علامه مجلسی به دلیل جایگاه علمی و دینی‌اش، شأن والای اجتماعی و سیاسی فراوانی یافت. او از سوی حاکمان صفوی، که برای اولین بار تشیع را مذهب رسمی و مبنای دینی حکومت خود قرار داده بودند، به سمت شیخ الاسلامی، که از سمت‌های بالای دینی و اجتماعی به‌شمار می‌رفت، منصوب شد. برخی از فعالیت‌های مجلسی در دوران تصدی مقام شیخ الاسلامی مورد نقد بعضی از مستشرقان قرار گرفته و اتهاماتی به او وارد شده است. عده‌ای از محققان به این اتهامات و نقدها پاسخ داده‌اند.


زندگی‌نامه

محمدباقر مجلسی در سال ۱۰۳۷ قمری در شهر اصفهان به‌دنیا آمد.[۱] پدر او محمدتقی مجلسی از دانشمندان مشهور زمان خود بود. به جز پدر، جد پدری و جد مادری و خواهر مجلسی هم اهل علم بودند.[۲] این خاندان نَسَب خود را به ابونعیم اصفهانی، محدث مشهور قرن پنجم قمری، می‌رساندند.[۲] مجلسی تحصیلات خود را تا بیست و پنج سالگی به‌پایان رساند و پس از آن به تألیف آثار علمی و تدریس پرداخت.[۳]

علامه مجلسی به همه علوم رایج زمان خود پرداخت و در آنها مهارت یافت. این مهارت بیشتر از مطالعه گسترده او به دست آمده بود.[۴] مجلسی پس از چندی به این نتیجه رسید که علم حقیقی علمی است که از قرآن و اخبار اهل‌بیت(ع) گرفته شود. به همین دلیل، تلاش علمی خود را متمرکز بر روایات اهل بیت(ع) کرد که حاصل آن تألیف آثاری با محوریت روایات ائمه شیعه(ع) شد.[۵] مجلسی را جزو عالمان اخباری معتدل به‌شمار برده‌اند. رویکرد اخباری او را در میانه اخباری‌گری صرف و اجتهادمحوری محض به‌حساب آورده‌اند.[۶]

دوران حیات علامه مجلسی مصادف با دوران زوال حکومت صفویان پس از شاه عباس اول صفوی است. او در سال آخر حکومت شاه عباس به‌دنیا آمد و دوران حکومت چهار شاه پس از شاه عباس را درک کرد. وفات علامه مجلسی در شب بیست و هفتم رمضان سال ۱۱۱۰ قمری رخ داد. او در هنگام مرگ ۷۳ داشت. مدفن علامه مجلسی در کنار پدرش در مدخل مسجد جامع اصفهان است که اینک به صورت زیارتگاهی درآمده است.[۷]

اعتبار علمی

توانایی علامه مجلسی در دانش‌های حدیثی مورد اتفاق علمای شیعه است.[۸] هرچند بر دیدگاه و روش علامه مجلسی در باب نقل و تفسیر روایات نقدهایی به‌خصوص در دوره معاصر وارد شده است.[۹] عالمان بزرگ شیعه از جایگاه والای مجلسی در مقام یک محدث سخن گفته‌اند. شیخ حر عاملی، محدث مشهور هم‌روزگار با مجلسی، او را «سرور بلندمرتبه ما»، «عالم فاضل ماهر»، «محقق دقیق»، «علامه دانا»، «محدث مورد اعتماد» و «جامع همه خوبی‌ها و فضائل» می‌خواند.[۱۰] محمد بن علی اردبیلی، عالم علم رجال و نویسنده جامع الرواة و شاگرد مجلسی، شخصیت مجلسی را از نظر والایی قدر، عظمت شأن، دقت نظر، وثاقت و امانت در نقل حدیث و تبحر در علوم عقلی و نقلی مشهورتر از آن می‌شمرد که گفته شود و در کلام بگنجد.[۱۱] شیخ انصاری، فقیه و اصولی بزرگ قرن سیزدهم قمری، مجلسی را محدثی خبیر و غواص دریاهای انوار اخبار ائمه اطهار(ع) برمی‌شمرد.[۱۲]

استادان

علامه مجلسی از درس برخی علمای زمان خود استفاده کرد و از عده بسیاری از آنان اجازه روایت دریافت کرد. تعداد استادان و مشایخ اجازه مجلسی را از هجده تا بیست و یک نفر هم نوشته‌اند.[۱۳] از جمله آنها ملامحسن فیض کاشانی، محمدتقی مجلسی، سید علی‌خان مدنی شیرازی، ملا محمدطاهر قمی و شیخ حر عاملی بوده‌اند.[۱۴] مهم‌ترین استاد علامه مجلسی پدر او بوده و او در میان استادان خود فقط به تحصیل نزد پدرش اشاره کرده است.[۱۵]

شاگردان

در منابع تاریخی، شاگردان و راویان علامه مجلسی را بیش از هزار نفر برشمرده‌اند که بسیاری از آنان از مشاهیر علمی زمان خود بوده‌اند. از جمله این شاگردان و راویان می‌توان به سید نعمت‌الله جزایری، شیخ احمد بن محمد بحرانی، شیخ سلیمان بن عبدالله ماحوزی و میرزا محمد بن محمدرضا مشهدی صاحب تفسیر کنزالدقائق اشاره کرد.[۱۶] محققان قرار گرفتن علامه مجلسی در سلسله‌های متعدد اجازه روایت را نشان از مقبولیت قابل توجه او در میان علمای شیعه می‌دانند.[۱۷]

آثار

 
تصویر کتاب مرآة العقول علامه مجلسی

علامه مجلسی جزو عالمان پرکار شیعه به‌شمار رفته است. میر محمدحسین خاتون آبادی، دخترزاده و شاگرد علامه مجلسی، در رساله‌ای که پس از وفات علامه مجلسی درباره آثار او نوشت تعداد تألیفات عربی مجلسی را ده عنوان و تعداد کتاب‌های فارسی او را ۴۹ عنوان برشمرده است.[۱۸] البته، برخی محققان معاصر تعداد آثار فارسی مجلسی را تا ۵۸ کتاب و رساله برشمرده‌اند.[۱۹]

تألیفات مجلسی عمدتاً فراهم‌آمده از اخبار اهل‌بیت(ع) است و موضوع آنها فقه، کلام، تاریخ و اخلاق است. مهم‌ترین اثر علامه مجلسی را بحارالانوار دانسته‌اند که دایرةالمعارفی روایی در موضوعات مختلف است. این کتاب یکی از مهم‌ترین منابع روایی شیعه از حیث جمع‌آوری روایات برشمرده شده است. از دیگر آثار عربی مجلسی می‌توان به شرح بر کتاب کافی با عنوان مرآة العقول و شرح بر کتاب تهذیب الاحکام با عنوان ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار اشاره کرد.[۲۰]

تألیف آثاری به زبان فارسی روان و ساده بر اساس روایات اهل بیت(ع) یکی از فعالیت‌های مجلسی در عرصه تألیف آثار دینی برشمرده شده است. نگارش کتاب‌های دینی به زبان فارسی که پیش از دوران علامه مجلسی آغاز شده بود در دوران حکومت صفویان براثر تشویق آنان و نیاز جامعه به اوج رسید.[۲۱] محمدتقی بهار، ادیب و شاعر معاصر، فارسی‌نویسی مجلسی را پس از نگارش بحارالانوار مهم‌ترین کار مجلسی برشمرده است.[۲۲]

از جمله آثار فارسی علامه مجلسی، حیات القلوب، حلیة المتقین، عین الحیات و زاد المعاد است. نسخ خطی فراوان موجود از کتاب‌های فارسی مجلسی دلیلی بر توجه اهل علم و عامه مردم به این کتاب‌ها شمرده شده است. این کتاب‌ها به زبان‌های عربی و اردو ترجمه شده‌اند.[۲۳]

اعتبار اجتماعی و سیاسی

علامه مجلسی به دلیل جایگاه شاخص دینی و علمی مورد توجه و رجوع عامه مردم و حاکمان بود. او امام جماعت و جمعه، صاحب کرسی وعظ و تدریس در مسجد جامع اصفهان بود. در ماه رمضان به منبر می‌رفت و با تکیه بر احادیث و اخبار ائمه اطهار(ع) به ارشاد عامه مردم می‌پرداخت.[۲۴]

علامه مجلسی اولین بار در شصت‌سالگی از سوی شاه سلیمان صفوی به منصب شیخ الاسلامی منصوب شد. منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب دینی در ساختار سیاسی دولت شیعی صفویان بود. بار دیگر، مجلسی پس از مرگ شاه سلیمان توسط شاه سلطان حسین صفوی در این منصب ابقا شد.[۲۵] متن فرمان این دو پادشاه جایگاه والای دینی، سیاسی و اجتماعی علامه مجلسی را در آن روزگار روشن می‌کند.[۲۶]

علامه مجلسی، علاوه بر انجام وظایف اصلی منصب شیخ الاسلامی مانند قضاوت و رسیدگی به امور حسبیّه و نظارت بر وضعیت دینی جامعه، فعالیت‌های دیگری نیز انجام داد که در منابع تاریخی به آنها اشاره شده است. شرکت در مراسم تاجگذاری آخرین پادشاه صفوی و بستن شمشیر سلطنت بر کمر شاه سلطان حسین، کاری که تا پیش از آن صوفیان انجام می‌دادند، از جمله این فعالیت‌ها است. پس از این رخداد، شاه از مجلسی خواست تا در عوض این خدمت پاداشی بخواهد. مجلسی به‌عنوان پاداش منع شراب‌خواری، کبوتربازی و جنگ طایفگی را از شاه می‌طلبد و شاه نیز می‌پذیرد.[۲۷]

شکستن بت‌های هندوهای ساکن در اصفهان از دیگر اقدامات علامه مجلسی در دوران شیخ الاسلامی اوست. آگاهی مجلسی بر وجود بت و بت‌پرستی در اصفهان و وجود چند بت در دربار صفوی موجب دستور او برای شکست این بت‌ها گردید.[۲۸]

انتقادات و اتهامات

 
کتاب علامه مجلسی نوشته حسن طارمی

نقدهای وارد شده بر آثار علمی علامه مجلسی عموماً بر نوع نگاه او به روایات و نحوه گزینش و تفسیر آنها بر می‌گردد. این نقدها بیشتر متوجه مهم‌ترین کتاب او بحارالانوار بوده است.[۲۹] برخی روشنفکران دورهٔ مشروطه و عده‌ای از مستشرقان نقدهایی بر فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی مجلسی ذکر کرده‌اند؛ سر جان ملکم (۱۷۶۹ – ۱۸۳۳م)، دیپلمات و نویسندهٔ انگلیسی، در کتاب خود دربارهٔ تاریخ ایرانْ علامه مجلسی را متهم به آزار و تعقیب دگراندیشان دینی، از جمله صوفیان، و پیروان سایر ادیان می‌کند.[۳۰] میزرا آقاخان کرمانی، از روشنفکران سکولار دورهٔ مشروطه، علامه مجلسی را به دستیاری حکام ظالم صفوی، از طریق جعل و انتشار مطالب دینی کذب و خرافه‌آمیز به نفع آنان، متهم می‌کند.[۳۱] ادوارد براون (۱۸۶۲–۱۹۲۶م)، مستشرق مشهور انگلیسی، نیز در کتاب تاریخ ادبیات خود مجلسی را متهم به بی‌رحمی و تعصب دینی در ماجرای تعقیب و قتل صوفیان می‌کند.[۳۲] اتهام آزار اقلیت‌های دینی و دگراندیشان مذهبی از سوی مستشرقان دیگری نیز به علامه مجلسی وارد شده است. لارنس لکهارت،[۳۳] رُهِر بُرن،[۳۴] کامل مصطفی الشیبی[۳۵] و رودی مته[۳۶] از جمله این افراد به‌شمار می‌روند. عده‌ای از محققان از جمله علی دوانی،[۳۷] رسول جعفریان،[۳۸] حامد الگار[۳۹] و سید ابراهیم سیدعلوی[۴۰] برخی از این اتهامات به علامه مجلسی را رد کرده و به دفاع از او پرداخته‌اند. از نظر آنان برخی از این اتهامات از نظر تاریخی کذب است و برخی دیگر با تفسیری نادرست ارائه شده است.

مطالعه بیشتر

  • علامه مجلسی، حسن طارمی، انتشارات طرح نو.
  • علامه مجلسی بزرگمرد دین و علم، علی دوانی، انتشارات امیرکبیر.
  • شناخت‌نامه علامه مجلسی، به‌کوشش مهدی مهریزی و هادی ربانی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

منابع

  1. سید عبدالحسین حسینی خاتون‌آبادی، وقایع السنین و الاعوام، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ص ۵۰۸.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۳–۲۴.
  3. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۱–۱۳.
  4. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۵–۱۶.
  5. محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱، ص ۲–۳.
  6. ابراهیم بهشتی، اخباریگری تاریخ و عقاید، قم، انتشارات دارالحدیث، ص ۱۴۸.
  7. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۷۵–۴۸۳.
  8. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۸.
  9. برای نمونه‌ای از این نقدها ن. ک: محمدعلی التسخیری، «ملاحضات حول التعلیقات المرحوم المجلسی علی الاحادیث فی کتاب العقل و العلم و الجهل»، یادنامه مجلسی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج ۳، ص ۹۵–۱۰۲، السید محسن الامین، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ج ۹، ۱۸۳؛ سید محمدحسین طباطبایی، مجموعه رسائل، قم، بوستان کتاب، ج۳، ص ۲۱–۷۹.
  10. محمد بن الحسن الحر العاملی، امل الآمل فی علماء جبل، مکتبة الأندلس، ج ۲، ص ۲۴۸.
  11. محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الفرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، ج ۱، ص ۱.
  12. شیخ مرتضی انصاری، فرائدالاصول، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ج ۱، ص ۳۳۹.
  13. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۶۷–۶۸.
  14. حسین بن محمدتقی النوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، المطبوع فی المجلد ۱۰۲ من بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱۰۲، ص ۷۶–۸۲.
  15. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۲.
  16. حسین بن محمدتقی النوری، الفیض القدسی فی ترجمة العلامة المجلسی، المطبوع فی المجلد ۱۰۲ من بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۱۰۲، ص ۸۲–۱۰۴.
  17. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۷۱.
  18. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۱۹–۱۲۰.
  19. مهدی مهریزی و هادی ربانی، شناخت‌نامه علامه مجلسی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ج۱، ص ۳۴–۳۶.
  20. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۲۲–۱۲۳.
  21. شاهرخ مسکوب، هویت ایرانی و زبان فارسی، تهران، نشر فرزان روز، ص ۱۲۶.
  22. محمدتقی بهار، سبک‌شناسی، انتشارات امیرکبیر، ج ۳، ص ۳۰۴.
  23. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۱۲۲.
  24. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۰۷–۲۱۳.
  25. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۱۶–۱۷.
  26. برای نمونه حکم شاه سلطان حسین در: رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم، انصاریان، ۴۱۲–۴۱۴.
  27. حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران، انتشارات طرح نو، ص ۹۶–۹۷.
  28. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۲۱۳–۲۱۴.
  29. برای نمونه‌ای از این نقدها ن. ک: سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، انتشارات امیرکبیر، ص ۹۲۸؛ نیز: سید محمدحسین طباطبایی، مجموعه رسائل، قم، بوستان کتاب، ج۳، ص ۲۱–۷۹.
  30. سر جان ملکم، تاریخ کامل ایران، ترجمه میرزا اسماعیل حیرت، تهران، انتشارات افسون، ج ۱، ص ۴۰۱–۴۰۲.
  31. میرزا آقاخان کرمانی، سه مکتوب، به‌کوشش و ویرایش بهرام چوبینه، اسن آلمان، انتشارات کتاب نیما، ص ۲۰۵.
  32. ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمه غلامرضا رشید یاسمی، تهران، انتشارات مروارید، ج ۴، ص ۱۱۵.
  33. لارنس لکهارت، انقراض سلسله صفویه، ترجمه اسماعیل دولتشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۶۲–۶۴.
  34. رُهر بُرن، نظام ایالات در دوره صفویه، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ص ۵۷–۵۸
  35. کامل مصطفی الشیبی، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۳۹۹–۴۰۰.
  36. رودی مته، زوال صفویه و سقوط اصفهان، ترجمه مانی صالحی علامه، تهران، انتشارات نامک، ص ۳۱۱.
  37. علی دوانی، علامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ص ۴۸۹–۵۱۹.
  38. رسول جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ج ۲، ص ۵۸۶–۵۹۳.
  39. حامد الگار، «علامه مجلسی از دیدگاه خاورشناسان»، کتاب ماه دین، ش ۳۴، ص ۶۶–۷۰.
  40. سید ابراهیم سیدعلوی، «مجلسی از دیدگاه مستشرقان و ایرانشناسان»، کیهان اندیشه، ش ۳۱، ص ۷۴–۸۶