فلسفه خلقت گناه‌کار

سؤال

فلسفه خلقت گناه‌کار چیست؟ او که قرار است در نهایت جایگاهش در جهنم باشد به چه جهت آفریده شده است؟

خداوند انسان را به صورت گناهکار نیافریده است؛ بلکه موجودی را آفریده است که می‌تواند از فرشتگان که پاکترین موجودات هستند والاتر و به سرچشمه هستی نزدیکتر باشد.خداوند انسان را با خصوصیت اختیار آفرید و او را هدایت کرد. پیامبران را نیز به عنوان هادیان بیرونی فرستاد تا او را هدایت کنند. به پاداش‌های الهی بشارت دهند و از عذاب‌ها بیم دهند.[۱] انسان آزاد گذارده شده است تا راه خویش را انتخاب کند یا شکرگزار نعمتهای الهی شود یا ناسپاسی کند.[۲] برای هریک از این انتخاب‌ها نیز عاقبتی درنظر گرفته شده است که انسانها از آن آگاه هستند. بنابراین خداوند انسان را برای رفتن به جهنم خلق نکرده است. هدف خداوند آن است که انسان مشمول رحمت او واقع شود و به سعادت و کمال شایسته خود، برسد. حالا خداوند به خاطر این که عده‌ای قدردانی نکرده و مرتکب گناه می‌شوند باید سفره جود و کرم خود را برچیند؟ اگر انسان خود نمی‌خواهد از نعمات استفاده کند و به سعادت واقعی برسد، ارتباطی با جود و کرم منعم ندارد.[۳] حال آیا آنها دیگر هیچ راهی برای بهره‌مندی از الطاف الهی ندارند؟ آیا در آفرینش انسان گنه‌کار لطفی وجود دارد یا در نیافریدن او؟ مسلّماً اگر آفریده نمی‌شد به هیچ عنوان نمی‌توانست از الطاف و نعمات الهی بهره‌مند شود؛ ولی حال که آفریده شده‌ است راه‌هایی برای برخورداری از الطاف و نعمات الهی وجود دارد که بدین قرار است:

۱. انسان می‌تواند گناه نکند و به رحمت الهی برسد.

۲. انسان می‌تواند بعد از گناه توبه کند و در مسیر رحمت الهی قرار گیرد. خداوند متعال می‌فرماید: «کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش کند خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت».[۴]

۳. اگر انسان از گناهان کبیره پرهیز کند، خداوند گناهان کوچک او را می‌پوشاند.[۵]

۴. بعضی از گناهان در اثر انجام کارهای خوب از بین می‌رود.[۶]

۵. بعضی از گناهان در اثر سختی‌ها، بیماری‌ها و… از بین می‌رود. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «یک شب تب داشتن کفاره گناه یک ساله است».[۷]

۶. بعضی گناهان با مرگ، سختی‌های جان کندن و امثال آن، یا عذاب‌های برزخ و قیامت از بین می‌رود. پیامبراکرم(ص) فرموده‌اند: «مرگ کفاره گناهان مؤمن است».[۸]

۷. بعضی از گناهان در اثر شفاعت اولیاء الهی از بین می‌رود. پیامبر اسلام(ص) در این‌باره فرمودند: «شفاعتم را برای آن دسته از امتم که مرتکب گناه کبیره شده‌اند ذخیره کرده‌ام».[۹]

۸. خداوند بدون توبه هر گناهی غیر از شرک را می‌بخشد: «خداوند شرک را نمی‌آمرزد ولی کمتر از آن را برای هر کس بخواهد می‌آمرزد».[۱۰]

۹. آنچه بر خدا لازم است آن است که به وعده‌های خود عمل کند ولی اگر به وعیدهای خود ـ تهدید به عذاب و عقاب ـ عمل نکند اشکالی ندارد. چون عقاب حق خداوند است و می‌تواند از آن بگذرد.

حال آفرینش انسانهای گنهکار با این همه راه که پیش رو دارند تا بتوانند از طریق یکی از آنها نعمات ابدی الهی بهره‌مند شوند لطف است یا نیافریدن آنها شاید خدا که از گنهکار بودن او آگاه بود می‌خواسته به یکی از این طریق او را به نعمات ابدی خود برساند.

بنابراین: اولاً این که عده‌ای گنهکار شده‌اند از آن رو بوده است که مختار بوده‌اند و خداوند که انسان را مختار آفرید برای این بود که می‌خواست او را کرامت بخشد و از طریق عبادت او به رحمت و نعمات الهی برسد. حالا اگر عده‌ای قدردانی نکردند و نخواستند از نعمات الهی بهره‌مند شوند مربوط به انتخاب خودشان است.

ثانیاً این جور نیست که فکر کنیم آنها که گنهکار و لایق عذاب شده‌اند به هیچ عنوان نمی‌توانند از نعمات الهی بهره‌مند شوند و باید تا همیشه عذاب بکشند لذا بهتر بود آفریده نشوند بلکه بر روی انسان گنهکار و اهل عذاب راه‌های زیادی باز است و خداوند ممکن است از یکی از این راه‌ها او را به نعمات ابدی خود برساند ولی اگر آفریده نمی‌شد هیچ‌گاه نمی‌توانست از نعمات الهی بهره‌مند شود.

حاصل اینکه خداوند اراده کرده تا موجودی مختار بیافریند تا در سایه حسن اختیار به کمالات غایی برسد و تحقق آن کمالات مستلزم آفرینش انسان‌ها در عالم خارج است، گرچه افرادی هم دچار انحراف می‌شوند. با سؤ اختیار خویش بجای اینکه راه تکامل و سعادت را بپیمایند، نافرمانی کرده گمراهی و بدبختی خود را خواستار می‌شوند. در هر حال برخی آدمیان با اختیار خوداعمال شرورانه‌ای انجام می‌دهند که لازمه این اعمال، رنج و عذاب دیگران است. اما جلوگیری خداوند از این افعال انسانهای ظالم و شرور، مستلزم جلوگیری و نفی اختیار و آزادی انسان است و مستلزم نفی خلقت اصل انسان است که با غرض خلقت انسان منافات دارد.

حال از شما پرسشگر محترم می‌پرسم وقتی انسان موجودی تکامل‌پذیر است و می‌تواند مرتکب گناهان نشود و احیاناً اگر مرتکب گناهان شد توبه کند آیا خلقت چنین موجودی شایسته نیست؟ و حیف نیست که این موجود در عدم و نیستی باقی بماند؟


منابع جهت مطالعه بیشتر

۱. علامه طباطبائی،محمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فکری علامه، چ ۵، ۱۳۷۰، ج۸، ص۴۹۷ و ۴۹۸.

۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چ ۲۱، ۱۳۷۸، ج۷، ص۱۹ تا ۲۲.

منابع

  1. ر. ک. سوره انعام، ۴۸.
  2. ر. ک. سوره دهر، ۳.
  3. ر. ک. علامه طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ترجمه سیدمحمد باقر موسوی همدانی، چ ۴، ۱۳۷۰، ج۱۱، ص۱۰۱.
  4. سوره نساء، ۱۱۰.
  5. سوره نساء، ۳۱.
  6. سوره هود، ۱۱۴.
  7. شیخ طوسی،محمد بن حسن، امالی، دارالثقافه، قم، چ ۱، ۱۴۱۴، ص۶۳۰.
  8. شیخ طوسی،محمد بن حسن، امالی، دارالثقافه، قم، چ ۱، ۱۴۱۴، ص۲۱.
  9. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، چ ۲، ۱۴۰۳، ج۸، ص۳۰.
  10. سوره نساء، ۴۹.